توضیحات
عنوان تحقیق: نقش شهید بهشتی بصورت مستقیم و غیر مستقیم در انقلاب اسلامی
- اندیشه های شهید بهشتی(ره)
- سیره های فردی و اجتماعی شهید بهشتی(ره)
- در آینه خاطرات
- راست قامتان جاودانه تاریخ
- شهید بهشتی از نگاه امام و رهبری
- شهید بهشتی از نگاه خانواده و دوستان
- روز قوه قضائیه
- آشنایی شهید بهشتی با حضرت امام
- شهید بهشتی پیش از پیروزی انقلاب
- شهید بهشتی پس از پیروزی انقلاب
- راز پایداری انقلاب بعد از حادثه هفتم تیرماه
- کوشش های شهید بهشتی برای ملی شدن نفت
- ورود به آموزش و پرورش
- سامان دادن به حوزه علمیه قم
- آغاز رابطه با جمعیت هیئتهای موتلفه
- ماجرای دستگیری شهید بهشتی توسط ساواک
- سفرهای مرتبط با فعالیتهای اسلامی شهید بهشتی
- تشکیل تشکل روحانیت مبارز
- امام و مظلومیت شهید بهشتی
- الف)نقش شهید مطهری در رهبری نهضت مردم
- ب)شهید مطهری در جریان مبارزات سیاسی
- ج)شهید مطهری و تأثیر ایشان در اداره و ایمان مبارزان شهید
- د)شهید مطهری در همه میدان های مبارزه
نحوه شهادت شهید بهشتی
آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، در سال 1307، در محلة لومبان اصفهان به دنیا آمد. وی به خاطر علاقه شدیدی که به علوم اسلامی داشت به حوزه علمیه اصفهان وارد شد و دروس دینی را تا اواخر سطوح عالیه در همان حوزه خواند و سپس راهی حوزه علمیه قم گردید. آیتالله بهشتی در حوزه قم پس از طی یک سلسله آموزشها و استفاده از محضر اساتید و مراجع، بویژه از دروس خارج فقه و اصول امام (س) و آیتالله داماد و آیتالله العظمی بروجردی، توانست به درجه اجتهاد برسد.
شهید بهشتی توانست همزمان با دروس حوزه، دوره لیسانس دانشکده الهیات و معارف اسلامی و دوره دکترای این دانشکده را به پایان برساند. ایشان علاوه بر تدریس در دبیرستانها(قم )، دبیرستان دین و دانش قم را پایهریزی کرد. از جمله خدمات فرهنگی ارزنده این شهید، میتوان از ایجاد امکانات آموزش زبان و علوم روز برای طلاب حوزه علمیة قم نام برد. همچنین کانون اسلامی دانشآموزان و فرهنگیان قم را پایهگذاری کرد. شهید بهشتی در سال 1342، مدرسه علمیّه حقانی را تأسیس کرد و به کمک جمعی از فضلای حوزه اقدام به تشکیل گروه تحقیقاتی پیرامون حکومت در اسلام نمود.
شهید بهشتی پس از آنکه به آلمان عزیمت کرد توانست در آنجا علاوه بر یک سلسله آموزشها و حرکتها که به طور طبیعی ناشی از اصالت فکری و عمق مغز ایدئولوژیک وی بود، به بنیانگذاری گروه فارسی زبان در انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا اقدام نماید. کنفرانسهای آموزشی و آگاهیدهندهای را که از سال 1344 تا 1349، در مجامع دانشگاهی و کلیسایی آلمان برگزار میکرد، از جمله اصیلترین فعالیتهای اسلامی وی به حساب میآید.
شهید بهشتی در سال 1349، به تهران بازگشت و جلسات تفسیر قرآن را ایجاد کرد و با همکاری شهید دکتر باهنر و دیگران مشغول تهیه کتب تعلیمات دینی دبیرستانی شدند. در آذرماه 1357، تلاش گستردهای جهت ایجاد تشکیلات ظاهری روحانیت مبارز تهران به اتفاق شهید استاد مطهری و شهید دکتر محمد مفتح و آیات عظام مهدوی کنی و امامی کاشانی آغاز کرد و جمعی دیگر از علمای مبارز در سراسر ایران به عنوان یک هسته اساسی از آن حمایت نمودند و سرانجام جامعه روحانیت مبارز را تأسیس کردند و حضرات آیات عظام سیّدعلی خامنهای، مشکینی، ربانی املشی، واعظ طبسی و هاشمینژاد نیز به آن پیوستند. بویژه از آغاز قیام امام خمینی (س) در سال 1341، به همکاری با جمعیتهای مؤتلفه اسلامی برخاست و به عضویت شورای روحانیت آن انتخاب گردید.
اندیشه های شهید بهشتی(ره)
ما بی شناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمی باشیم؛ ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا (ع)، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموشی.
ما بی شناسنامه نیستیم، اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستایی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم.
ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس، خیمه دعایی برافراشته اند، ما ساده نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجره هایی که رو به سوی افق سبز توکل باز می شوند؛ ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بی آلایش و معصومیم؛ ما را می شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند. از نوح به بعد تا کربلا و هویزه و تا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم؛ ما در این آب و خاک سبز می شویم؛ ما بی شناسنامه نیستیم.
سیره های فردی و اجتماعی شهید بهشتی(ره)
یکی از ویژگی های شهید مظلوم، آیةاللّه دکتر بهشتی قدس سره، توجه فراون به نماز بود هیچ گاه چیزی نمی توانست ایشان را از نماز اول وقت باز دارد. هنگام نماز، کارها را رها می ساخت و به سوی تکلم با خدا می شتافت و اگر چناچنه جلسه ای بود و موقع نماز فرا می رسید، یادآوری می کرد که موقع نماز است، برای عبادت خدا خودمان را آماده کنیم.
فروتنی؛ از دیگر ویژگی های سیدالشهدای انقلاب بود. شهید باهنر درباره تواضع و فروتنی ایشان چنین گفته است: خصلت های ایشان ممتاز بود. ایشان در عین آن متانت و ابهتی که داشت به لحاظ آن مقام و شخصیت در عین حال، حالت تواضع و برخورد بسیار مؤدبانه ای پر از احساس و عاطفه همراه با روان شناسی اصیل ژرف اسلامی داشتند. جلسات ایشان معمولا همراه با صفا و نشاط بود و صداقت کاملی در قضاوت ها و اظهار نظرشان به چشم می خورد، اعتماد می آورد و اطمینان می بخشید.
یکی دیگر از صفات نیک آن عالم ژرف اندیش، پذیرفتن حق بود، حتی اگر به ضرر او تمام می شد. همین که می فهمید سخنی حق است، آن را می پذیرفت؛ و این بیانگر صفای روح آن اسوه اخلاق است.
زندگی شهید بهشتی قدس سره سراسر نظم بود و موفقیت چشمگیرش بیشتر در گرو نظم بوده و بدین وسیله این مسیر را با موفقیت پیموده است.
در آینه خاطرات
شهید بهشتی در یکی از سخنرانیهایش تحت عنوان «انقلاب اسلامی در مقابل کفر و مستکبرین » که در کانون مالک اشتر، مورخ 28/7/59 ایراد شد، خاطره ای را این چنین بیان کردند:
بزرگداشت جمعی از شهدا بود، با وجود کارهای بسیار زیاد، تمام کارهایم را رها کردم و در جمع خانواده شهدا در بهشت زهرا، حاضر شدم . مادر یکی از شهدا، زنی حدود 60 یا 65 ساله بود، این مادر چند کلمه برای خانواده ها و تشییع کنندگان صحبت کرد . قبل از این که صحبت کند من به مزار مرحوم آیة الله طالقانی و مزار شهدا رفتم و فاتحه ای خواندم، بعد که آمدم به آن مادر تبریک و تسلیت گفتم . او گفت به غیر از این پسرم که شهید شده، من پنج پسر دیگر و یک داماد دارم که الان در جبهه است; من به امام و امت اسلامی می گویم که این پنج پسرم را هم تقدیم می کنم . او مردانه و با ایمان و چنان شجاع و پر شور بود که به همه مادران و پدران که آنجا بودند نیرو می بخشید.
در این هنگام من با خود گفتم به آمریکا بگویید چشم طمعت را از جمهوری اسلامی ایران بکن! جامعه ای که چنین مادران و فرزندانی پرورده است، برای آمریکا جای خالی ندارد!
راست قامتان جاودانه تاریخ
در هفتم تیرماه سال 1360، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در حالی که جمعی از بلندپایه ترین و دل سوزترین مسؤولان نظام، هم چون آیت اللّه بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، چهار وزیر، دوازده معاون وزیر و حدود سی نماینده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بغض منافقان منفجر شد و 72 یار وفادار انقلاب و امام، با ذکر خدا بر لب و بدن های پاره پاره، به دیدار حق شتافتند. در پی این حادثه، مردم انقلابی ایران، در سراسر کشور مجالس عزاداری باشکوهی برگزار کردند و با این کار، نفرت عمیق خود را از دشمنان انقلاب و به ویژه منافقان نشان دادند. حضرت امام خمینی رحمه الله درباره این حادثه جان سوز فرمودند: «ملت ایران در این فاجعه بزرگ، 72 تن بی گناه، به عدد شهدای کربلا از دست داد».
پس از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 1360 و شهادت جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نخستین جلسه علنی مجلس، سه روز بعد، یعنی چهارشنبه دهم تیرماه برگزار شد. درآن روز، به یادبود آن شهیدان، 27 دسته گل، بر روی 27 صندلی مجلس قرار داده بودند.
یکی از مسئولان نظام درباره آن روز می نویسد: «نگران عدم تشکیل مجلس، به خاطر کمبود از حدنصاب لازم بودم خوش بختانه با یک ساعت تأخیر، نصاب حاصل شد و جلسه علنی رسمیت یافت. موفقیتی بزرگ حاصل آمد؛ چون 27 نفر نماینده شهید داشتیم و نُه نفر مجروح؛ گرچه جمعی از مجروحان، از بیمارستان به مجلس آمدند.
شهید بهشتی از نگاه امام و رهبری
اشخاصی که برای خدمت خودشان را حاضر کرده بودند و خدمتگزار این کشور بودند اشخاصی بودند که آنقدری که من از آن ها می شناسم، از ابرار بوده اند، از اشخاص متعهد بوده اند که در رأس آنها مرحوم شهید بهشتی است. ایشان را من بیست سال بیشتر می شناختم، مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان بر من معلوم بود و آن چه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود. مخالفین انقلاب، افرادی که بیشتر متعهدند، مؤثرتر در انقلابند، آنها را بیشتر مورد هدف قرار داده اند. ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود. تهمت ها، تهمت های ناگوار به ایشان می زدند. از آقای بهشتی اینها می خواستند یک موجود ستمکار دیکتاتور معرفی کنند، در صورتی که من بیش از بیست سال ایشان را می شناختم و بر خلاف آنچه این بی انصاف ها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و مرگ بر بهشتی گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، متعهد، متدین، علاقه مند به ملت، علاقه مند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان می دانستم. (امام خمینی(ره))
بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد، به خاطر اینکه در دوران زندگیاش کسی به عمق و والایی شخصیت این مرد پی نبرد. (مقام معظم رهبری حفظه الله)
شهید بهشتی از نگاه خانواده و دوستان
بسیار مهربان و خوش اخلاق بود، طوری که من با وجود آنکه همسرش بودم، همواره احساس می کردم در کنار پدرم هستم. در بیست و نه سال زندگی مشترک حتی یک بار هم پیش نیامد که من یا بچه ها از او دلخور یا ناراحت شویم. او دوست همه ما بود. حتی سر بچه ها داد هم نمی زد. همنشینی با او برای همه ما لذت بخش، شادی آفرین، آموزنده و همراه با آرامش بود. هنگامی که همه اعضای خانواده دور هم جمع می شدیم ایشان راجع به خدا، پیامبر و اهل بیت صحبت می کرد.
وقتی در منزل بود، اکثر بحث ها فرهنگی و مفید بود و همواره بحث کتاب و مطالعه مطرح بود. ایشان به هیچ عنوان اهل دروغ، غیبت و شوخی های بیهوده در جمع نبود. حتی اگر غیبت راجع به یکی از دشمنان بود حتی به انداز یک کلمه حاضر به شنیدن آن نبود و اخم می کرد و می گفت: “حرف دیگری نیست بزنیم؟ اگر حرفی ندارید بروی دنبال کاری یا مطالعه کنید. من حاضر نیستم در حضورم حرف کسی زده شود. به جای غیبت از خدا بخواهید او را به راه راست هدایت کند. ” با وجود اینکه خیلی ها به او دشنام می دادند. تهمت می زدند و علیه او حرف های بسیاری زده می شد، اما هرگز قلب و جدانش قبول نمی کرد حتی به انداز یک کلمه پشت سر آنها سخنی بگوید.
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.