توضیحات
عنوان:تحقیق تاثیر ترجمه بر زبان فارسی
- مقدمه
- تاثیر ترجمه بر زبان فارسی
- تأثير ترجمه عربي در واژگان و دستورفارسی
- معاني حروف اضافه فارسي تحت تأثير ترجمه عربي
- تأثيرهاي ديگر دستوري ترجمه عربي در فارسي
- تأثير ترجمه از زبانهاي فرانسه و انگليسي در زبان فارسي
- تأثير دستوري ترجمه از فرانسه و انگليسي در فارسي
- پيدا شدن شبه پيشوندها
- رواج بعضي از عناصر دستوري تحت تأثير ترجمه
- نتیجه
- منابع
مقدمه
تحول آغازین ادبیات فارسی معاصر در چندین پژوهش مهم بررسی شده است. این پژوهش ها که با نوشته های ادوارد جی براون درباره ی گرایش های ادبی معاصر آغاز شد، چندین پژوهش مهم درباره جنبه های خاص و عام ادبیات فارسی را در پی آورد. این پژوهش ها نکته های زیادی درباره ی روزنامه نگاری و ابداع مقاله ی مطبوعاتی، نخستین تجربه ها در زمینه ی ادبیات داستانی، و کوشش برای بازآفرینی نمایشنامه هایی به سبک اروپایی در فرهنگ ایرانی به ما آموختهاند. با این حال، هنوز چندین پرسش مهم درباره این دوره بی پاسخ مانده است. این پرسش ها تأثیر خاص ترجمه ی ادبی و تأثیر اقتباس ادبی در تکامل ادبیات فارسی معاصر را مورد توجه قرار می دهند: جنبش ترجمه ی آثار ادبی تا چه اندازه الگوهایی بکر در دیدرس نویسندگان قرار داد و تا چه اندازه مخاطبان تازه را به خواندن آثار ادبی مشتاق کرد (آن گونه که مخاطبان پذیرای این متن ها، یا به تر است بگوییم: خواستار این متن ها شوند)
تاریخ ترجمه ی ادبی در ایران ظاهرن هنوز به نگارش در نیامده است. تا آن جا که ما اطلاع داریم تاریخ دانان ادبیات فارسی معاصر، تنها اشاره ای گذرا به آن کرده اند (گرچه بیش ترشان بر این باورند که ترجمه ی ادبی در خلق ادبیات و ارایه ی الگوهای سبکی و نمونهوار به نویسندگانی که قصد داشتند جای گزینی برای گونههای سنتی ادبی بیابند، تأثیری به سزا داشته است). همچنین تا به حال در بررسی و طبقه بندی آثار ترجمه شده، ارزیابی کیفیت این ترجمه ها، شناخت مخاطبان آن ها، تعیین میزان استقبال مردم و دلایل آن، یا برآورد تأثیر این ترجمه ها بر تحول ادبی معاصر، اقدامی نظام مند صورت نگرفته است. بخش آغازین این مقاله، طرحی کلی از دامنه ی تأثیر ترجمه بر آثار ادبیات داستانی پس از مشروطه را ارایه می دهد.
عصر ترجمه و اقتباس ادبی، به همراه تجدد ادبی، سرآغاز و پایانی مهم دارد: سال 1854، تاریخ درگذشت قاآنی، آخرین شاعر بزرگ سبک نئوکلاسیک در دوره ی قاجاریه؛ و سال 1921، تاریخ انتشار “یکی بود، یکی نبود” جمال زاده و “افسانه” نیمایوشیج. هر یک از این دو نویسنده، نماینده ی دگرگونی در ذوق ادبی و نیز اوضاع حاکم بر این برهه از جامعه ی ایران به شمار می آیند؛ تغییری که عمدتن از پیوند مداوم با غرب ایجاد شده و ابزار اصلی آن نیز ـ صد البته ـ ترجمه بود.
جمال زاده و نیما تحول تاریخی و فرهنگی این پیوند را نشان می دهند. به گفته ی یان ریپکا، قاآنی از میان معاصران خود، نخستین کسی بود که با زبان های اروپایی (به ویژه فرانسه ـ با ترجمه کتابی درباره گیاه شناسی ـ و نیز اندکی زبان انگلیسی آشنایی داشت. اما این داد و ستد اندک با غرب ـ که عمدتن سمت و سویی کاربردی داشت ـ بر سبک این شاعر درباری که شاید به ترین نماینده ی ذوق ادبی دوره ی قاجار بود، تأثیر چندانی نداشت. این ذوق و سلیقه ها کمکم از میان رفتند و سلیقه های ادبی بیش تر غربی جای گزین آن ها شد. تحولی که نه تنها در نوشته های جمال زاده، بلکه در شخصیت این نویسنده ایرانی نیز (که بیش تر عمر خود را در خارج از کشور گذراند و نخستین کتابش را در برلین چاپ کرد) آشکارا نمایان است. اگرچه موضوعات مورد علاقه ی جمال زاده بیش تر موضوعاتی برخاسته از فرهنگ سنتی خود او بود، به لحاظ سبک، از الگوهای غربی الهام می گرفت. جمال زاده مظهر تأثیر غرب بر نویسندگان فارسی، و کوشش برای بازگشت به میهن از غربت غرب است.
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل متن از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.