تحقیق بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در کتابخانه ی عمومی تبریز براساس مدل میک 

توضیحات

 عنوان تحقیق: بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در کتابخانه ی عمومی تبریز براساس مدل میک 

• مقدمه
• داده‌ها
• اطلاعات
• رابطه بین داده، اطلاعات و دانش
• عوامل کلیدی مدیریت دانش
• اهداف مدیریت دانش
• مدل‌های مدیریت دانش
• مدل عمومی دانش در سازمان
• مدل مارک م . مک الروی
• مدل بک من
• مدل هفت سی (7C)
• مدل نوناکو و تاکوچی[1]
• بحث و نتایج
• منابع

مقدمه

امروزه یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های یک سازمان کارکنان هوشمند و با دانش آن است، که با بکارگیری قدرت خلاقیت و نوآوری، خلق فرآیندهای سازمانی نوین، استفاده از فناوری‌های جدید و توسعه محصولات و خدمات جدید، سازمان را به مزیت رقابتی پایدار رهنمون می‌کنند. بنابراین تلاش‌های نوآورانه در سازمان نتیجه سرمایه‌گذاری هدفمند در فرآیند یادگیری و ارتقاء مدیریت دانش است. چالشی که اکنون سازمان‌ها با آن مواجه اند، تلاش در جهت به دست‌آوردن دانشی است که برتری رقابتی، قدرت خلاقیت و نوآوری و یادگیری سازمانی را در آنها تقویت و بر غنای دانش سازمانی بیافزاید. دانش موجود در سازمان بستر مناسب را برای بروز نوآوری و به دنبال آن مزیت های رقابتی فراهم می‌آورد و به طور متقابل نوآوری های سازمانی باعث غنا، افزایش روزآمد شدن پایگاه دانش سازمانی می شود. این مهم به وسیله پیاده سازی اصول مدیریت دانش در سازمان مهیا می شود.

داونپورت و پروساك[2]، 1379  مدیریت دانش را بهره‌برداری و توسعه دارایی‌های دانشی یک سازمان در جهت تحقق اهداف سازمانی می‌دانند. از آنجا که کتابخانه‌ها نیز مانند سایر سازمان‌ها بدون دانش نمی توانند خود را سامان دهند و به عنوان نظامی زنده و پویا به حیات خود ادامه دهند، در نتیجه نیازمند پیاده سازی اصول مدیریت دانش در کتابخانه هستند [1]. با ورود فناوری‌های نوین، تغییرات وسیعی در محیط کتابخانه‌ها روی داده‌است. بنابراین، این کتابخانه ها نیاز دارند برای ارائه خدمات و برآورده ساختن مطلوب نیاز جامعه، با تغییرات صورت گرفته هماهنگ شوند. از طرف دیگر کمبود نیروی انسانی و بودجه، تغییر نوع نگرش مسئولان نسبت به کتابخانه ها و ورود تفکر نوین در عرصه کتابداری، کتابخانه‌ها را با چالش‌های فراوانی مواجه ساخته است. مدیریت دانش، یکی از روش‌هایی است که کتابخانه‌ها می توانند در کنار سایر روش ها، برای ارائه خدمات بهتر و رویارویی با چالش های پیش گفته، مورد استفاده قرار دهند [2].

هر چند مدیریت دانش تاریخچه كوتاهی دارد اما ریشه در فلسفه، روانشناسی، و نظریه‌های مدیریت و تجارت دارد. یانگ و لینچ[3]، 2006، مدیریت دانش را چنین توصیف می‌نمایند: « رشته‌ای است كه رهیافتی یكپارچه را برای شناسایی، تسخیر، ارزیابی، بازیابی و اشتراک همه سرمایه‌های اطلاعاتی یک سازمان ارائه و ترویج می‌دهد.» همچنین رالف[4]، 2008، در تحقیق خود به تعریفی از مدیریت دانش توسط اسكایرم[5] اشاره كرده است که براساس آن مدیریت دانش، مدیریت نظام‌مند و صریح از دانش حیاتی و فرایندهای مرتبط با آن از جمله خلق، جمع‌آوری، سازمان‌دهی، اشاعه، استفاده و بهره‌برداری است. مدیریت دانش نیازمند تبدیل دانش شخصی به دانش سازمانی است كه می تواند به طورگسترده در سراسرسازمان به اشتراك گذاشته و به كارگرفته شود [3]. برای مدیریت هرچه بهتر دانش از فناوری‌های نوین مانند اینترنت نیز استفاده می‌کنند با این وجود استفاده از اینترنت برای مدیریت دانش به‌طور گسترده مورد استفاده قرارنگرفته‌ است [4]. از سویی دیگر دانش و مدیریت آن دامنه وسیعی از مفاهبم را در بر می‌گیرد و یکی از مهم‌ترین ابعاد مدیریت دانش، تعریف دقیق دانش، اطلاعات و داده‌ها است.

داده‌ها^[6]

داده‌ها اولین سطح مدیریت دانش‌را تشکیل می‌دهند و در واقع اعداد، ارقام، نمودارها یا صفات ویژه‌ای هستند که از مشاهده، تجربه، یا محاسبه به دست آمده‌اند و به خودی خود تولید معنی نمی‌کنند. داده‌ها را می‌توان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیم‌گیری به شمار آورد.

سازمان‌های نوین معمولاً داده‌ها را در یک سیستم فناوری ذخیره می‌کنند. این داده‌ها توسط واحدهایی نظیر واحد مالی، حسایداری و بازاریابی به سیستم تزریق می‌شوند. بنابراین همه سازمان‌ها به انواع داده‌ها احتیاج دارند. نگهداری سوابق و بایگانی، نقطه کانون فرهنگ داده به شمار می رود و مدیریت موثر داده‌ها در موفقیت آن‌ها نقش بسزایی دارد [5].

اطلاعات[7]

دومین سطح مدیریت دانش را اطلاعات تشکیل می‌دهد. اطلاعات در برگیرنده داده‌ها در یک زمینه خاص می‌باشد، در این سطح، داده‌ها گروهبندی، پالایشو سازماندهی شده‌اند تا بتوانند معنادار شوند. بنابراین اطلاعات مجموعه‌ای از داده‌ها، توصیفات و تفاسیر مرتبط با داده‌های تحلیل شده هستند که با توجه به اهداف، مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته‌اند.

این سطح از داده‌ها نیز بیانگر دانش نیستند. آنها نشانگر آغاز مدیریت اطلاعات هستند، اطلاعاتی که مدیر می‌تواند بکارگیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی انجام دهد. اطلاعات غالبا تشکیل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره‌های انباشته شده را به خود گرفته و معنایی را ارائه می‌کند که بزرگتر از آن چیزی است که از داده‌های خام مکشوف می‌گردد [5].

دانش[8]

اطلاعاتی سازمان یافته، تلفیقی یا طبقه‌بندی شده محسوب می‌شود که جامعیت داشته و آگاهی و فهم را افزایش می‌دهد. پیچیدگی مفهوم دانش باعث شده است که دیدگاه‌های مختلفی در خصوص آن شکل بگیرد. ولی آنچه که از تعاریف مختلف بر می آید دانش به اطلاعاتی گفته می شود که از طریق فرآیندهایی مثل ژرف اندیشی و تبادل نظر و یادگیری در ذهن افراد و یا گروه‌ها، پردازش شده است، لذا اطلاعات ماده خام ایجاد دانش است که ممکن است در کتاب‎‌ها، گزارش‌ها، فایل های کامپیوتری، … جای گرفته باشد. دانش مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است و به مجموعه اطلاعات سازماندهی شده، راهکار عملی مرتبط با آن، نتایج به کارگیری آن در تصمیم‌های مختلف و آموزش مرتبط با آن، گفته می‌شود.

رابطه بین داده، اطلاعات و دانش

روابط میان داده‌ها، اطلاعات و دانش، سلسه مراتبی و مطلق نیست. افراد و موقعیت‌ها تعیین کننده داده، اطلاعات و یا دانش بودن مفاهیم هستند. ولی آنچه که مسلم است سطح تکامل آنهاست که سطح تکامل و غنای دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده بیشتر می باشد(شکل  1).

به‌طور کلی، دانش یک ادراك و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درك مستقیم و یادگیری حاصل می‌شود. در هر سازمان دو نوع از دانش را می توان شناسایی کرد؛ دانش صریح[9]و دانش ضمنی[10]. دانش صریح، همان دانش رسمی است که داده ها، رویه‌های سازمانی، نرم افزارها، فیلم‌‌ها، گزارش‌های سازمانی، بیانیه‌ها، مأموریت‌ها و نمودارهای سازمانی ، مثال‌های بارز آن هستند. این نوع دانش به سادگی قابل پردازش رایانه‌ای، انتقال الکترونیکی و ذخیره در پایگاه‌های داده است . شاخص‌های سنجش این نوع دانش مانند افزایش کارایی، قیمت‌های پایین یا افزایش بازگشت سرمایه ، سخت و شمارش پذیر است. اما نوع دیگری از دانش در سازمان وجود دارد که به صورت عینی قابل پردازش نیست، بلکه خاصیتی ذهنی دارد . بخش زیادی از تولید دانش در سازمان مرتبط با به کارگیری این نوع غیرصریح از دانش و تبدیل آن به فناوری‌ها و محصولات واقعی است. اگرچه هردو نوع دانش، دو روی یک سکه‌اند، اما باید توجه نمود که دانش ضمنی برای انجام امور و فعالیت‌ها ضروری است و به افراد و درون ایشان وابسته است؛ ولی دانش صریح سازمان، غیروابسته به افراد است، لیکن به پشتوانۀ دانش ضمنی کارکنان رشد می‌کند [6].

توجه:

• برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
• لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.