تحقیق نقش مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک

توضیحات

عنوان: تحقیق نقش مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک 

• چکیده
• ویژگی های تفکر استراتژیک

چکیده

افزایش رقابت و پیچیدگی در فضای کسب وکار از مشخصه های تجارت نوین است. تغییرات سریع و محسوس در عرصه های علم و فناوری باعث شده که سازمانهای سنتی قادر به هماهنگی با آنها نباشند. در این شرایط تنها سازمانی شانس بقا دارد که بتواند به مزیت رقابتی دست یابد و خود را پیوسته با تغییرات محیطی پیرامون خود وفق دهد. مهم ترین راه بقا، دوام، موفقیت و افزایش بهره وری سازمان ها، بهبود عملکرد سازمانی است. از سویی دیگر، مولفه هایی چون ترجیحات بسیار متنوع و متغیر مشتریان، رقابت سنگین بین رقبا و همینطور ابداعات تکنولوژیکی جدید همه عواملی هستند که بر ضرورت نوآوری در سال های اخیر دلالت دارند؛ چرا که نوآوری باعث توانمندی سازمان و در نتیجه حفظ موقعیت رقابتی آن میشود.

اغلب سازمانها دارای مهارت و شایستگیهایی اساسی هستند که آنها را قادر میکند فعالیت کارایی داشته باشند، لیکن باید در نظر داشت که یک شایستگی باید دارای سه ویژگی برجسته باشد تا نقش استراتژیک آن نمایان شود؛ اول، بایستی برای مشتری ارزش به ارمغاان آورد، دوم شایستگی سازمان بایساتی بهتر از رقبایش باشد و سوم آنکه شایستگی استراتژیک باید به سختی قابل تکرار و تقلید باشد.واضح است که شایستگی استراتژیک برای موفقیت عملکرد شرکتها اهمیت ویژهای دارند. با تشدید رقابت جهانی، شرکتها به استراتژیهای کسب وکار به ویژه نوآوری روی آورده اند. در حال حاضر افراد و شرکتهای گوناگون سراسر دنیا با هدف کسب شایستگی استراتژیک و مزیت رقابتی، بهره‌گیری از نوآوری و فعالیتهای کارآفرینانه را آغاز کرده‌اند.

از منظر تئوریک، عملکرد سازمانی را میتوان مقایسه بین ارزش روش ایجاد شده توسط سازمان با ارزشی که ذینفعان انتظار دریافت آن را از سازمان داشتند دانست. به عبارت دیگر، عملکرد به عنوان عمل امروز که مقدمه تولید مقدار مشخصی از ارزش خروجی فرداست تعریف میشود. عملکرد، نیل به دستاوردها توسط فرد، تیم، سازمان یا فرآیند است. در تعریفی دیگر عملکرد عبارتست از دستیابی به اهداف سازمانی و اجتماعی یا فراتر رفتن از آنها و انجام مسئولیتهایی که سازمان به عهده دارد. با در نظر گرفتن تعاریف فوق عملکرد سازمانی میتواند با توجه به نتایج مرتبط با مدیریت منابع انسانی مانند رضایت شغلی و تعهد یا دیگر نتایج سازمانی مانند بهرهوری، کیفیت و رضایت مشتری تعریف شود. علاوه بر این عملکرد سازمانی میتواند بر اساس شاخصهای مالی مانند سود، فروش، سهم بازار و رشد سنجیده شود. در کسب وکار، عملکرد یکی از مهمترین نقطه توجهات مدیریتی است؛ زیرا کلید دستیابی به بهبود مستمر در توانایی ارزیابی و سنجش مداوم عملکرد سازمان است. کارت امتیازی متوازن به علت جامع بودن و با توجه به کاربرد روز افزون آن برای مباحث استراتژیک مدیریتی میتواند ابزار مناسبی برای ارزیابی عملکرد سازمانی باشد.

امروزه دانش، پایه اساسی رقابت است. مدیریت دانش استراتژیک به فرآیندها و ساختارهایی مرتبط میشود که شرکتها برای اکتساب، ایجاد و اشتراک دانش با هدف تدوین استراتژی و اخذ تصمیمات استراتژیک به کار میگیرند؛ بنابراین استراتژی مدیریت دانش را به استراتژی کسب وکار مرتبط میکند.

استراتژی دانش یک شرکت نشان از رویکرد کلی تمایلات سازمان دارد که منابع و دانش را با الزامات ذهنی استراتژی همراستا میکند، بدین ترتیب، شکاف موجود بین دانش آنچه یک شرکت برای اجرای استراتژی- اش باید بداند و آنچه میداند را کاهش میدهد. در واقع مدیریت دانش استراتژیک، مجموعهای از تصمیمات استراتژیک است که با ایجاد دانش، شرکت را با رهنمودهایی برای ایجاد مزیت رقابتی آماده می- کند.

روانشناسی مدیریت استراتژیک را چه یک مفهوم نو بدانیم و چه از مقوله های عمومی روانشناسی، به لحاظ اینکه تصمیم گیران استراتژیک در تصمیم گیری نهایی انتخاب مناسب ترین استراتژی، نقش کلیدی دارند و این مدیران براساس ادعای روانشناسی شناختی، تفاوتهای چشمگیر در برداشت از اطلاعات دارند، تجربه نشان داده است که بسیاری از مدیران حتی با اطلاعات ثابت تصمیمات متفاوت اتخاذ می کنند.

سازمان های امروزی در محیط های بسیار متغیر و پیچیده داخلی و بین المللی با چالش های عدیده ای از جمله فشار برای شفافیت و پاسخگویی بیشتر، منابع مالی محدود و در حال اتمام ،افزایش وظایف و فعالیت ها ،تغییرات پر سرعت تكنولوژی و هجوم راه حل های مدیریتی متفاوت برای بهبود وضعیت سازمان ها مواجه اند.در چنین فضایی ارزیابی عملكرد و سپس مدیریت عملكرد، بسیار پیچیده و دشوار خواهد بود چرا كه تنها ارزیابی مالی سازمان ها بر اساس سود و زیان و ترازنامه های مالی و صرفه جویی در هزینه ها ما را به گمراهی خواهد كشاند .مهمترین علت آن این است كه مطالعات نشان داده است در عصر دانش ، 80 درصد ارزش افزایی در سازمان ها از طریق دارایی های نامشهود سازمانی شامل سرمایه های انسانی (دانش و مهارت های كاركنان) ، سرمایه های سازمانی (فرهنگ سازمان و ارزشهای حاكم بر آن ) و سرمایه های اطلاعاتی (بانكهای اطلاعاتی و داده های آماری ) ایجاد می شود و دیگر نمی توان تنها با دارایی های مشهود ، ارزیابی عملكرد و در پی آن مدیریت عملكرد جامعی انجام داد .

مدیریت عملكرد به معنای ارزیابی عملكرد سازمان بر اساس برنامه راهبردی آن و استفاده از اطلاعات حاصله در بهبود برنامه راهبردی ، بدون توجه به حوزه های دیگر به جز حوزه مالی امكان پذیر نمی باشد .شاهد این مدعا 4 عامل بازدارنده دستیابی سازمان ها به استراتژی ها و اهداف بلند مدت و كوتاه مدت خود است كه دانشمندان علوم نوین مدیریت استراتژیك آن را بر شمرده اند:

توجه:

برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.

لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.