مقاله ترجمه شده تاثیر حاکمیت شرکتی در چین

توضیحات

عنوان فارسی مقاله: تاثیر نظارت و حاکمیت شرکتی و حسابرسی خارجی در برآورده سازی نیازمندی های افشای اجباری در کشور چین

عنوان انگلیسی مقاله: The impact of corporate governance and external audit on compliance to mandatory disclosure requirements in China

چکیده

دولت چین در تلاش برای بهبود نظارت و حاکمیت مشترک و کیفیت حسابرسی های خارجی بوده است. به منظور سنجش تاثیر این تغییرات تنظیمی ، کمیت بندی تاثیر نظارت مشترک و حسابرسی خارجی در برآورده کردن نیازمندی های افشاء اجباری را دنبال می نماییم. مطالعه ما از سنجش مستقیم برآورده سازی منتشر شده توسط مبادله سهم Shenzhen از 2001 تا 2007 (SZSE) استفاده می کند. یافته های ما نشان می دهند که نظرات حسابرس منجر به افزایش برآورده سازی نیازمندی های افشاء اجباری می گردد. بر اساس تحلیل های فاکتور، به این مهم نیز دست یافتیم که حاکمیت و نظارت داخلی منجر به برآورده سازی بیشتر نیازمندی های افشاء اجباری می شود. محیط حاکمیت و نظارت خارجی ، ارزیابی شده توسط درجه توسعه سازمانی و نهادی، تاثیر مثبت بر برآورده سازی نیازمندی های افشاء شرکت داشته است.

1. مقدمه

جدا از قانون تجدید نظر شده شرکت مردم جمهوری چین ( بعدها قانون شرکت ) و قانون امنیت در سال 2005 ، “خط مشی های معرفی مدیران مستقل به هیئت مدیره شرکت های لیست شده” (2001) مطرح شده توسط کمیسیون تنظیم مقررات امنیتی چین ( بعدها CSRC ) حاکمیت و نظارت مشترک را در چین انتقال داد. به علاوه ، CSRC مطرح نمود ” کد حاکمیت و نظارت شرکتی برای شرکت های لیست شده در چین” ، که  مقررات نیازمندی های افشای اجباری را ترویج می دهد.

حسابرسی خارجی به دلیل رسوایی های مداوم ، گزارش های گسترده فریبنده مالی و سرپوشی کردن، موضوع اصلاحات اخیر بوده است. بنابراین این سوال مطرح می شود که آیا تغییرات در مقررات حاکمیت و نظارت شرکتی و حسابرسی خارجی در برآورده سازی نیازمندی های افشای اجباری موثر بوده اند یا خیر. به منظور بررسی این سوال در چین به سرمایه گذاران  و محققان در فهم نقش  موسسه ایی اقتصاد های در حال رشد مشابه رهنمود هایی داده میشود. چین یک شرایط منحصر به فرد برای تحلیل ارتباط بین حاکمیت و نظارت شرکتی ، حسابرسی خارجی و برآورده سازی نیازمندی های افشای خارجی پیشنهاد می کند ، همان طور که از سال های 2001 تا 2007 ،مبادله بورس Shenzhen (SZSE)، درصد موفقیت را ارزیابی نمود. در مقایسه با شاخص های دستی ، این ارزیابی توسط انتخاب های برگزیده حسابرسان یا وزن شاخص مورد تغییر و اصلاح قرار نگرفته است.

تحقیق بر روی چین به طور اساسی بر روی افشای داوطلبانه تمرکز داشته است. محدودیت اساسی این مطالعات بی میلی شرکت های چینی برای افشای داوطلبانه اطلاعات می باشد ، که تعداد مشاهدات را محدود می کند ، تحقیق بر روی چین یا به صورت یک رویکرد مستقیم با استفاده از شاخص های دستی بر اساس متدلوژی توسعه یافته Meek , Robert  و Gray بوده است یا رویکرد غیرمستقیم که بر روی واکنش های بازار بورس به اخبار تکیه می کند. به عنوان مثال Choi,Sami، از رویکرد مزایده  به عنوان یک ارزیابی بی تقارن اطلاعات استفاده می کنند. بسیاری از مطالعات بر روی تاثیر حاکمیت و نظارت شرکتی بر روی عملکرد شرکت تمرکز دارند. این مطالعات یا عملکرد بازار بورس را تحلیل می کنند یا عملکرد حسابداری. به طور اختصاصی ، Bai , Liu تاثیر هشت سنجش حاکمیت و نظارت مشترک بر روی نسبت های بازار به کتاب و Tobin Q را ارزیابی نمودند. Qi ,Wu و Zhang نشان دادند که مالکیت ساختار بازگشتی، شرکت ها را در حق مالکیت تحت تاثیر قرار می دهد. با استفاده از این داده ها و اطلاعات برای سال 2007 ، Singah  و Gair نشان می دهند که  گروه های تجاری سود کمتری از شرکت های مستقل از خود به جا می گذارند. به همین دلیل  تاثیر حاکمیت و نظارت مشترک و حسابرسی خارجی در برآورده سازی نیازمندی های افشای اجباری مورد توجه نبوده است.