توضیحات
عنوان: دعوای تقابل در حقوق
- چکیده
- مقدمه
- تعریف دعوای متقابل
- مبنای پذیرش دعوای متقابل به عنوان دفاع
- تاریخچه دعوای متقابل
- دعوای تقابل در فقه امامیه
- اهمیت و مزایای دعوای تقابل
- شرایط طرح دعوای تقابل
- تأثیر دعوای متقابل بر دادرسی
- نتیجه گیری
- پیشنهادات
- منابع
چکیده
از مسلم ترین اصول دادرسی منصفانه حق دفاع است كه در تمامی نظام های حقوقی دنیا پذیرفته شده است. یكی از شیوههای دفاعی كه میتواند مزایایی چون تحمیل محكومیت به خواهان دعوای اصلی را داشته باشد، دعوای متقابل است كه به دلیل خصوصیات آن، دعوا نامیده می شود. طرح دعوای متقابل باعث می شود تا علاوه بر صرفه جویی در وقت و هزینه از صدور آراء متعارض دادگاهها جلوگیری گردد. با وجود این، دعوای متقابل جزء طواری دادرسی است و رسیدگی دادگاه را با تأخیر و پیچیدگی مواجه میسازد. ایجاد پیچیدگی و وجود ظرافت های خاص، دعوای متقابل را به یكی از مهمترین مسائل آیین دادرسی تبدیل نموده كه مورد بحث بسیاری از نویسندگان قرار گرفته است. در این نوشته سعی گردیده ضمن بیان كامل دعوای متقابل و ویژگی های آن به تأثیر و نقش آن در دادرسی پرداخته شود.
واژگان کلیدی: دفاع، طواری دادرسی، دعوای اصلی، دعوای متقابل، وحدت منشأ،دعوای طاری
2-مقدمه
حق دفاع از بدیهی ترین حقوقی است كه در نظام های حقوقی پذیرفته شده و یكی از پایه ها و اصول دادرسی منصفانه حق دفاع است و نادیده گرفتن این حق و محروم نمودن شخص باعث می گردد كه دادرسی صورت گرفته نتواند عنوان عدالت را یدك بكشد. محكوم نمودن شخص بدون ایجاد امكان دفاع از مذموم ترین مسائلی است كه نه تنها حقوق بلكه اخلاق نیز آن را زشت و ناپسند می شمارد. ماهیت دوگانه دعوای متقابل باعث وفور اهمیت و افزایش حساسیت در مورد این دعوا می گردد تا جایی كه مسائل مربوط به این دعوی مورد اختلاف حقوقدانان بوده و وحدت رویهای درباره چگونگی برخورد با این مسائل وجود ندارد. وجود همین اختلافات و نبودن وحدت رأی است كه تحقیق در مورد دعوای متقابل و نقش آن در دادرسی را مهمتر و با ارزش تر می نماید. اهمیت و مزایای دعوای متقابل از جمله صرفه جویی در وقت و هزینه، جلوگیری از صدور آراء معارض توسط دادگاهها و جمع آوری دو دعوا در یك دادرسی عادلانه باعث گردیده كه وكلا، قضات و حقوقدانان به سادگی از كنار این مسأله عبور نكنند و با نگاهی ویژه این موضوع را مورد توجه قرار دهند.
یكی از حقوقِ خوانده كه در صورت تمایل می تواند در اولین جلسه دادرسی آن را اعمال نماید، اقامه دعوای متقابل است كه در مواد 141، 142و143 قانون آیین دادرسی مدنی مورد اشاره قرار گرفته است. در قانون اصول محاكمات حقوقی مصوب 1329 قمری نیز حق دعوای متقابل پیش بینی و مورد توجه قرار گرفته بود و در مجموع می توان گفت در تمام دوره های قانونگذاری و اصلاحات آن، دعوای متقابل وجود داشته و بتدریج احكام آن تكامل یافته است.
3-تعریف دعوای متقابل
دعوا در لغت به معنی خواستن، ادعا کردن، ادعاء، نزاع و دادخواهی است. دعوا در اصطلاح حقوقی عبارت است از عملی که برای تثبیت حقی صورت میگیرد، یعنی حقی که مورد انکار یا تجاوز واقع شده باشد.
مادهی 141 قانون آئین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1379 ( قانون آئین دادرسی مدنی) در تعریف دعوای متقابل مقرر میدارد: دعوائی که در مقابل دعوای دیگری که دعوای اصلی نام دارد، طرح شده باشد یا خوانده در مقابل ادعای خواهان، اقامه دعوا نماید.؛ دعوای متقابل نام دارد. دعوای متقابل باید با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ باشند یا ارتباط کامل داشته باشند و توأماً رسیدگی میشود و علاوه بر این از قبیل دعوای صلح و تهاتر و فسخ و رد خواسته که برای دفاع از دعوای اصلی اظهار میشود، نباشد.
این ماده، مشابه ماده 284 قانون آئین دادرسی مدنی سابق بوده و از آن اقتباس شده است. از این تعریف چنین استنباط میشود که دعوای متقابل فقط پاسخی به دعوای خواهان است: دفاعی که جامعهی ادعا به تن دارد و از تشریفات دعوا پیروی میکند. با وجود این، دعوای متقابل دفاع ساده نیست، دفاعی آمیخته با حمله است که اگر پذیرفته شود،علاوه بر رد ادعای خواهان، او را در موضعی انفعالی قرار میدهد و موفقیت حقوقی جدیدی پدید میآورد.
مادهی 64 قانون جدید آئین دادرسی مدنی فرانسه در تعریف دعوای متقابل چنین مقرر داشته است: دعوای متقابل، دعوایی است که به موجب آن خوانده دعوای اصلی به دنبال امتیازی بیش از آنچه در نتیجه رد و انکار صرف خواسته طرف مقابل خود به کف میآورده، است.
در این تعریف، بر این ویژگی که هدف دعوای متقابل چیزی بیش از بطلان دعوای اصلی است، انگشت تأکید نهاد شده است. نویسندگان فرانسوی نیز در تکمیل این تعریف افزودهاند: دعوای متقابل، دعوایی است از جانب خوانده علیه خواهان، در پاسخ به دعوای او با هدف تخفیف محکومیتی که او را تهدید میکند یا مانع شدن از صدور حکم محکومیت علیه خویشتن، یا اعلام محکومیتی علیه خواهان دعوای اصلی.
براین پایه، ممکن است هدف از طرح دعوای متقابل فقط اعلام محکومیت خواهان به بی حقی باشد، بی آنکه در نتیجه صدور حکم، او ملتزم به انجام امری اضافه شود. با وجود این، در این قبیل موارد نیز با طرح دعوای متقابل علاوه بر آنکه خواسته خواهان مردود اعلام میگردد، دادگاه به تأسیس موقعیت جدید اقدام میکند و حکم دادگاه صرفاً موقعیت سابق نیست. براین بنیاد، دعوای متقابل همواره متضمن درخواست ایجاد موقعیتی جدید است و در مواردی که هدف خوانده رد و انکار صرف خواسته خواهان است، نمیتوان به این شیوه دفاعی متوسل شد. برای مثال، هرگاه در مقابل دعوای تمکین از جانب زوج، زوجه به استناد عدم پرداخت نفقه، خواستار رد دعوای زوج میگردد، دفاع او، پاسخی ساده در ماهیت و تأکید بر بی حقی خواهان است. لیکن، اگر پاسخ و دفاع خوانده، عدم التزام به تمکین به واسطه فسخ یا بطلان نکاح باشد، باید به صورت دعوای متقابل مطرح شود. زیرا علاوه بر رد و انکار خواسته خواهان، خوانده خواستار ایجاد موقعیتی جدید یعنی ابطال سند نکاح یا اعلام بی اعتباری آن است. بی اعتباری یا بطلان سند نکاح به معنای از بین بردن امارهای است که دال بر وجود رابطه زوجیت میان خواهان و خوانده است و بنابراین این ادعایی است که نیازمند تقدیم دادخواست دعوای متقابل است.
در این میان آنچه اهمیت دارد آن است که در دعوای متقابل، تأسیس موقعیت جدید با هدف قراردادن مبنای ادعای خواهان و اثبات بی اعتباری آن صورت تحقق میپذیرد. بر این مبنا، در تعریف دعوای متقابل
میتوان گفت: دعوای متقابل در حقیقت دعوائی است که خوانده در مقابل دعوای خواهان اقامه میکند. این دعوا ممکن است به منظور پاسخگویی به دعوای اصلی و یا علاوه بر پاسخگوئی الزام خواهان به پرداخت چیزی و یا انجام امری باشد. همچنین این دعوا ممکن است در مقابل دعوای خواهان به منظور کاستن از محکومیتی که خوانده را تهدید میکند، یا تخفیف آن و یا جلوگیری کلی از این محکومیت و یا حتی تحصیل حکم محکومیت خواهان اصلی به دادن امتیاز، علیه او اقامه شود.
مرجعی که به دعوای جدید رسیدگی میکند همان دادگاهی است که به دعوای اصلی رسیدگی مینماید. مگر اینکه دعوای جدید از صلاحیت ذاتی دادگاه خارج باشد. دعوای جدید اگر با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ و یا با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته باشد، دعوای متقابل میباشد. ارتباط کامل هم وقتی است که اتخاذ تصمیم در هریک مؤثر در دیگری باشد. دعوای متقابل، جزء دعاوی طاری و در زمرهی طواری دادرسی است. طاری به معنای امر حادث است و مراد از طواری دادرسی، اموری است که در اثنای دادرسی حادث شده و مربوط به دعوای در حال رسیدگی باشد.
ادعای خوانده در مقابل خواهان در صورتی دعوای متقابل محسوب میشود که مستقلاً نیز قابل طرح به وسیله دادخواست جداگانه باشد، مانند حق تعمیر خانه یا عدم تمکین زن یا فسخ معامله و غیره. اما اگر اظهار یا ادعای خوانده نتواند به طور مستقل در دادگاه به وسیله دادخواست اقامه شود، دعوا تلقی نمیشود و نیاز به تقدیم دادخواست ندارد.
بنابراین در دعوای متقابل، خواهان دعوای متقابل ممکن است هدفش پاسخگوئی به دعوای خواهان اصلی باشد. در این شرایط ممکن است خوانده راهی جز طرح دعوای جدید نداشته باشد. مثلاً دعوای اصلی الزام به حضور در دفتر خانه و تنظیم سند رسمی انتقال باشد، خوانده دعوای اصلی با طرح دعوای فسخ به صورت تقابل اعلام فسخ یا بطلان مبایعه نامه یا قولنامه را نماید. در این مثال وقتی که خوانده دعوای اصلی به فسخ یا بطلان تمسک جسته و بتواند آن را ثابت نماید بدیهی است دعوای خواهان اصلی محکوم به رد خواهد بود. بدون اینکه دادگاه وارد دعوای الزام اصلی، یعنی الزام خوانده بشود.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.