توضیحات
عنوان فارسی:فرسودگی شغلی راه های مقابله با فرسودگی شغلی در سازمان ها و ادارات چیست؟
- بیان مسئله
- تاریخچه فرسودگی شغلی
- مفهوم فرسودگی شغلی
- تعاریف فرسودگی شغلی ابعاد فرسودگی شغلی
- خستگی عاطفی
- مسخ شخصیت
- عدم موفقیت فردی
- رویكردهای مختلف نسبت به فرسودگی شغلی
- مراحل فرسودگی شغلی
- نشانگان فرسودگی شغلی
- درمان فرسودگی شغلی
- راهبردهای سازمانی مقابله با فرسودگی شغلی
- مقابله فردی با فرسودگی شغلی از دیدگاه وجود نگری
- پیشینه پژوهشهای داخلی و خارجی مرتبط با فرسودگی شغلی
- نتیجه گیری
- منابع فارسی
- منابع لاتین
بیان مسئله
پدیده فرسودگی شغلی از دهههای 1970 موردتوجه نظریهپردازان و پژوهشگران قرارگرفته است. این پدیده که یک نشانگان روانشناختی است و بیشتر در مشاغلی دیده میشود که ساعات طولانی با انسانها در ارتباط هستند (اسچفلی[1]، 1996) .
فشارهای شغلی در جهت سازگاری با تقاضاهای شغلی امری اجتنابناپذیر است. اگرچه این فشارهای فزاینده ممکن است در کوتاهمدت قابلتحمل باشد، اما در درازمدت مقاومت بدنی و روانشناختی آدمیان تحلیل رفته، درنهایت به فرسودگی منتهی میشود (ون کومن[2]، 2000) .
فرسودگی شغلی هیجانات منفی چون بدبینی و خشم را درنتیجه احساسات ناامیدی و یأس به دنبال دارد و احساسات منفی منجر به پایدار ماندن علائم خستگی عاطفی در شخص میشود. از طرفی فرسودگی شغلی میتواند بهصورت واگیر بین همکاران عمل نموده با ایجاد اختلالات درون فردی و بین فردی منجر به اختلالات عملکردی و عمیقتر روانی و اجتماعی گردد.(کوپر[3]، 1998)
تداوم این چرخه که درنهایت موجب ازهمگسیختگی روانی و جسمانی فرد میشود؛ و سرانجام فرد دچار فرسودگی شغلی میشود. ازاینرو اتخاذ تدابیری جهت کاهش نشانگان فرسودگی شغلی برای مشاغل دشوار ضروری مینماید. بنابراین ما بر آن شدیم تا این سؤال مهم در این پژوهش را پاسخ دهیم که راه های مقابله با فرسودگی شغلی در سازمان ها و ادارات چیست؟ پس در این تحقیق باید به دنبال عواملی بود تا از فرسودگی شغلی جلوگیری کند و به سلامت جسم و روان فرد کمک کند و وی را به موفقیت شغلی نائل گرداند.
تاریخچه فرسودگی شغلی
مفهوم فرسودگی شغلی از حدود سه دهه پیش تاکنون اشاعه یافته و مقالههای علمی متعددی در رابطه با آن به چاپ رسیده است. هرچند مسلچ و پاینز در توسعه مفهوم فرسودگی شغلی نقش مؤثری داشتهاند، ولی این مفهوم برای اولین بار در دهه 1970 میلادی توسط هربرت فرویدنبرگر بیان شد. (فرودبزگر[4]، 1975) بههرحال اكنون، ظهور و رشد این مفهوم را مرهون زحمات فرویدنبرگر در نیویورك و مسلچ و پانیس و دیگران [5] (1981) در كالیفرنیا میدانند (ساعتچی، 1387).
فرسودگی شغلی واژه نسبتاً جدیدی است که از آن برای توصیف پاسخهای انسان در حین کار در برابر استرسهای تجربهشده استفاده میشود و شامل واکنشهای روانی است که افراد هنگام روبهرو شدن با استرسهای شغلی از خود نشان میدهند (لاکرز[6]، 2004، به نقل از امیری و همکاران، 1390).
تا سال 1980 فرسودگی شغلی منحصراً در آمریکا مطالعه میشد. ولی کمکم توجه کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای انگلیسیزبان مثل کانادا و انگلیس نیز به این پدیده جلب شدند. سپس مقالات و کتابها به زبانهای دیگر ترجمه شد؛ و در نیمه دوم سال 1980 ابزارهای پژوهش بهویژه پرسشنامه مسلچ به زبانهای فرانسوی، آلمانی، هندی، ایتالیایی، سوئدی، اسپانیایی و عربی ترجمه شد و مطالعات بین فرهنگی آغاز گردید (حسنزاده، 1385).
بهطورکلی مطالعات فرسودگی شغلی به دو مرحله قابلتقسیم بندی هستند؛ در مرحله نخست فرسودگی شغلی بهعنوان یک مشکل اجتماعی مطرح و از طریق مشاهدات میدانی مفهومسازی شد که در این مرحله بیشترین تأکید بر توصیفهای بالینی فرسودگی شغلی بود و مرحله دوم مطالعات فرسودگی شغلی نیز شامل پژوهشهای تجربی و نظاممند، بهویژه ارزیابی این پدیده در جوامع آماری مختلف بود. درواقع پسازاین دو مرحله بود که نظریهها رشد یافته و مفهوم فرسودگی شغلی توسعه پیدا کرد (بوریز[7]،2005، به نقل از امیری و همکاران، 1390).
مفهوم فرسودگی شغلی
یكی از مفاهیمی كه در سالهای اخیر توجه روانشناسان صنعتی- سازمانی را به خود معطوف ساخته، از پا درآمدن، از رمق افتادن، بیحالی، سستی و رخوت متصدی شغل است كه اصطلاحاً به آن فرسودگی شغلی[8]، گفته میشود. به نظر میآید فرسودگی شغلی نوعی پاسخ فرد به عوامل فشارزای میان فردی در محیط كار باشد كه طی آن تماس بیش از ظرفیت متصدی شغل با همكاران، رؤسا، مرئوسان، اربابرجوع و… باعث تغییراتی در نگرشها و رفتار وی نسبت به آنان، میشود(ساعتچی،30:1387-28 ).
فرسودگی شغلی را میتوان بهعنوان یك واكنش در برابر فشارهای مزمن و پاسخ به فشارهای كاری یا سازمانی، معرفی نمود. مشاهدهشده است كه كاركنان مراكز خدمات اجتماعی كه زمان و نیروی قابلملاحظهای را صرف كمك به سایرین میکنند، به سهولت دچار فرسودگی شغلی میشوند. بهاینترتیب، فرسودگی شغلی نهتنها سلامت میلیونها نفر از كاركنان بخشهای خدمات اجتماعی را به مخاطره میاندازد، بلكه مدد جویان را نیز دچار اضطراب و تنش مینماید. در جوامع امروزی، فرسودگی شغلی شیوع زیادی پیداکرده است و تمامی شئون زندگی مردم را در برگرفته است. ازیکطرف موجب افزایش اعتیاد، طلاق، ترك شغل و بیماریهای جسمانی و روانتنی شده و از طرف دیگر، موجبات كاهش نیروی مولد كاری و ضربه به اقتصاد و تولید كشور را فراهم آورده است. این پدیده جامعه را در همه ابعاد، با خطر مواجه میکند (جلد كار، 1379).
نتایج تحقیقات نشان میدهد فرسودگی شغلی موجب تباهی در كیفیت خدماتی میگردد كه بهوسیله كاركنان ارائه میشود و میتواند عاملی برای غیبت، تضعیف روحیه و عدم مسئولیتپذیری گردد. علاوه بر این، فرسودگی شغلی با نگرانیهای شخصی مثل خستگی جسمی، بیخوابی، افزایش مصرف دارو و الكل و بروز مشكلات خانوادگی، همبستگی دارد (مسلچ و جكسون، 1983).
در بسیاری از سطوح كاری، كاركنان و كارگران پدیدهای به نام فرسودگی شغلی را تجربه میکنند. به خاطر همه تغییراتی كه در محیط ایجادشده است، محیط امروزی ما كمتر به محیط دوران قبل، شباهت دارد. اتمسفر زمین آسیبدیده است و این مسائل ریشه در سیاست، عوامل اقتصادی، فناوری و شیوههای مدیریتی دارند. امروزه، شیوههای كاری افراد نیز تغییر كرده است. بسیاری از كاركنان در شرکتهایی كار میکنند كه درآمد آنها نسبت به مدتزمانی كه كار میکنند، در حد پایین است. در كشورهای غربی نیز بسیاری از شرکتها برای استخدام كارگرانی كه زیاد كار میکند و پول كمتری تقاضا مینمایند. شرکتهای خود را به خارج از كشور توسعه دادهاند. فناوری در بروز فرسودگی شغلی نقش مؤثری دارد. بهطورکلی پیشرفت فناوری وضعیت كار را دگرگون ساخته و بروز این تغییرات در محیطهای شغلی، ایمنی شغلی را تهدید كرده است. بههرحال نتایج و عوارض منفی فشارهای روانی بهعنوان یك عامل بزرگ، در عملكرد شغلی افراد ظاهر میشوند (جلد کار،1379).
تعاریف فرسودگی شغلی
فاربر[9] (1983) در تعریف افسردگی شغل مینویسد: فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روانی است كه درنتیجه مواجه مستقیم و درازمدت فرد با مردم و در شرایطی كه ازلحاظ هیجانی طاقت فرساست، در وی ایجاد میشود. درزمینه ی تعاریف ارائهشده در رابطه با فرسودگی شغلی، فاربر نتیجه میگیرد كه کلیه متخصصان در تعریف این پدیده در رابطه با چند نكته، اتفاقنظر دارند.
بهعبارتدیگر، كلیه آنان میپذیرند كه فرسودگی شغلی بهعنوان بازندگی دنیای پیشرفته و بهویژه به محیط كاری، مربوط میشود؛ اما نكته اساسی در این تعریف آن است كه تقریباً كلیه متخصصان به طریقی فرسودگی شغلی را در رابطه با تنیدگی شغلی[10] میدانند. در سال 1990، چرنیس[11] نشانگان فرسودگی شغلی را چنین تعریف كرد، كاهش انگیزه در كار، پاسخ درگیریهای شدید، عدم رضایت، کنارهگیری روانی و خستگی عاطفی.
دیک[12] اظهار میدارد فرسودگی شغلی عبارت است از خستگی شدید و احساس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن شخص که این نوع خستگی با استراحت و استفاده از مرخصی نیز برطرف نمیشود. او همچنین معتقد است فرسودگی شغلی حالتی است که فرد ازنظر شخصیتی خود را کمتر از دیگران تصور کرده و احساس میکند که کار و عملش موردتوجه قرار نمیگیرد (دیک،1992).
به نظر مسلچ و جكسون، فرسودگی شغلی عبارت است از كاهش قدرت سازگاری فرد براثر عوامل فشارزا و نشانگان[13] خستگی جسمی و هیجانی. این نشانگان منجر به ایجاد خودپنداری منفی فرد، نگرش منفی نسبت به شغل و فقدان احساس ارتباط با دیگران (مشتری، اربابرجوع یا مراجع)، میگردد. این نشانگان ممكن است فرد را بهسوی انواع بیماریهای روانی و جسمانی سوق دهد (مسلچ و جكسون، 1981).
فاربر (1983) در این زمینه مینویسد؛ فرودبزگر اولین شخصی است كه در سال 1975 از واژه فرسودگی شغلی با مضمون امروزی آن استفاده كرده و فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی هیجانی و جسمانی دانسته است كه از شرایط موجود در محیط كار، نشأت میگیرد. بههرحال پژوهشگران صاحبنظر درزمینه ی فرسودگی شغلی برای این مفهوم، تعاریف متعددی ارائه دادهاند.
هربرت فرویدنبرگر[14] فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی و یا ناكامی میداند كه به علت ازخودگذشتگی فرد و همچنین روش زندگی او یا ارتباطاتی كه منجر به وصول نتیجهی دلخواه نمیشوند، به وجود میآید(فرویدنبرگر، 1975، به نقل ازطبرسا و معینی کربکندی، 1393).
از دیدگاه پاینس و آرونسون[15] (1981) میتوان فرسودگی شغلی را همان نشانگان جسمانی و هیجانی دانست كه درنتیجه توسعه گرایشهای منفی شغلی و از دست دادن احساس و علاقه نسبت به كار در فرد ایجاد میشود (پیامی بوساری، 1374).
در تعریف دیگری از فرسودگی شغلی چنین آمده است، فرسودگی شغلی نوعی كیفیت روانی یا پدیده روانی – رفتاری است و زمانی به وجود میآید كه كیفیت عملكرد شغلی فرد تنزل كرده باشد و در طولانیمدت، به مرحله ایست برسد (رحیمی، 1379).
بهطورکلی میتوانیم، فرسودگی شغلی را نوعی اختلال بدانیم كه به دلیل قرار گرفتن طولانیمدت شخص در معرض فشار روانی، در وی ایجاد میشود و نشانههای مرضی آن نیز فرسودگی شغلی هیجانی، جسمی و ذهنی است. ضمناً عزتنفس فرد مبتلابه این عارضه كم میشود و احساس ناسودمندی میکند (ساعتچی، 1386).
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.