تحقیق نقش دیپلماسی در صیانت از حقوق بشر و مقابله با افراط گرایی

توضیحات

 عنوان فارسی: نقش دیپلماسی در صیانت از حقوق بشر و مقابله با افراط گرایی

• فصل یکم : کلیات تحقیق
• مقدمه
•  بیان مسئله
• فصل دوم: تبارشناسی گروههای افراطی
•  افراط گرایی خشونت طلب از کجا نشات گرفته است
•  منشاء پیدایش
•  حضور گروههای جهادی در افغانستان
•  جذب اسامه بن لادن به افغانالعرب و تشکیل قاعدالجهاد
•  جهاد علیه صلیبیون و یهود
•  تاسیس شاخه القاعده عراق توسط زرقتوی و خصومت با شیعیان
•  قرار گرفتن ابوبکرالبغدادی در راس القاعده عراق و انشعاب
•  خاورمیانه مستعد گروههای افراطی
•  غربی ها نگران بحرانند
•  آیا دولتهای سوریه و عراق و حامیان آنها در بروز این شرایط مقصرند
•  نقش ایران در قبال دو کشور درگیر جنگ با پدیده تروریستی داعش چگونه بوده است
• فصل سوم: جایگاه جهانی شدن حقوق بشر و نسبیت فرهنگ ها
•  حقوق بشر
•  تعریف
•  حقوق بشر جدید
•  پذیرش جهان شمولی حقوق بشر و تنوع فرهنگ ها در تکامل تاریخی خود
• فصل چهارم: نقش دیپلماسی دولتها در مقابله با افراط گرایی
•  دیپلماسی ابزاری برای همسویی
•  شرایط دیپلماسی کارآمد
•  اهمیت موضوع
•  حضور تمام گروههای درگیر در پای میز مذاکرات
•  منافع طرفین دعوی در نظر گرفته شود
•  در مذاکرات سیاسی طرفین برنگ برنده ای در دست داشته باشند
•  زیرکی و مهارت دیپلمات
•  شهامت
• نتیجه گیری
• پیشنهادها
• منابع و مآخذ

دراین تحقیق سعی برآن شده نسبت به اثبات فرضیه های زیر اقدام گردد:

1. به نظر میرسد افراط گرایی دینی باعث ترویج خشونت و ضایع شدن حقوق انسانها در نواحی مختلف جهان به خصوص کشورهای فقیر جهان شده است.
2. بنظر میرسد موج جدید اسلام هراسی تحت سیاست مزورانه ی اشاعه اسلام حقیقی توسط افراطگرایان نقشه شومی است که توسط استعمار گران برای هرچه بیشتر در انزوا گذاشتن کشورهای اسلامی بکار گرفته شده است.
3. به نطر میرسد نقش دیپلماسی بین دولتها میتواند تاثیرات مثبت و کارآمدی در مقابله با افراط گرایی و تمایل افراد به خصوص جوانان برای ملحق شدن به این جریانات را در سطح ملی و بین المللی ایفا نماید.

چکیده:

در این تحقیق سعی برآن شده است تا نقش افراط گرایی مذهبی در تضییع حقوق شهروندی و به استثمار کشاندن انسانها تحت شعار « تفسیر خالصانه و واقعی از دین » و نیز تاثیر دیپلماسی بین دولتی کشورها در مقابله با این موج فراگیر و خانمانسوز و جلوگیری از ترویج عقاید افراطگرایان (بخصوص اسلامی)  و جذب جوانان به سمت این جریانات مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

فصل یکم :

کلیات تحقیق

مقدمه:

امروزه افراط گرایی دینی بویژه تندوریهایی که توسط افراطیون مسلمان صورت میگرد از یک سو حقوق شهروندی انسانها و بالاخص اقشار آسیب پذیر و ضعیفتر جامعه مانند زنان و کودکان را به شدت پایمال کرده است مخصوصا با برخوردهای قهر آمیز در مورد زنان و به هیچ انگاشتن حق حیات این قشر از جوامع و تنها استفاده ابزاری و شهوانی از آنان و نیز با استثمار کودکان تحت سلطه خویش و تربیت آنان برای سو استفادهای بعدی و استفاده در عملیاتهای انتحاری و ایجاد سپرهای انسانی و البته سربازگیری برای تقویت گروههای نظامی خویش و از سوی دیگر تهدید و ارعاب جوامع غیر مسلمان وبه بهانه کافر بودنشان و انجام ترورهای سازمان یافته در این کشورها به اسم اسلام و به منظور اشاعه شعار فریبکارانه اسلام خالص هم مسلمین را ازاسلام زده مینماید و هم موج اسلام هراسی را در بین جوامع غیر مسلمان به راه انداخته است . اگرچه افراطگرایی تنها مختص به پیروان اسلام نیست و در سایر مکاتب نیز نمونه هایی وجود دارد مانند: خمرهای سرخ در کامبوج ، جریانات فکری صهیونیستی یهودی، تندروهای بودایی در میانمار، جریانات تندروهای مسیحی در آمریکا و اروپا و بسیاری حرکتهای نژاد پرستانه دیگر اما متاسفانه امروزه این موج از افراطگریها و تند رویها در اسلام به نحو چشمگیری در حال افزایش بوده و همین امر سایر حرکتهای مشابه را در سایر ادیان کمرنگ نموده و اکنون تمام انگشتهای اتهام بسوی اسلام و مسلمین نشانه رفته است. چنین جریانات فکری که عموما تخت تاثیر از آرا و نظرات ابن تیمیه و به تبع آن ایجاد فرقه های وهابی و سلفی گری شده است عموما در کشورهای اسلامی به شدت فقیر که فاقد نیروی نظامی قوی و جامعه مدنی هماهنگ مانند افغانستان و یمن و یا در کشورهایی که بعلت جنگهای داخلی و انقلابات اخیر شیرازه ارتش و دولت از هم پاشیده است مانند: سوریه و عراق بگونه ای قارچ گونه اعلام موجودیت مینمایند و با طرح مسایل نژادپرستانه و پان اسلامیسم حق حیات را از غیر مسلمین سلب و در برخورد با مسلمین ساکن در سرزمین نیز به گونه ای خشن و غیر انسانی برخورد میکنند آنگونه که در برخورد با کردهای ایزدی واقع در سنجار(شنگال) عراق به بهانه ی مشرک بودن آنان که به تاراج بردن اموال آنان و به بردگی گرفتن زنان و قتل عام مردانشان  انجامید و یا ربودن دختران  در نیجریه به بهانه تحصیل آنان در مدرسه توسط گروه افراطی «بوکوحرام» _ بوکوحرام در لغت به معنی تحصیل به روش غربی حرام_ و یا برخوردهای قهر آمیز و غیر انسانی با زنان در کشورهای دیگر اسلامی به بهانه اجرای قوانین شریعت مانند آنچه که در یکی از جمهوریهای خودمختار روسیه اتفاق افتاد و مفتی اعظم فتوایی مبنی بر ختنه اجباری تمام زنان و دختران مسلمان آن کشور صادر نمود که با تعجب زیاد مورد حمایت کشیش اعظم  مسیحیان همان منطقه با بهانه احترام به نظر دیگر ادیان  قرار گرفت. با وجود تمام این تفاسیر و تهدیدی که جهان را بیش از پیش به سوی بی نظمی و بی سامانی سوق میدهد چاره ای نیست که دولتها از اختیارات و امکانات خویش استفاده نمایند و با رایزنیهای بین المللی به مقابله با این نوع جدید نژادپرستی دینی پرداخته و با ایجاد برنامه ریزیها و سازوکارهای بازدارنده از گسترش این افکار و جذب نوجوانان و جوانان به سوی این گروهها جلوگیری مسالمت آمیز بعمل آورند. در این بین نقش سازمان ملل متحد به عنوان یک نهاد بیطرف و صلح طلب ایجاب میکند با تدوین برنامه ها و ارائه راهکارها  کشورهای درگیر در این مشکل را یاری نموده و به صلح و ثبات پایدار کمک نماید. البته باید در نظر داشت نقش دولتهای اسلامی با توجه به داشتن آگاهی کافی به قوانین اسلام و شرع مقدس و بالاخص کشورهای اسلامی که از لحاظ ثروت و تکنولوژی در مراتب بهتر و بالاتری قرار دارند  نقش مهمتر و پررنگتری خواهد بود و البته انتظارات نیز از این گروه کشورها بهع سبب ادعای  پاسداری و پرده داری اسلام صد چندان خواهد بود بامید دست یافتن به صلح پایدار .

1-1 بیان مسئله: در سالهای اخیر با افزایش قارچگونه گروههای افراطی دینی بویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا که هریک  تفاسیر جداگانه ای از دین اسلام دارند باعث برهم خوردن نظم نه چندان منظم منطقه و درکل برهم زده شدن بسیاری از معادلات و مناسبتهای منطقه ای و جهانی شده است البته در ایجاد این بی نظمی نوین بسیاری از کشورها ی غربی و البته برخی کشورهای منطقه ای نیز دخیل بوده اند که هریک بدنبال کسب منافع خویش هیزم به کوره این افراطیون گذاشته و آتش جنگ اسلامگرایی را شعله ورتر نموده اند. قبل از همه و طلایه دار این سیاستها آمریکا با راه انداختن جنگ ساختگی بر علیه خود و ماجرای برجهای دوقلوی تجارت جهانی که هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده است  آنرا دست آویزی قرارداده برای حمله به افغانستان و نابودی طالبان و القاعده در این کشور که به عقیده بسیاری از صاحبنظران تنها بهانه ای بوده برای زیر نظر داشتن ایران و جلوگیری از نفوذ هرچه بیشتر روسیه در منطقه چرا که هنوز بعد از گذشت بیش از یک دهه از شروع جنگ افغانستان اگرچه دولتی بسیار متزلزل و ناکارآمد دموکراتیک سر کار آمده و بیش از نود درصد بودجه اش را به سازمانهای بین المللی وابسته است اما خطر گروههای تندرو القاعده و طالبان به قوت خود باقیست. آمریکا با متهم کردن رژیم صدام به داشتن سلاحهای شیمیایی این کشوررا اشغال و حکومت مرکزی اگرچه ظالم ولی مقتدر را سرنگون و عراق را جولانگاه گروههای تند رو شیعه و سنی قرار داد و آتش جنگ داخلی هر روز بیشتر از دیروز مردم عراق را به خاکستر مینشاند. آمریکا و غرب با ساقط کردن نیروی دفاعی و کارآمد لیبی به بهانه جلوگیری از ساخت بمب اتمی قدرت حکومت را نابود و سپس با براه انداختن بهار عربی شیرازه قدرت باقیمانده قذافی را از هم گسیخته و لیبی را صحنه ضد و خورد گروههای چپ و افراطیون اسلامی قرار داد و یکی دیگر از تولید کنندگان نفت را به نفع خویش فلج نمود. آمریکا با پشتیبانی از گروههای مخالف بشار اسد در سوریه به برهم زدن نظم نسبی سوریه کمک کرد و با ایجاد و فرصت دادن به گروههای تندرو اسلامی زمینه را برای پاگرفتن گروههای مانند داعش و النصره و …را فراهم کرد که در این بین با کمک کشورهای منطقه همچون ترکیه و عربستان و قطر همراه شد که هریک هوسی را در سر خویش میپرورانند که البته تاکنون این هوسرانیها فقط به نابودی تاریخ و تمدن کهن سوریه و قربانی شدن نزدیک به نیم میلیون انسان فقط در سوریه و آوارگی میلیونها تن دیگر شده است و خود این دست اندرکاران شاید اکنون واقف شده اند که تا اینجای کار بجای سود فعلا زیان عایدشان شده است و شاید بهتر آن باشد که به مقابله با فرزندان ناخلف دست پرورده خویش برآیند .

توجه:

• برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
• لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.