توضیحات
عنوان: بررسی روند توسعه ی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، دفاعی، اقتصادی بین قاجار و پهلوی
- مقایسه ی اوضاع فرهنگی بین دوره های قاجار و پهلوی
- اوضاع فرهنگی قاجار
- اوضاع فرهنگی پهلوی
- نقاشی و ادبیات در دوره های قاجار و پهلوی
- مقایسه ی اوضاع اجتماعی بین دوره های قاجار و پهلوی
- اوضاع اجتماعی در دوره ی قاجار
- اوضاع اجتماعی در دوره ی پهلوی
- وضعیت زنان در دوره ی قاجار
- وضعیت زنان در دوره ی پهلوی
- مقایسه ی اوضاع سیاسی بین دوره های قاجار و پهلوی
- عهدنامه های دوره ی قاجار
- قرارداد های دوره ی پهلوی
- سیاست امیر کبیر
- سیاست داخلی و خارجی احمدشاه قاجار
- سیاست داخلی و خارجی رضاخان
- مقایسه ی اوضاع دفاعی بین دوره های قاجار و پهلوی
- اوضاع دفاعی و نظامی در دوره ی قاجار
- اوضاع دفاعی و نظامی در دوره ی پهلوی
- مقایسه ی اوضاع اقتصادی بین دوره های قاجار و پهلوی
- اقتصاد ایران در زمان قاجار
- اوضاع اقتصادی پهلوی
- نقش زنان در اقتصاد قاجار
- نقش زنان در اقتصاد پهلوی
- منابع
مقایسه ی اوضاع فرهنگی بین دوره های قاجار و پهلوی:
اوضاع فرهنگی قاجار:
اقدامات امیرکبیر (در زمان ناصرالدین شاه قاجار)
تأسیس دارالفنون:
با توجه به نتایج و رفتار بد زعمای دولت انگلیس نسبت به شاگردانی كه در زمان عباسمیرزا و سپس در دورهی محمدشاه برای تحصیل به انگلیس اعزام شده بودند، امیركبیر چنین تشخیص داد كه تأسیس مدرسهای در خود كشور و استخدام معلم از خارج با صرفهتر و مفیدتر خواهد بود. بههمین منظور در سال 1266ق مقدمات افتتاح مدرسهای كه در آن جوانان ایرانی بتوانند با علوم جدید و صنایع اروپایی آشنایی پیدا كنند فراهم ساخت تا در آنجا مانند مدارس پلیتكنیك آن زمان تمام علوم و صنایع و فنون نظامی تدریس شود. بههمین مناسبت اسم مدرسه را دارالفنون گذاشت. در سال اول تأسیس مدرسه مطابق شرح وقایعالتفاقیه 105نفر شاگرد داشته و در هفت رشته به قرار زیر مشغول تحصیل بودند. 26 نفر توپخانه، 20نفر طب، 20نفر پیاده نظام، 5 نفر سواره نظام، 12 نفر مهندسی، 7 نفر داروسازی، 5 نفر معدنشناسی.
روزنامهی وقایعالتفاقیه:
امیركبیر برای بیداری افكار و اطلاع مردم از جریان امور مملكتی تصمیم گرفت روزنامهای در تهران دایر نماید. بهدستور امیر روزنامهی وقایعالتفاقیه تأسیس یافت. اولین شمارهی آن در روز جمعه 5ربیعالثانی1267ق در تهران به اسم روزنامچهی اخبار دارالخلافه تهران منتشر شد ولی شمارهی دوم بنام روزنامهی وقایعالتفاقیه انتشار یافت و بعدها تحت عناوین روزنامهی دولت علیّهی ایران، روزنامهی ایران، روزنامهی رسمی دولت ایران طبع و توزیع گردید
كاستن نفوذ علما و روحانیون متصلب:
امیر با اصول و عقاید مذهبی علاقمند و مقید بود و ظواهر مذهب تشیع را كه مذهب رسمی مملكت بود رعایت میكرد. احترام علمای دین را محفوظ میداشت ولی از هرگونه تعصب مذهبی عاری بود. به گفتهی اعتضادالسلطنه زهد خشك را استهزاء میكرد. برخورد دولت امیر با دستگاه روحانی، زادهی دو عامل بود: یكی دخل و تصرف عالمان دین در كار سیاست، دوم سنتپرستی و ظلمت هیئت روحانی. در واقع سیاست عمومی امیر در كاستن قدرت روحانی، متوجه امامجمعهها و شیخالاسلامها میگیرد كه در افكار قاطبهی مردم نفوذ داشته، مروج كهنهپرستی بودند و سرای آنان مصون و جای تحصن بود و از این راه اعمال قدرت مینمودند و در سیاست مداخله میكردند. امیر چنین حق و مسؤلیتی را برای روحانیون نمیشناخت. بهعلاوه نفوذ و رویهی آنها را مانع پیشرفت، اصلاح و ترقی میدانست.
امیر با توقیف و تبعید روحانیون متنفذ تبریز و منع كردن بست و جلوگیری از تعزیهخوانی لطمهی شدیدی به نفوذ روحانیون زد و بدینوسیله راه توسعه نفوذ آنان را سد كرده و به ترویج خرافات كه مانع پیشرفت بود خاتمه داد.
از بین بردن بدعتها:
یكی دیگر از كارهای امیر شكستن بست بود. در آن زمان در ایران معمول بود عناصر شرور و آشوبطلب و جانی برای فرار از مجازات به سفارتخانههای خارجی یا به خانه مجتهدین یا حضرت عبدالعظیم و قم پناهنده میشدند، امیركبیر با صدور فرمانی در 1266ق اساس بستنشینی را از بین برد و به عمال دولت دستور داد هر مجرمی را در هر كجا كه باشد دستگیر كرده و به مجازات برسانند.
اوضاع فرهنگی پهلوی:
درحالی که نخستین نشانههای کشف حجاب را میتوان در دربار ناصرالدین شاه قاجار و سپس در محافل روشنفکری مشاهده نمود، رسمیت یافتن آن به دوره دیکتاتوری رضا شاه پهلوی باز میگردد. رضاخان که پیش از رسیدن به مقام پادشاهی خود را فردی دیندار و پایبند به اصول مذهب نشان داده بود، پس از به قدرت رسیدن به تدریج ماهیت اصلی خود را نمایان ساخت. او که به نام تجددگرایی، تضعیف ارزشهای دینی را سر لوحه برنامههای نوسازی فرهنگی خود قرار داده بود، طی اقداماتی مخالفت عملی خود را با اسلام و فرهنگ و سنن اسلامی جامعه آغاز کرد.
از جمله این اقدامات میتوان به حضور روز افزون میسیونهای مذهبی، تاسیس مدارس جدید، بازگشت اشراف زادگان تحصیل کرده از فرنگ، تاسیس کانونها و انجمنهای روشنفکری، تغییر نظام آموزشی، اجباری کردن استفاده از کلاه شاپو، صدور قانون متحد الشکل نمودن البسه، کشف حجاب بانوان، ترویج بی قیدی در میان زنان، جلوگیری از حضور زنان باحجاب در پارک ها، سینماها، تاترها، هتلها و سایر مراکز عمومی و… اشاره نمود.
در مرحله نخست سیاست نوسازی فرهنگی رضاخان در سال 1307 اتباع ذکور ایرانی موظف شدند لباسهای متحد الشکل با کلاه خاص شبیه فرانسویان (کلاه پهلوی) بپوشند. بااجباری کردن این قانون به تدریج تعداد کت وشلوار پوشها زیاد شد. درسال 1313رضاخان سفری به ترکیه داشت و در آنجا به شدت تحت تاثیر اقدامات کمال پاشا (آتاتورک) قرار گرفت و رمز ترقی و پیشرفت کشور را در تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو و رفع حجاب از زنان دید(کشف حجاب در ایران، 1379 :17)
با آغاز سال 1314 تبلیغات حکومتی در مورد کشف حجاب به اوج خود رسید. علی اصغر حکمت- وزیر معارف – در فروردین 1314/1935 در مدرسه شاپور شیراز جلسهای تشکیل داد و از اصناف مختلف دعوت کرد. در این مراسم عدهای دختر جوان بدون حجاب به اجرای برنامه پرداختند.(بصیرت منش: 1378، 190) همچنین در 17 دی ماه 1314/1936 رضاشاه، همسر و دو دخترش بدون حجاب در مراسم فارغالتحصیلی دانشسرای تهران شرکت کردند. شاه در این مراسم که خطاب به فارغ التحصیلان گفت: «بی نهایت مسرورم که میبینم خانمها در نتیجه دانائی و معرفت به وضیعیت خود آشنا شده و پی به حقوق ومزایای خود بردهاند. ما نباید از نظر دور بداریم که در سابق نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد و نصف قوای عامله مماکت عاطل بود….شما خانمها این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت هائی که دارید برای ترقی کشور استفاده نمائید.» با این اقدام از سوی رضا شاه پروژه کشف رسما کلید خورد.
همزمان با اجرای جشنها و برنامههای طراحی شده ازسوی دولت برای ترویج کشف حجاب، یک سلسله مقالات به نظم و نثر در جراید منتشر و در آنها از نقاب و حجاب زنان انتقاد به عمل آمد. پلیس نیز مامور شد با خشونت تمام به مبارزه با حجاب اسلامی ـ به هر شکل ـ بپردازد.
با وجود تمام تبلیغات و اقدامات، مردم ایران در مقابل تغییر پوشش مقاومت میورزیدند. برنامه کشف رضا خان همچنین با مخالفتهای گستردهای از سوی علما مواجه شد. در شیراز آیت ا… فال اسیری و در تبریز آیت ا… انگجی و آیت ا… آقا میرزا صادق آقا به اعتراض شدید پرداختند. (بصیرت منش، 1378: 404) فالی دستگیر وزندانی و علمای تبریز توقیف، زندانی و یا تبعید شدند.در دیگر نقاط ایران نیز به همین ترتیب حرکتهایی در اعتراض به رضا شاه صورت گرفت. این سلسله مبارازات نهایتا با وقوع قیام گوهر شاد و به خاک و خون کشیده شدن مردمامی که در برای دفاع از باورهای اصیل خود در پناه حرم امن امام رضا(ع) در مشهد تجمع کرده بودند، به اوج خود رسید.
دانشگاه:
رضاشاه برای رسیدن به تصویر ایدهآل خود از یک ایرانی، به تغییر نظام آموزشی روی آورد؛ چرا که این نظام در تغییر و تحول فرهنگی نقش بسزایی بر عهده داشته و دارد. رسیدن به این تصویر ایدهآل از نظر رضاشاه سهولت فرآیند نوسازی را تأمین میساخت.
بدین ترتیب، پایههای تأسیس مدرسهی عالی علوم سیاسی گذارده شد و در تاریخ 18 آذر 1278 شمسی، این مدرسه از سوی وزارت امور خارجه تأسیس شد. دروس این مدرسه نیز شامل فقه، تاریخ، جغرافیا، هیئت، فرانسه، حقوق بینالملل بود. البته تدریس فقه با مخالفت علما مواجه شد، ولی استدلال رئیس مدرسه، مبنی بر اینکه «مقصود این است که محصلینی که بالمال به ممالک کفر مأموریت پیدا میکنند به مسائل شرعی، که دانستن آن برای هر مسلمانی فرض است، آشنا باشند». آنها را متقاعد و موافق امر نمود.
بنابراین تا اواخر دوران قاجار، نظام آموزشی بیشتر بر نظام سنتی شمولیت داشت و مذهب، به عنوان یکی از ارکان هویتی جامعهی ایرانی، در این نظام آموزشی برجسته بود و روحانیت، در کمترین حالت، یکی از کنشگران و اثرگذاران عرصهی آموزش به شمار میرفت. هرچند به تدریج با ایجاد مدارس جدید رقبای نوینی برای مدارس سنتی و روحانیت در امر آموزش هویدا شد، اما تقابل با مذهب و روحانیت در این عرصه در حاشیه قرار داشت.
توجه:
- برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
- پس از خرید بلافاصله لینک دانلود فایل برای شما ایمیل خواهد شد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.