توضیحات
عنوان: تحقیق دوره تشکیل کامن لا
- دوره تشکیل کامن لا
- دوره انصاف ورقابت آن با کامن لا
- دوره جدید
- ساختار حقوق انگلیس
- منابع حقوق انگلیس
- آراء قضایی
- قاعده سابقه
- عدل و انصاف در حقوق کامن لا
- منابع
دوره تشکیل کامن لا
با اینکه حدود ۴ قرن انگلستان تحت سیطره امپراطوری روم بود تأثیر حقوق روم بر این کشور بسیار محدود بوده است. در سال ۱۰۶۶ که نورمن ها انگلستان را فتح کردند این کشور هیئت پادشاهی کوچک داشت که فئودالهای مستقل را با همدیگر مرتبط می ساخت.در هر یک از این مناطق مقررات فئودالی و قبیله ای خاص خود حاکم بود.با پیروزی نورمن ها ویلیام اول اعلام کرد که کلیه اراضی و حقوق مربوط به آن از جمله دادگاه ها به پادشاه تعلق دارد.با این حال پادشاه کوشید نظام اداری منسجم ومتمرکزی برای مدیریت کشور ایجاد کند.با توجه به عدم شناسایی تفکیک قوا کلیه اختیارات مربوط به وضع قانون ، اجرای آن و قضاوت به شاه تعلق داشت که شخصأ یا از طریق مشاوران خود اعمال میکرد.
با توجه به عدم کارایی نظام حل و فصل فئودالی در حل و فصل اختلافات و ضعف اجرایی آراء صادره تمایل به استفاده از دادگاه های سلطنتی افزایش یافت که این امر مورد نظر پادشاه نیز بود زیرا وی بدین وسیله قدرت خود را توسعه می داد.گسترش نفوذ پادشاه در حل وفصل دعاوی به تشکیل ۳ دادگاه در کنار دادگاه های محلی و فئودالی از قبیل : دادگاه خزانه داری ، دادگاه شاهی و دادگاه عرایض عامه منجر شد. با اینکه قضات به زبان فرانسه و و لهجه نورمن صحبت می کردند _ و آثار آن هنوز در حقوق کامن لا وجود دارد_ ولی بر اساس عرفهای محلی رسیدگی و حکم صادر میکردند.
وجود عرف های متنوع محلی و صدور احکام متفاوت و بعضأ متناقض در موارد مشابه از سوی قضات سلطنتی به وضعیتی منجر شد که آنان تمایل یافتند به جای اعمال عرف ها و مقررات محلی مقررات واحدی را در سراسر کشور اعمال کنند (کامن لا) و مقید باشند در موارد مشابه از احکام قبل متابعت نمایند (رویه قضایی ).
قوانین ومقرراتی که از سوی دادگاه های شاهی در موارد مشابه در سراسر کشور اعمال می شد و به منطقه و محل خاصی اختصاص نداشت کامن لا نامیده شد.این حقوق نه بر اساس قوانین موضوعه بلکه مبتنی بر آراء قضایی دادگاههای شاهی ایجاد شد. بنابراین طی قرن ها عملأ آراء قبلی در موارد مشابه بعدی مورد متابعت قرار گرفت بدون اینکه چنین مطابعتی از نظر حقوقی الزامی باشد.
حدود یک سوم مردم جهان تحت تأثیر قوانین کامن لا قرار دارند.این نفوذ عمدتأ ناشی از قدرت استعماری انگلستان بوده که حقوق خود را در سرزمین های تحت استیلایش گسترش داده است ، کشورهایی مثل جمهوری ایرلند ، ایالات متحده امریکا(به استثنای ایالتهای لوئیزیانا و پورتوریکو) ، کانادا(به استثنای ایالت کبک) ، استرالیا ، زلاندنو ، افریقای جنوبی ، کشورهای شبه جزیره هند ، سنگاپور و بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی و افریقایی که عمدتأ با عنوان کشورهای مشترک المنافع شناخته می شوند. از لحاظ تاریخی کشورهای مستعمره انگلستان به ۲ گروه تقسیم می شدند. دسته اول کشورهایی که یا خالی از سکنه بوده و یا صرفأ بومیها در آن سکونت داشتند که در مراحل اولیه تمدن بشری قرار داشتند و فاقد نظام سیاسی منسجمی بودند مانند استرالیا ، زلاندنو و امریکای شمالی. در این کشورها مقررات کامن لا قهرأ اجرا می شد مگر اینکه اعمال آن مقررات با در نظر گرفتن شرایط اجتمایی ، اقتصادی یا اقلیمی نامناسب می بود. دسته دوم کشورهایی که دارای سکنه بودند و پادشاهان و حکمفرمایان محلی بر آنها حکومت می کردند(مثل کشورهای شبه جزیره هند) یا قبلأ مستعمره کشورهای اروپایی بودندمثل ایالت کبک در امریکای شمالی.
ذکر این نکته لازم است که میزان تأثیر کامن لا بر کشورهای عضو این خانواده همواره یکسان نبوده و گذشت زمان موجب شده تا کم و بیش هر کدام از این کشورها نظام حقوقی مستقل خود را داشته باشد. تأثیر حقوق کامن لا بر کشورهایی مثل استرالیا و کانادا گسترده و عمیق بوده در حالیکه این تأثیر در کشورهایی مانند ایالات متحده امریکا و هند محدودتر بوده است.
دوره انصاف ورقابت آن با کامن لا
پیچیدگی آیین دادرسی در دادگاههای کامن لا و فقدان انعطاف لازم در برقراری عدالت در عمل موجب صدور آراء مخالف انصاف و عدالت شد که به تدریج سبب افزایش اعتراضات نسبت به آراء کامن لا و انعکاس آن به شخص پادشاه گردید. معترضان از پادشاه تقاضای واخواهی از احکام صادره از سوی دادگاههای کامن لارا داشتند زیرا اولأ آراء صادره از سوی دادگاههای کامن لا به نام پادشاه انجام می شد ثانیأ پادشاه مظهر عدالت بود. در ابتدا پادشاه دعاوی را نه براساس مقررات و رویه دادگاهها ی کامن لا بلکه بر مبنای آنچه آن را منصفانه تشخیص میدادحل و فصل میکرد.در اواخر قرن پانزدهم دادگاه خاصی تحت نظر کشیش خاص پادشاه با عنوان دادگاه انصاف ایجاد شد. قضات این دادگاهها عمدتأ روحانیون بودند که نسبت به حقوق کلیسا و بعضأ حقوق روم آگاهی داشته ولی نسبت به کامن لا اطلاع چندانی نداشتند.
در قرن شانزدهم ایجادرویه در دادگاه انصاف شروع شد و دادرسان در موارد مشابه به همان احکامی رأی میدادند که سابقأ دادگاه رأی داده بود. رویه ایجاد شده در دادگاه انصاف فقط برای همان دادگاه اعتبار داشت و دادگاههای کامن لا رویه های خود را متابعت میکردند.دادگاه انصاف نماینده پادشاه بود و در مواردی دخالت میکرد که یکی از طرفین به حکم صادره از دادگاه کامن لا معترض بود. دادگاه انصاف نظر نداشت که بر خلاف مقررات دادگاه کامن لا رأی دهد زیرا هردو معتقد بودند که انصاف از قانون تبعیت میکند.دادگاه انصلف موضوع ارجاعی را بر اساس آنچه منصفانه تلقی میکرد حل و فصل مینمود. با توجه به اینکه دادگاه انصاف به دنبال کشف حقیقت بود ادله اثبات دعوی مقرر در دادگاههای کامن لا در دادگاههای انصاف مورد توجه نبود.
دادگاههای انصاف توجه خاصی به افراد فقیر و طبقات آسیب پذیر جامعه داشتند.با گذشت زمان قوانین ومقرراتی که از سوی دادگاههای انصاف اعمال می شد همانند مقررات کامن لا متکی به رویه قضایی و برخوردار از ویژگی های فنی حقوقی بود. در قرن هفدهم با اختلاف بین رئیس دادگاه انصاف و رئیس دادگاه کامن لا رأیی صادر شد مبنی بر اینکه در صورت تعارض بین دادگاه کامن لا و دادگاه انصاف نظر دادگاه انصاف مقدم است.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.