توضیحات
عنوان: تحقیق مدیریت و کنترل پروژه
- مقدمه
- معمولترین فرآیندهای مدیریت پروژه
- ساختار شکست کار
- مثلث مدیریت پروژه
- موضوعات مثلث مدیریت پروژه
- محدوده دانش در مدیریت پروژه
- برنامهریزی و کنترل پروژه
- وظایف مدیریت پروژه
- منابع
مقدمه
یک نظام سازمان یافته و مدیریت منابع (بطور مثال منابع انسانی) میباشد به نحوی که پروژه با یک چشمانداز مشخص، کیفیت مشخص، زمان مشخص وقیمت تمام شده مشخص به اتمام برسد. پروژه یک کار موقتی است که فقط یک بارو به منظور ایجاد یک محصول مشخص و یا خدمات مشخص انجام میشود. یک پروژه باعث تغییرات مفید و یا ارزش افزوده میشود. خصوصیت موقتی و یک باره بودن پروژه آن را از فرآیندها و یا اعمالی که دائمی و یا نیمه دائمی هستند و ممکن است بارها و بارها محصول مشابه و یا خدمات مشابهی را تولید میکنند متمایز میسازد. مدیریت این دوسیستم کاملاً متفاوت است و روشهای فنی متفاوتی نیاز دارد و همین موضوع باعث پیشرفت علم مدیریت پروژه گردیده است.
مدیریت پروژه تخصیص، پیگیری و کاربرد منابع برای رسیدن به اهداف مشخص در یک دوره زمانی خاص است؛ به بیان دیگر مدیریت پروژه بهکارگیری دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکها برای فعالیتهای پروژه به منظور تحقق الزامات پروژه است. مدیریت پروژه با استفاده از فرایندهایی همچون فرایندهای آغازین، برنامهریزی، اجرایی، پایشی و اختتامی انجام میپذیرد که در ادامه توضیحاتی در مورد آنها ارائه خواهد شد.
مدیر پروژه به ندرت مستقیما در فعالیتهای پروژه که منتهی به تولید قطعه میشود، شرکت میکند؛ اما بیشتر میکوشد تا پروژه به خوبی پیشرفت کند، روابط متقابل قسمتهای مختلف سازنده و مفید باشد به نحوی که احتمال شکست قطعه به حداقل خود برسد. مدیر پروژه غالبا نماینده مشتری است که براساس شناخت صحیحی که از مشتری دارد میتواند به خوبی تمامی نیازها و خواستههای او را مشخص و ارائه نماید. توانائی به وجود آوردن انسجام و هماهنگی بین فرایندهای مختلف بخشهای متفاوت مورد قراداد و ایجاد ارتباط نزدیک و سازنده با نماینده مشتری بسیار اساسی و مهم میباشد.
یک مدیر موفق برای اطمینان از اینکه همه عوامل زمان، هزینه و کیفیت و مهمتر از همه رضایت مشتری کاملاً شناخته شده باشد باید بتواند کل پروژه را از ابتدا تا انتها ببیند (پیش بینی )کند و این اطمینان را به سایرین بدهد که پیشبینی او محقق میشود. تولید هر نوع قطعه و یا ایجاد هر خدمتی، هر کدام دیدگاههای اجرائی و نقطه نظرات خاص خود را دارد که میبایست، قبلا توسط مدیر پروژه پیشبینی گردد.
اولین موضوع در مدیریت پروژه این است که اطمینان حاصل شود که پروژه با محدودیتهای مشخص تعریف شده باشد. دومین موضوع که میتواند بحث جالبتری نیز باشد ، بهینهسازی اختصاص منابع و یکسان سازی دادههای مورد نیاز به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده پروژه میباشد. یک پروژه یک سری فعالیتهای کاملاً مشخص است که از منابع (مالی، انسانی، مواد، انرژی، فرصت، تدارکات و ارتباطات و…) به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده استفاده مینماید.
2- معمولترین فرآیندهای مدیریت پروژه
معمولترین فرآیندهای مدیریت پروژه که در اکثر پروژهها انجام میشوند؛ عبارتند از:
الف) فرآیندهای آغازین؛ فرآیندهایی هستند که پروژه را در جهت آغاز فاز بعدی یاری میکنند.
ب) فرآیندهای برنامهریزی؛ این فرآیندها دو دسته اند:
1- فرآیندهای اصلی: فرآیندهایی هستند که به دلیل وابستگی که به یکدیگر دارند در اکثر پروژهها با ترتیب مشخصی انجام میگیرند. این فرآیندها عبارتند از:
- برنامهریزی محدوده پروژه
- تعریف محدوده پروژه
- تعریف فعالیتهای پروژه
- تعیین توالی فعالیتها
- تخمین مدت فعالیتها
- توسعه زمانبندی
- برنامه ریزی منابع
- تخمین هزینهها
- بودجه ریزی هزینهها
- توسعه برنامه پروژه
2- فرآیندهای تسهیل کننده: فرآیندهایی هستند که بسته به نیاز و در جهت تسهیل روند پروژه انجام میگیرند. این فرآیندها عبارتند از:
- برنامهریزی کیفیت
- برنامهریزی سازمانی
- برنامهریزی ارتباطات
- تشخیص ریسک
- اندازهگیری ریسک
- توسعه پاسخ به ریسک
- برنامهریزی تدارکات
- برنامهریزی درخواستها
ج) فرآیندهای اجرایی، فرآیندهای اجرایی نیز مانند فرآیندهای برنامه ریزی شامل دودسته از فرآیندها میباشند:
1- فرآیندهای اصلی؛ مانند اجرای برنامه پروژه.
2- فرآیندهای تسهیلی: که شامل موارد زیر است:
- تعیین و پذیرش محدوده پروژه
- تضمین کیفیت
- توسعه تیم پروژه
- توزیع اطلاعات
- انتخاب منابع
- اداره قراردادها
د) فرآیندهای کنترلی؛ این فرآیندها اجرای پروژه را مکررا کنترل و اندازهگیری میکنند. تنظیم مجدد برنامه پروژه با تکرار مناسب فرآیندهای برنامهریزی میسر میباشد.
3- ساختار شکست کار
ساختار شکست کار در مدیریت پروژه و مهندسی سیستمها، ابزاری برای مشخص کردن و طبقهبندی کردن اجزای کاری میباشد بهصورتی که کمک به سامان دادن و مشخص کردن وسعت کلی کار در پروژه میکند.
ساختار شکست کار یک ساختار شبکهای یا درختی بهصورت گرافیکی است برای نشان دادن روش تولید محصول یا خدمت شامل، بخشهای سختافزار، نرمافزار، خدمات و سایر وظایفی که یک سازمان یا شرکت انجام میدهد مانند کارهایی که باید انجام شود تا یک محصول یا خدمت مشخص تولید یا ارائه شود. در این تعریف منظور از «کارهایی که باید انجام شود» انجام و اتمام یک پروژه با بودجه و زمان مشخص است.
تدوین ساختار شکست کار بهعنوان یک نظام کاری، برای اطمینان از مشارکتکنندگان در اجرای پروژه، اعم از کارفرما، پیمانکاران/فروشندگان است که همگی بدانند چه عملیاتی برای تکمیل پروژه مورد نیاز است. استفاده از ساختار شکست کار به عنوان یک شالوده اطلاعاتی، برقراری ارتباط صحیح دربارهی پروژه را برای گروههای کاری و سازمانهای حکومتی ناظر بر پروژه و سایر فرایندهای قانونی، از طریق کاربرد یک مبنای مشترک، تسهیل میکند.
در اجرای پروژههای بزرگ، علاوه بر کارکنان پروژه، عواملی چون سرمایهگذاران، تامینکنندگان مالی، پیمانکاران، در بعضی موارد سازماهای دولتی و موسسات با دانش تکنولوژیکی پیچیده، دخالت و مشارکت دارند که بیشتر از گذشته به اطلاعات چندگانه و متمرکز نیاز دارند. رعایت الزامات حکومتی و مقررات قانونی و مسوولیت نظارتی سازمانها، به اطلاعات و زبان مشترک نیاز دارند. فلسفه ایجاد کد برای هر یک از عملیات در WBS و متدولوژی آن، میتواند این نیاز اطلاعاتی کلیه مراجع و واحدها را مرتفع کند.
در حقیقت در اجرای پروژه، ساختار شکست کار یک داده و زبان مشترک است و ابزاری برای برقراری ارتباط بین کاربران مختلف در پروژه است که کاربرد مؤثری دارد. در تأمین دادههای مورد نیاز برای تدوین ساختار شکست کار، دو گروه شامل گروه عملیاتی پروژه و گروههای حاکمیتی و مسئول دخالت دارند. گروههای عملیاتی شامل، طراحی و مهندسی، ساخت و اجرا، مدیریت مالی، اداری و تأمین تجهیزات و گروههای حاکمیتی و مسوول مانند، کارفرما/صاحبکار، سازمانهای دولتی و پیمانکاران هستند. یک ساختار شکست کار خوب طراحی و تدوین شده، گروههای عملیاتی و مسئول را قادر میسازد که ارتباطات دقیق و منظمی با هم داشته باشند.
برای تهیه یک ساختار شکست کار کامل و بدون نقص، دادهها و مواد اولیه باید گردآوری شود. این دادهها که در زمینههای مختلف است به قرار زیر هستند:
- بودجه: نحوه و مقدار تأمین مالی و جریان نقدینگی سالیانه را مشخص میکند.
- برآورد هزینه: میزان هزینههای پروژه را بر مبنای تأمین خدمات فنی و مهندسی، تأمین کالا و تجهیزات و هزینههای ساخت، اجرا و نصب و راهاندازی را تعیین میکند.
- بهرهوری: نرخ بهرهوری مورد انتظار برای عوامل درگیر در اجرای پروژه عامل مهمی در تدوین ساختار شکست کار است.
- زمانبندی: جدول و برنامه زمانبندی و ترتیب انجام فعالیتهای پروژه از ابتدای کار تا خاتمه پروژه عامل مهمی در تعیین روش کار است.
- منابع: برای اجرای پروژه از منابعی مانند سرمایه، ماشینآلات، تجهیزات، نیروی انسانی و مواد مصرفی استفاده میشود که اطلاعات آنها برای تدوین ساختار شکست کار ضرورت دارد.
پس از آنکه کلیه دادههای پیش گفته فراهم شد، آنگاه کارشناسانی که ساختار شکست کار را تنظیم میکنند، کلیه ردیفها و ردههای عملیاتی را تعریف و تدوین میکنند. این تعاریف علاوه بر آنکه کلیه عوامل را قادر میسازد که حول یک شالوده مشترک اقدام و حرکت کنند، موجب ارتباط سه جانبه هزینه، زمانبندی و بهرهوری بر محور ثابت و در نهایت باعث اندازهگیری مناسب پیشرفت کار و کنترل پروژه میشود.
شکل 1: نمودار ساختار شکست کار یک جعبه دنده براساس زمان
گردآوری مجموعه اینگونه اطلاعات بر مبنای مشترک، در مورد قابل قیاس بودن عملیات انجام شده با خطوط مبنای معین، اطمینان ایجاد میکند. اطلاعات حاصل از گروههای مختلف، علاوه بر آنکه در تهیه بودجه، زمانبندی و برآورد هزینهها کاربرد دارد در تدوین خطوط مبنای برآورد هزینه و زمانبندی ساخت و اجرا مؤثر است؛ بنابراین ساختار شکست کار از مرحله شروع تا انتهای پروژه در برنامهریزی، اجرا و کنترل و اصلاح بکار میرود. ساختار شکست کار ابزاری است برای کلیه کاربران پروژه تا بر تأمین خدمات و تجهیزات، اجرا و اتمام موفقیتآمیز پروژه نظارت و کنترل داشته باشند.
4- مثلث مدیریت پروژه
مثلث مدیریت پروژه نشانگر یک مدل از قیدهای مدیریت پروژه است. هر پروژه دارای سه قید زمان، هزینه و محدوده میباشد، که بایستی در زمان معین انجام شده و هزینههای آن از جمله تمام منابع و افراد و تجهیزاتی که کار را انجام میدهند، تمام مواد و مصالحی که مصرف میکنند و تمام رویدادها و مسائلی که نیاز به پول دارند، نبایستی از بودجه تعیین شده تجاوز کند. مثلث پروژه فرایند ایجاد تعادل بین قیدها نشان میدهد. چون سه ضلع به هم متصل میباشد، تغییر دادن هر ضلع حداقل روی یکی از ضلعهای دیگر آن تأثیر میگذارد. در مدیریت پروژه هم تغییر هر یک از این محدودیتها بر روی سایر عوامل تأثیر میگذارد. در یک تقسیمبندی دیگر میتوان کیفیت محصول یا بازدهی را از چشمانداز جداکرد وکیفیت را به عنوان محدودیت چهارم در نظر گرفت. مثلث مدیریت پروژه را میتوان برای روابط بین زمان، هزینه و کیفیت نیز در نظر گرفت. این سه قید بهصورت زیر بیان میشوند:
الف) زمان: منظور از محدودیت زمانی مقدار زمان در دسترس به منظور تکمیل پروژه میباشد.
ب) هزینه: منظور از محدودیت هزینه مقدار بودجه در دسترس برای تکمیل پروژه میباشد.
ج) چشم انداز: منظور از محدودیت چشم انداز فرآیندهای است که میبایست انجام شود تا نتایج نهائی پروژه بهدست آید.
هر پروژه بایستی در زمان معین انجام شده و هزینههای آن از جمله تمام منابع و افراد و تجهیزاتی که کار را انجام میدهند، تمام مواد و مصالحی که مصرف میکنند و تمام رویدادها و مسائلی که نیاز به پول دارند، نبایستی از بودجه تعیین شده تجاوز کند. حیطه پروژه به معنی کارهایی که باید با کیفیت معین انجام شوند.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد تحقیق مدیریت و کنترل پروژه لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.