توضیحات
عنوان: نظریه همگرایی
- نظریه همگرایی
- نظریات مربوط به همگرایی
- نظریه وابستگی متقابل
- اتحادیه اروپا و نظریه همگرایی
نظریه همگرایی
منظور از همگرایی وضعیتی است که در آن گروهها، سازمانها، نهادها و یا کشورها برای حفظ منافع جمعی به همکاری گسترده با یکدیگر بپردازند و به سوی نوعی وحدت گام بردارند.
همگرایی اساس شکلگیری جوامع بشری بوده و میتوان ردپای آن را در نوشتههای ارسطو و افلاطون و اگوستین قدیس و ابن خلدون و هگل دید. (کاظمی، 1370،صص 23 و 22). اما همگرایی به عنوان یک تئوری نخستین بار توسط دیوید میترانی پژوهشگر انگلیسی در سالهای بین دو جنگ جهانی مطرح شد.
طبق نظریه میترانی، پیچیدگی روزافزون نهادهای حکومت از اهمیت کارشناسان سیاسی و سیاستمداران کاسته و در عوض کفه را به نفع کارشناسان فنی که با کارهای سیاسی سر و کار چندانی ندارند سنگین کرده. میترانی برای توضیح نظریه خود از اصطلاح ریشه دواندن یا گسترش استفاده میکند. برای مثال همکاری در زمینه نفت ممکن است به همکاری در زمینه پتروشیمی، حفاظت محیط زیست و حمل و نقل دریایی منجر شود. میترانی معتقد است که تقسیم جهان بین دولتهایی که منافع متضاد دارند تنها به بحران و جنگ میانجامد. به نظر وی ایجاد شبکه گستردهای از سازمانهای اقتصادی و اجتماعی بینالمللی که زمینهساز همگرایی بینالمللی هستند بهترین راه برای مقابله با وضعیت بحرانآمیز است. (Dougherty, 1971, P. 281) نظریهپردازان همگرایی بیشترین تأثیر را از نظریه کارکردگرایی پذیرفتهاند. اندیشمندانی همچون تالکوت پارسونز، منازعه را یک عارضه غیرطبیعی قلمداد میکنند و معتقدند که وفاق چه در سیاست داخلی و چه در سیاست بینالمللی باید جای تضاد را بگیرد، زیرا سیستم جوامع همچون سیستم ارگانیزم تنها از راه وفاق امکان سرپا ماندن را دارد. (Chilcote, 1981, pp. 173-174)
بنابراین نظریهپردازان همگرایی، دولتهای ملی را عامل نزاع میبینند و معتقدند که رهایی از چهارچوب تنگ دولتهای ملی و روی آوردن به جامعه بینالمللی و همگرایی منطقهای پیش درآمد صلح جهانی است. ارنست هاس[5] همگرایی را پروسهای میداند که “در آن بازیگران سیاسی در کشورهای مختلف ترغیب میشوند وفاداری، انتظارات و فعالیتهای سیاسیشان را به رکن جدیدی که نهادهایش اختیارات قانونی در دولتهای ملی تشکیل دهنده آن داشته باشد یا خواهان آن اختیارات باشد تفویض کنند. (Dougherty, p. 281). البته نوکارکردگرایانی نظیر هاس، دولتهای ملی و منافع ملی را دست کم نمیگیرند، اما معتقدند هنگامی که دولتهای ملی دریابند که منافع آنها در یک نوع اجتماع یا اتحادیه جدید بهتر تأمین میشود به چنین مرکزی روی میآورند. بعضی از این نظریهپردازان، همگرایی را به عنوان یک فرآیند[6] و برخی آن را یک وضعیت و گروهی دیگر محصول نهایی وحدت سیاسی میدانند. (Columbis, 1990, p 298) انجام تحقیق
ارنست هاس با توجه به موقعیت جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا که باعث گسترش همکاری در زمینههای مختلف شد و سرانجام راه را برای تشکیل بازار مشترک اروپا باز کرد، از اصطلاح سرریز شدن استفاده میکند. سرریز شدن به معنای آن است که همکاری در یک رشته به همکاری در رشتههای دیگر میانجامد. البته امیتای اتزیونی همگرایی را هنگامی کامل میداند که در آن جامعه سیاسی ایجاد شده حق انحصاری و مؤثر کاربرد ابزار خشونت را داشته باشد. اشتباه اتزیونی آن است که همگرایی را تنها در عالیترین شکل آن یعنی در دولت فدرال مورد توجه قرار میدهد. برخلاف آنچه اتزیونی میگوید همگرایی ممکن است اقتصادی، سیاسی و یا فرهنگی باشد، به علاوه سازمانهای منطقهای نظیر سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان وحدت آفریقا و اتحادیه عرب سه سازمان عمده همگرا هستند اما حق کاربرد خشونت را ندارند.
مسئلهای را که درباره همگرایی باید مورد توجه قرار داد اختیاری بودن نوع رابطهای است که واحدهای همگرا با یکدیگر برقرار میکنند و بازیگران به میل خویش و براساس شرایط مساوی به وحدت و همکاری با یکدیگر روی میآورند. تشکیل جمهوری متحده عرب (متشکل از مصر و سوریه) در سال 1958 به این علت شکست خورد که سوریه استقلال سیاسی و اقتصادی خود را بدون دریافت امتیازی از جانب مصر از دست داد. به همین جهت نظامیان سوری در سال 1961 دست به کودتا زدند و جدایی کشور خود را از جمهوری متحده عرب اعلام کردند. برعکس، نظامهای دولتهای فدرال در سوئیس، ایالات متحده، استرالیا و آلمان بدان علت است که ایالاتی که تشکیل دولت فدرال را دادهاند استقلال داخلی و هویت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خویش را حفظ کردهاند.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.