توضیحات
عنوان: انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام
- مقدمه
- استعدادهای ذاتی و استعدادهای غیرذاتی
- نیازهای واقعی انسان
- معیارهای رسیدن به توسعه انسانی دینی
- اصل در انسان از دیدگاه اسلام
- اصل اول
- اصل دوم
- اصل سوم
- اصل چهارم
- اصل پنجم
- اصل ششم
- اصل هفتم
- اصل هشتم
- اصل نهم
- اصل دهم
- اصل یازدهم
- اصل دوازدهم
- اصل سیزدهم
- اصل چهاردهم
مقدمه:
مکتب اسلام “انسان” را به عنوان خلیفه الله درکانون توجه خود قرار داده است، تعالیم آسمانی قرآن و سیره انبیاء و اولیاء نیز در راستای کرامت بخشی به انسان است. با شروع تحولات صنعتی در اروپا و رواج مصرف گرایی در کنار رشد تولید، انسان را از محور توجه بیش از پیش خارج نمود و آنچه محور توجهات برنامه ریزان غربی قرار گرفت، “رشد اقتصادی” بود و این مقوله به سایرکشور ما نیز سرایت نمود. اکنون علمای جامعه شناس و اقتصاد با باز تعریف جایگاه “انسان” در رشد اقتصادی به دنبال تعریف مجدد در “توسعه انسانی” هستند. در این نوع از توسعه گزینه های مختلف انتخاب برای مردم مطرح می شود و در عین حال ارزشهای انسانی در فرایند توسعه محترم شمرده می شود.
برای اغراض توسعه انسانی، بسیار مهم است که به حقیقت و هویت استعدادهای آدمی پی ببریم. گفته شد که «توسعه انسانی» به معنای پرورش استعدادهای آدمی است. پس از نظر علمی و دینی، ابتدا باید دید استعدادهای آدمی چیست و انسان بما هو انسان چه استعدادهایی در خود نهفته دارد که باید بروز کند، سپس باید دید اسلام چه عنایتی به آن استعدادها کرده و منطق او درباره این استعدادها چیست.
استعدادهای ذاتی و استعدادهای غیرذاتی
استعدادهای ذاتی استعدادهایی است که ماهیت – مادام که ماهیت است – از آن ها برخوردار می باشد; یعنی این استعداد برای آن، ذاتی و جزء ماهیت است. یک ماهیت ممکن است استعدادهای گوناگونی داشته باشد; مثلا، میوه درخت بلوط هم استعداد این را که درخت بلوط شود، دارد و هم این که سنجاب گرسنه ای را سیر کند. تا هنگامی که میوه بلوط است استعداد درخت بلوط شدن را دارد و این قابل تغییر نیست، اما هنگامی که خوراک سنجاب شد، دیگر این استعداد را ندارد. استعدادهای ذاتی هر موجودی مربوط به نوع آن موجود است.9
در مثال مزبور، هر دو تغییر برای میوه بلوط به طور طبیعی وجود دارد، اما این دو استعداد برای آن حکم واحدی ندارد. میان این دو استعداد، تفاوت فاحشی وجود دارد. فرق است میان آن که طبیعت یکی شیء به سوی غایتی در حرکت باشد و بکوشد خود را به آن برساند و آن که طبیعت یک شیء استعداد چیزی را داشته باشد، ولی طبیعت آن به سوی آن در حرکت نباشد. در استعداد «درخت بلوط شدن»، خصیصه ای است که در استعداد دیگر نیست و همین خصیصه است که موجب تفاوت و تمایز آن شده و آن را از میان استعدادها برای آن برتری داده است. «درخت بلوط شدن» کمال ویژه دانه آن به شمار می آید که از همان ابتدا، متوجه اوست; فقط شرایط مساعد می خواهد که این طبیعت خود را با حرکت تکاملی، به آن جا برساند.10
انسان نیز مانند سایر موجودات طبیعی، از استعدادهای ذاتی و غیرذاتی برخوردار است. افراد بشر از آن نظر که افراد نوع واحدند استعداد و کمالات مشابهی دارند و از آن نظر که تفاوت هایی از لحاظ استعداد در آن ها هست، هر دسته چیزهایی در استعداد دارند که باید به فعلیت برسانند که دیگران آن ها را ندارند. از این رو، تک تک افراد رسالتی دارند، نوع بشر نیز رسالتی دارد. رسالت افراد پیشرفت و تکامل فرد است از راه شکوفا کردن تمام استعدادهای ذاتی و رسالت نوع، پیشرفت و تکامل نوع از راه شکوفا کردن تمام استعدادهای نوع (استعدادهای غیرذاتی.)
انسان استعداد کمال نامحدود دارد( ;انشقاق: 6;) ای انسان، حقا که توبه سوی پروردگار خود به سختی در تلاش هستی و او را ملاقات خواهی کرد. این تلاش سخت به دلیل آن است که آدمی از استعدادهای خاصی برخوردار است که او را آماده می سازد تا از موقعیت یک جاندار ناچیز مادی به یک موجود والاتر از هر مخلوقی اعتلا پیدا کند. انسان علاوه بر استعدادهای مادی، که با سایر موجودات شریک است، از حیث معنوی نیز آمادگی پذیرش کمال و رسیدن به مقام قرب الهی را دارد. استعدادهای ذاتی آدمی برای رسیدن به غایات اصلی و اولی طبیعت آدمی است که عبارت می باشد از: مدارجی که یک انسان در سلسله مراتب وجود در قوس صعود طی می کند و موجب توسعه و تکامل وی می شود( ;انسان: 2 – 3;) ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم و وی را شنوا و بینا گردانیم. ما راه را بدو نمودیم: یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس. این آیات به استعدادهای انسان اشاره دارد که او را به مرحله ای از کمال رسانده و از اختیار، عقل، اراده، روح تکامل پذیر و تضاد درونی برخوردار کرده است تا شایسته تکلیف، مسئولیت و آزمایش گردد. به همین منظور، او سمیع و بصیر شده تا دعوت الهی، را که به وی می رسد، بشنود و آیات او را که دلالت بر وحدانیت خدا، نبوت و معاد دارد، ببیند و به آن ها لبیک بگوید. وجود استعداد توسعه و تکامل در آدمی، به معنای نیاز به باروری این استعدادهای نامحدود است. از این رو خداوند برای دستیابی انسان به کمال مطلوب و شکوفا شدن استعدادها، «میل به کمال» را نیز در درون انسان تعبیه کرده تا او را در تکاپوی زندگی مادی و معنوی اش و رسیدن به کمال واقعی یاری نماید، چون استعداد تکامل در انسان تا بی نهایت است، میل و اشتیاق به کمال نیز در او تا بی نهایت وجود دارد، این توسعه و تکامل، که از آن روح است، به دلیل تعلق روح به بدن مادی است. از این رو، روح انسان علاوه بر میل و اشتیاق به کمال خود، به فکر بقای بدن و تامین نیازهای وی نیز هست. به همین دلیل، خداوند روح را دارای گرایش های گوناگون غریزی نیز قرار داده است تا نیازهای بدن را ارضا کند. از این مطالب، معلوم می شود که انسان دارای دو جنبه زمینی و آسمانی است و انسان بر اساس دو میل و گرایش عمل می کند. اما متناسب با این که چه ارتباط و نسبتی بین این دو نوع گرایش برقرار شود، مسیر و جهت «توسعه انسانی» متفاوت خواهد شد.
از این مباحث، نتیجه گرفته می شود که انسان ها دو دسته نیاز مهم دارند: نیازهای بقای جسم و نسل و نیازهای تکامل روح که تامین هر دسته از این نیازها موجب شکوفایی دسته ای از استعدادهای آدمی می شود. فرایند توسعه انسانی دینی درصدد تامین هر دو دسته از نیازها برای همه انسان هاست. توسعه انسانی پایدار دینی نه تنها به فکر تامین این دو دسته نیازها برای نسل حاضر است، بلکه به فکر تامین نیازهای نسل های آینده نیز می باشد. خداوند انسان را موجودی اجتماعی آفریده است. اجتماع انسان احتیاج دارد به این که استعدادهای گوناگونی در آن به ظهور برسد و هر دسته ذوق و استعداد رشته ای را از خود نشان دهند. حکمت خداوند به این تعلق گرفته که مجموع استعدادهایی که برای پیشرفت و تکامل جامعه انسانی لازم است، در میان مجموع افراد جامعه تقسیم شود. در این باره، خداوند سبحان می فرماید: زخرف: 32;) «و برخی از آنان را از نظر درجات بالاتر از بعض دیگر قرار دادیم تا بعضی از آن ها بعضی دیگر را در خدمت گیرند.»
استعدادهای غیرذاتی برای رسیدن انسان ها به غایات و هدف های ثانوی طبیعت است. هدف های ثانوی عبارت است از: هدف هایی که طبیعت آن ها را برای ایجاد زمینه برای هدف های اولی و ذاتی تعقیب می کند. استعدادهای اجتماعی انسان همه از این قبیل است که موجب توسعه و تکامل اجتماع می شود.
آنچه در فرایند توسعه انسانی باید اصل قرار گیرد، پرورش استعدادهای ذاتی است و پرورش سایر استعدادها باید در خدمت تامین نیازهای پرورش استعدادهای ذاتی قرار گیرد و سایر استعدادها نه تنها باید تا جایی پرورش یابد که هیچ گونه محدودیتی برای پرورش استعدادهای ذاتی نداشته باشد، بلکه باید به گونه ای پرورش یابد که حداکثر سودمندی را برای پرورش استعدادهای ذاتی داشته باشد.
توجه:
- برای دانلود فایل پاورپوینت لطفا اقدام به خرید فرمایید.
- پس از خرید بلافاصله لینک دانلود فایل برای شما ایمیل خواهد شد.
سفارش پاورپوینت دلخواه
به منظور سفارش پاورپوینت با جزئیات دلخواه خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.