توضیحات
عنوان: اقتصاد بین الملل و تجارت
- مقدمه
- اقتصاد بین الملل
- تاریخ اقتصاد بین الملل
- وضعیت کنونی اقتصاد بین الملل
- مکاتب اقتصاد سیاسی بین الملل
- مکتب لیبرالیسم
- مکتب ناسیونالیسم یا رئالیسم
- مکتب مارکسیستی
- مكتب آمریكایی و مكتب بریتانیایی اقتصاد سیاسی بین الملل
- آینده اقتصاد بینالملل
- تجارت جهانی
- منابع
مقدمه
همواره یکی از مسائل مهم در زندگی انسان، تجارت و اقتصاد بوده که در دورانهای مختلف حضور داشته و نقش مهمی در روابط بین انسانها هم در سطوح محلی و هم در سطوح کلان و بینالمللی ایفا کردهاست. بطوریکه در گذشته راهها و روشهای متنوعی برای مبدالات تجاری ابداع شده که تا به اکنون در قالبهای گوناگون موجودیت خود را حفظ کردهاند. یکی از این گونه مراودات تجاری، تجارت بین الملل و به دنبال آن اقتصاد بین الملل است. از آنجایی که اقتصاد بُعد بین المللی پیدا کرده و کشورها به گونههای مختلف در آن مشارکت دارند، و از سویی دیگر قدرت اقتصادی نقش مهمی در قدرت سیاسی دارد، اقتصاد بین المللی با سیاست در آمیخته شدهاست. اقتصاد سیاسی بینالمللی به مطالعه آن دسته از موضوعات و مسائل بینالمللی میپردازد که نمیتوانند به شکلی مطلوب تنها از طریق تحلیل یکی از رشتههای علوم سیاسی، جامعه شناسی و اقتصاد مورد بررسی قرار گیرند. نیاز به مطالعه اقتصاد سیاسی بین المللی از آن جهت مطرح شده است که بسیار از مهمترین سوالات معاصر تنها از چشمانداز یک رشته، نظیر جامعه شناسی، اقتصاد و سیاست به شکل مطلوب پاسخ داده نمیشوند. همچنین تحلیلهایی که تنها در یک سطح به ارزیابی رفتار بازیگران؛ مانند تحلیل در سطح فردی، دولتی یا سطح بین المللی میپردازند، کافی نیستند. اقتصاد سیاسی بین المللی، موانعی را که جدا کننده و منزوی کننده روشهای سنتی تحلیل میباشند، کنار میزند و به دنبال درک جامع از موضوعات و رویدادها است[1].
ظهور مفاهیم، تئوریها، و رشتههای مطالعاتی مختلف در حوزة علوم اجتماعی تحت تأثیر بروز تحولات و شرایط خاصی است كه به تأمل و تجزیه و تحلیلهای مقتضی منجر میشود. اقتصاد سیاسی بینالملل آن گونه كه بخش عمدة تئوری پردازان جریان اصلی آن ادعا میكنند، اساساً زیرشاخهای از دانش روابط بینالملل است كه به تبع بروز برخی تحولات در واقعیتهای روابط بینالملل طی دهههای پس از جنگ جهانی دوم ظهور و تكامل یافت. این رویكرد در مقابل رویكرد دیگری قرار دارد كه اقتصاد سیاسی بینالملل را شاخهای از اقتصاد سیاسی كلاسیك تلقی میكند. البته اشاره به ظهور اقتصاد سیاسی بینالملل در دورة پس از جنگ جهانی دوم بدین معنی نیست كه قبل از جنگ جهانی دوم شرایط و تحولات مشابهی كه در چهارچوب اقتصاد سیاسی بینالملل قابل بررسی باشد روی نداده بود، بلكه باید اضافه كرد كه فضای علمیتحقیقاتی دورة پس از جنگ جهانی دوم نیز برای تكوین و تكامل این حوزة مطالعاتی شرایط مستعدتری داشت. پس از پایان جنگ، موج نوینی از تحقیقات برای تئوریزهكردن روابط بینالملل شكل گرفت و به تبع آن، ادبیات تئوریك روابط بینالملل به سرعت توسعه یافت. تشكیل حوزة مطالعاتی میان رشتهای اقتصاد سیاسی بینالملل از نتایج این روند بود[2].
تجربه تاریخ بلندمدت گذشته همانطور که نشاندهنده چرخههای تجاری و نوسانهای ادواری رخداده در فواصل زمانی 50 تا 60 ساله است [آیرس، 1989، به نقل از ترکمانی، 1391] نشاندهنده چرخههای جابجایی در قدرت هژمونیک نیز میباشد [سیلور و آریگی،1390، به نقل از ترکمانی، 1391]. آخرین مورد از این جابجایی به اوایل قرن 20 باز میگردد که طی آن قدرت نوظهور آمریکا جای بریتانیای کبیر، قدرت هژمونیک قرون 18 و 19 را گرفت. این جابجایی همراه با تغییر نظم اقتصاد جهانی است که در شکلگیری نظام ذخیره جهانی یا تسویه حسابهای بینالمللی جدید و همینطور نظام حکمرانی نوین بازتاب مییابد. در آخرین مورد ذکر شده دلار جای پوند را به عنوان ذخیره جهانی گرفت، نظام اقتصاد بین الملل بر مبنای موافقات برتون وودز تنظیم در سال 1944 شد و در این چارچوب نهادهای جدید بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و گات برای ساماندهی اقتصاد جهانی پا به عرصه حیات نهادند[3].انجام تحقیق
اقتصاد سیاسی بین الملل بازگشت به ایدهای است که سوزان استرنج[1] آن را این گونه بیان داشته: «یک عرصه بازی گسترده و بزرگ که هر کس علاقهمند به مطالعه رفتار مردان و زنان در جامعه است، می تواند آزادانه در آن قدم بزند. هیچگونه مانع یا مرزی وجود ندارد که تاریخ شناس را به تاریخ یا اقتصاددان را به اقتصاد محدود کند. علوم سیاسی هیچ حق انحصاری برای نوشتن در مورد سیاست ندارد، به همین شکل یک جامعه شناس در مورد روابط اجتماعی چنین حقی ندارد». یا رولند مادا[2] که بر آنست که «اقتصاد سیاسی بین المللی رشته ای دقیقا تعریف شده و انحصاری با متدلوژی روشن نیست. این رشته موضوعاتی را مورد توجه قرار میدهد که نیاز به تحقیق دارند و آنهایی که توسط سایر رشتهها مورد غفلت واقع شدهاند و برای این کار از هر ابزاری که در دسترس باشد استفاده میکند». اقتصاد سیاسی بین الملل جایگزین رشته علوم اجتماعی جداگانهای نیست، بلکه آنها را به شکلی در فضایی آزاد، گسترده و باز برای پاسخدهی به نیازمندیهای جامعه پیچیده امروز متحد میکند. اقتصاد سیاسی بینالملل تلاش دارد تا جهان تعامل انسان را به شکلی جامع درک کند. هر چند که این کار جاه طلبانه است، ولی به دلیل نیاز افرادی که در این جهان زندگی میکنند و برای رهبرانی که در آینده با مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجه میشوند، این امر ضرورتی تام دارد[1].
اقتصاد بین الملل
اقتصاد بین الملل به عنوان رشتهای که به مطالعه موضوعات و مشکلاتی که نیازمند رویکرد چند سطحی و بین رشتهای اقتصاد سیاسی بین الملل است، شناخته شده است. همان گونه که قبلا بحث شد این تعریف درست، ولی تا اندازه ای مبهم است. شاید روشن ترین تعریف از اقتصاد سیاسی بین الملل تعریف خانم سوزان استرنج باشد. وی کمک فراوانی به شکل گیری مطالعه مدرن این رشته در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن کردهاست. پروفسور استرنج اقتصاد سیاسی بین الملل را این گونه تعریف می کند: «علمی که به تاثیر توافقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر سیستم جهانی تولید، مبادله و توزیع یا به طور کلی تجارت می پردازد. مرودات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تخمینهایی از روی شانس و اقبال نبوده، بلکه آنها نتیجه تصمیمات انسانها هستند»[1].
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.