ترجمه اقتصاد بدون اخلاق نمی‌تواند وجود داشته باشد

توضیحات

 عنوان فارسی: اقتصاد بدون اخلاق نمی‌تواند وجود داشته باشد

عنوان انگلیسی مقاله ترجمه شده:

An economy without exist cannot Morality

برای درک کامل از سرمایه اخلاقی ، فهمیدن رابطه اخلاق و اقتصاد و نقش و کارکردهای اخلاقی در فعالیت‌های اقتصادی امری ضروری است. ​

اقتصاد و اخلاقیات به طور جدایی‌ناپذیر به‌هم‌پیوسته هستند. اقتصاد باید از دیدگاه اخلاقی درک شود، و اخلاقیات از توسعه اقتصادی حمایت می‌کند. ​

با این حال، بسیاری از اقتصاددانان معاصر در برابر رابطه بین اخلاق و اقتصاد تعصب دارند و فکر می‌کنند که اقتصاد هیچ ارتباطی با اخلاق یا اصول اخلاقی ندارد. بسیاری از اقتصاددانان غربی به “طور نسبی ناخودآگاه” از این رابطه آگاه هستند که روندی رو به رشد در میان برخی اقتصاددانان چینی است. یک اقتصاددان چینی زمانی ادعا کرد که اقتصاد به عنوان یک رشته، کدهای اخلاقی را با هدف آموزش اخلاقی مورد مطالعه قرار نمی‌دهد. به گفته این اقتصاددان، پیشنهادهای اقتصادی و طراحی سیستم‌های اقتصادی متکی بر اصول اخلاقی نیست، بلکه یک فرضیه واقعی‌تر و قابل اطمینانی است که مردم در محیطی کار می‌کنند که در آن اخلاقیات اهمیت کمی دارد. در این جمله، اقتصاد به عنوان یک رشته خاص و مطالعه اقتصادی به عنوان یک پیچیدگی خاص، نیاز ندارند که عوامل اخلاقی را در نظر بگیریم.  اقتصاددانان نباید این کار را که باید توسط فیلسوفان، اخلاق شناسان، نویسندگان، سیاستمداران یا کشیشان انجام شود، انجام دهند. برخی از نظریه‌پردازان اقتصادی هم چنین استدلال کرده‌اند که رابطه بین توسعه اقتصادی و اخلاقیات، شبیه آن است که بین سیب و پرتقال وجود دارد. برخی حتی بر این باورند که تا زمانی که توسعه اقتصادی تضمین شده‌باشد، هرگز بیش از حد به جنبه اخلاقی جامعه توجه نمی‌شود. آیا رابطه بین علم اقتصاد و اخلاق مانند این خواهد بود؟ این چیزی که آن‌ها گفتند درست است؟ به نظر من، این اقتصاددانان واقعا نمی‌دانند علم اقتصاد چیست، و فلسفه اخلاق، اخلاق اقتصادی یا اقتصاد اخلاق را نمی دانند.  واقعیت این است که نه اقتصاد و نه توسعه اقتصادی را می توان بدون دخالت اخلاقیات درک کرد. بنابراین، اقتصاد باید توجه ویژه‌ای به مراقبت انسانی، احترام انسان و توسعه انسانی داشته باشد، چرا که بسیاری از مشکلات اساسی در رابطه با اقتصاد می‌توانند تنها زمانی که در سطح انسانی مورد بحث قرار می‌گیرند، تنها زمانی حل شود.

وانگ (‏۱۹۹۴)‏، وانگ (‏۱۹۹۸)‏، وان (‏۲۰۱۱)‏، Sen (‏۲۰۰۳)‏، De (‏۲۰۰۲)‏، Enderle

به عبارت دیگر،  پدیده‌های اقتصادی را نمی‌توان به طور کامل درک کرد و تعریف کرد و مشکلات اقتصادی را نمی توان عملا تحلیل و حل کرد.​ مطالعه اخلاقیات برای مطالعه اقتصاد ضروری است.  آمارتیا سن  برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۸، نگرش خود نسبت به رابطه بین اقتصاد و اخلاقیات را روشن کرد، « من فکر نمی‌کنم که بدون دخالت اصول اخلاقی، اقتصاد مطمئنا شکست خواهد خورد، اما من می‌خواهم بگویم که اقتصاد، همانطور که نشان‌داده شده‌است، ممکن است بیشتر متقاعد کننده شود اگر توجه بیشتری به طور واضح به رفتار انسان از دیدگاه اخلاقی معطوف شود». جورج اندرل اخلاق شناس اقتصادی آمریکایی نیز اظهار نظر مشابهی را در این زمینه ابراز داشته‌است، «از این حالت که اقتصاد و اخلاق باهم ادغام شده هستند حمایت می‌کنم. » این حالت وابستگی متقابل و اهمیت یک‌سان دو رشته را می‌پذیرد. اخلاقیات به عنوان یک رشته  نباید اقتصاد را به همان شیوه‌ای که اقتصاد نباید اخلاقیات را در قالب امپریالیسم اقتصادی نادیده بگیرد، اداره کند. در عین حال، این دو شاخه نباید از هر کدام جدا شوند.  این شیوه به جلوگیری از دو خطر اخلاقی در اقتصاد به عنوان یک ابزار تحلیلی برای توسعه اخلاقی، و نقش مشوق‌های اقتصادی در ترویج دستیابی به اهداف اخلاقی، و نیز نقش مشوق‌های اقتصادی در ترویج دستیابی به اهداف اقتصادی، کمک می‌کند. اخلاق باید شامل اقتصاد و برعکس باشد. هم اقتصاد اخلاقی و هم اخلاقیات اقتصادی، واقعیت‌های عینی موجود در جامعه هستند. ​

توجه:

• برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
• لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.