توضیحات
عنوان: خوارج
- پیدایش و اسامی
- اتهام کفر به امام علی(ع)
- ویژگیها
- نقش خوارج در تاریخ اسلام
- آراء و عقاید
- آثار علمی و ادبی
- زمینههای شکلگیری
- نقد عقاید خوارج
- منابع
خوارج
خَوارِج، گروهی از سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین که علی بن ابیطالب را متهم به کفر کردند و علیه او شوریدند. آنها که به دلیل خروج علیه خلیفه مسلمین، خوارج نامیده میشوند، همه کسانی که حکمیت را پذیرفتند و همچنین کسانی که علی را کافر نمیدانستند، کافر میشمردند.
شعار دادن علیه امام علی در مسجد کوفه، و تهدید وی به قتل، از کارهای خوارج شمرده شده است. آنان پس از اجرای حکمیت، در مخالفت با امام علی سرسختتر شدند، با عبدالله بن وهب بیعت کردند، و در مسیر خروج از کوفه و رفتن به نهروان، مردم بیگناه را کشتند. امام علی پس از اتمام حجت با آنان، در سال ۳۸ق با آنها وارد جنگ شد و بسیاری از آنها کشته شدند. با این حال گروهی از آنها زنده ماندند. فرقههای مختلف خوارج در طول تاریخ منقرض شدهاند و تنها اباضیه که آرایشان به عقاید سایر مسلمانان نزدیکتر است، در مناطقی از قبیل عمان و الجزایر حضور دارند.
در منابع اسلامی، ویژگیهای مختلف و گاه متضادی برای خوارج ذکر شده است؛ از جمله اینکه اهل حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر در آن بودهاند، جهل و تنگنظری، غرور و ستیزهجویی و همچنین تعصب در باورها. آنها اولین گروه معارض و اولین فرقه دینی در تاریخ اسلام دانسته شدهاند. به باور خوارج، کسی که مرتکب گناه کبیره میشود، کافر است. بیشتر خوارج، با نصب خلیفه از سوی پیامبر(ص) مخالف و معتقد به انتخابی بودن خلیفه بودند. آنها همچنین سنگسار زناکار را رد کرده و با تقیه در قول و عمل مخالف بودهاند.
با آنکه گرایش به مباحث علمی در میان خوارج نخستین، بسیار کم بوده است، اما آثاری در علوم قرآنی، کلام، فقه و اصول فقه و همچنین درباره توحید و امامت، از آنها نقل شده است. به باور ابن ندیم، خوارج آثار خود را به دلیل مخالف مردم پنهان میکردهاند. تالیفات مستقل و غیرمستقلی در ردّ اندیشهها و اعمال خوارج گزارش شده است؛ از جمله روایاتی که در ردّ خوارج نقل شده و همچنین نگاشتههای مفسرانی از قبیل ابن ابی الحدید در ردّ اعتقاد آنان به کافر بودن کسانی که مرتکب گناه کبیره میشوند.
پیدایش و اسامی
بنابر نقل منابع تاریخی، گروه خوارج پس از آن پدید آمد که امام علی(ع) در جریان جنگ صفین، با نقض حکمیت مخالفت کرد.[۱] [1]گروه مذکور گرچه خود از ابتدا پیشنهاد حکمیت را مطرح کرده بودند، اما پس از پذیرش آن از سوی امام علی(ع) و توقف جنگ، دست از خواسته خود برداشتند و امام علی(ع) را نیز به توبه دعوت کردند.[۲][2] خوارج، پذیرش حکمیت را کفر دانسته و پس از بازگشت امام علی(ع) به کوفه، به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند.
خوارج، برخلاف نظر متکلمان و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همین رو عمل خود را با هجرت پیامبر مقایسه میکنند. علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است، اسامی دیگری نیز برای آنها به کار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «لاحکم الا لله» در مخالفت با حکمیت، حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند، و مارقة، به معنای منحرفان.
خوارج همچنین به سبب دشمنی با امام علی(ع)، گاه نواصب یا ناصبه خوانده شدهاندو از آن رو که نخستین بار، کسانی که مرتکب گناه کبیره شده بودند را تکفیر کردند، مُکَفّره نامیده شدهاند. اهل النهر یا اهل النهروان، نام دیگری برای خوارج است. آنها همچنین به نام شُراة، به معنای کسانی که جان خود را به بهشت میفروشند، خوانده شدهاند.[3]
در ابتدا، کوفه و بصره از پایگاههای اصلی خوارج بود. شمار خوارج بصره بیشتر از کوفه بود؛ چرا که بسیاری از خوارج کوفه پس از گفتوگوی امام علی با آنها، از خوارج جدا شدند. پس از آن خوارج در شهرها و نواحی بسیاری پراکنده شدند؛ از ایران و یمن تا شمال افریقا و نواحی مغرب اسلامی. فرقههای مختلف خوارج در طول تاریخ منقرض شدند و تنها اباضیه که آرای آنان به عقاید سایر مسلمانان نزدیک است، در عمان، سیوه، حضرموت، جربه، زنگبار، طرابلس غرب و الجزایر همچنان حضور دارند.
اتهام کفر به امام علی(ع)
خوارج پس از مخالفت امام علی(ع) با خواستشان مبنی بر نقش حکمیت، جدایی از علی بن ابیطالب و تلاشهای عبدالله بن عباس و امام علی(ع) برای بازگشتشان به کوفه، بار دیگر در کوفه هم به مخالفت برخاستند و همه کسانی که حکمیت را پذیرفته بودند و علی را کافر نمیدانستند، کافر شمردند. آنان نه فقط حَکَمین، بلکه وجود حاکم اسلامی را رد کردند. آنان در اماکن عمومی خصوصا مسجد کوفه، به مخالفت صریح با حکمیت، متهم کردن امام علی(ع) به کفر و حتی تهدید او به قتل و سر دادن شعار در حین خطابه امام علی(ع) میپرداختند تا او را از پذیرش حکمیت منصرف و به ادامه جنگ متقاعد کنند. با این حال امام علی(ع) تا زمانی که آنها به جنگ و خونریزی روی نیاوردند، با آنان نبرد نکرد.
پس از اجرای حکمیت در شعبان یا رمضان ۳۷ق میان ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص، و پایان بدون نتیجه آن پس از فریب خوردن ابوموسی از عمروعاص، امام علی(ع)، داوری حکمین را مغایر حکم قرآن دانست و بار دیگر برای جنگ با معاویه آماده شد و در نامهای به عبدالله بن وهب راسبی و یزید بن حصین، دو تن از سران خوارج، که در نهروان گرد آمده بودند، از آنان خواست برای نبرد با معاویه و ادامه جنگ صفین به او بپیوندند. آنان در پاسخ از امام علی(ع) خواستند به کفر اعتراف و از آن توبه کند وگرنه از او دوری خواهند کرد. پس از اعلام رأی حکمین، خوارج در مخالفت با امام سرسختتر شدند.
خوارج در ۱۰ شوال ۳۷ق با عبدالله بن وهب به عنوان امیر بیعت و درباره خروج از کوفه و رفتن به نهروان توافق کردند. خوارج در مسیر حرکت، مردم بیگناه را کشتند. امام پس از دعوت آنان به حق و اتمام حجت، ناگزیر به جنگ با آنها شد و در جنگ نهروان در سال ۳۸ق، بیشتر آنان را از میان برداشت. گروهی از آنان به ریاست فروة بن نوفل به علت تردید در رویارویی با امام علی(ع)، از همان آغاز از جنگ کناره گرفتند.
[1] نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۱۳-۵۱۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص۱۴۴.
[2] نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.
[3] بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۲۷۲.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.