توضیحات
عنوان فارسی: موانع ارث
- موانع ارث
- موانع تحقق ارث
- کفر
- قتل
- برده بودن
- لعان
- زنا
ارث از جملهی آندسته مباحث و موضوعات حقوقی است که شاید هر انسانی در طول عمر خود، خواه نا خواه با آن رو در رو میشود.
ارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است و همچنین به معنای بقیه و باقیماندهی چیزی نیز میباشد. قانونگذار از ارث در مادهی 140 قانون مدنی بعنوان یکی از اسباب تملک نام برده و احکام مربوط به آن را در مواد 861 تا 949 ق.م بیان کرده است. اگرچه قانونگذار در این مواد به تعریف ارث نپرداخته، لیکن در کتب حقوقی در این مورد تعاریف متعددی ارائه شده است. برخی آنرا به معنای ترکه و اموالی که از متوفی بهجا میماند، دانسته و در اصطلاح حقوقی مقصود از آنرا انتقال مالکیت اموال میّت، پس از فوت، به ورّاث او میدانند. برخی دیگر از نویسندگان ارث را استحقاق بازماندگان شخص بر دارایی او میدانند. به هر ترتیب، قانونگذار در کلام خود، ارث را در هر سه مفهوم یادشده بهکار برده است و کسی را که ارث میبرد وارث، و متوفی را مورّث، و اموال و دارائی متوفی در حین فوت وی را، ترکه مینامد.
در موجبات ارث و طبقات مختلفه وراث
.ماده ۸۶۱ . موجب ارث دو امر است : نسب و سبب .
ماده ۸۶۲ . اشخاصی كه به موجب نسب ارث میبرند سه طبقهاند :
۱ . پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد .
۲ . اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها .
۳ . اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها .
ماده ۸۶۳ . وارثین طبقه بعد وقتی ارث میبرند كه از وارثین طبقه قبل كسی نباشد .
ماده ۸۶۴ . از جمله اشخاصی كه به موجب سبب ارث میبرند هر یك از زوجین است كه در حین فوت دیگری زنده باشد .
ماده ۸۶۵ . اگر در شخص واحد موجبات متعدده ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر اینكه بعضی از آنها مانع دیگری باشد كه در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد .
ماده ۸۶۶ . در صورت نبودن وارث امر تركه متوفی راجع به حاكم است.
موانع تحقق ارث :
مقصود از موانع تحقق ارث، اموری است که وجود هر یک از آنها، بهرغم وجود شرایط وراثت، مانع از تحقق ارث میشود. برای اینکه بتوان وارثی را به این علت از ارث محروم کرد، باید وجود یکی از این عوامل به اثبات برسد. در صورت شک در وجود مانع، کسی که اسباب و شرایط وراثت در او جمع باشد، از متوفی ارث خواهد برد. موانعی که در قانون مدنی از آنها نام برده شده است عبارتند از:
1-کفر: کافر از مسلمان ارث نمیبرد، امّا مسلمان از کافر ارث میبرد.
به استناد مادهی 881 مکرر ق.م، اگر متوفی مسلمان باشد، هر یک از ورثه که کافر باشد از او ارث نمیبرد. اگر متوفی کافر باشد، در صورتیکه در جمع ورثهی او، فرد مسلمانی موجود باشد، آنکه مسلمان است ارث میبرد و مانع ارث بردن سایر ورّاث که کافر هستند میشود.
دررابطه باماده فوق چندنکته ضروری است:
الف- صدرماده ۸۸۱ مکرر،بیانگریک حکم کلی است،لذاهرنوع کافراعم ازکافرذمی یاکافرحربی ومرتدفطری یامرتدملی ازمسلمان ارث نمی برند.
ب- مفهوم مخالف صدرمادهفوق است که مسلم ازکافرارث می برد.مثلااگرپدری درخارج اقامت دارد، کافرشده واملکی درایران داشته باشد،فرزندمسلمان وی درایران وارث اوتلقی می شودوازاوارث می برد.
ج- «کافرکسی است که وحدانیت خداوندیانبوت نبی اکرم ویابه یکی ازضروریات دین اسلام اعتقاد نداشته باشد» مقصودازضروریات دین اسلام مسائلی است که میان فرق اسلامی اختلاف نظرباشد (مانندنخوردن گوشت خوک ویاننوشیدن شراب.)
د- درصورتی که مسلمان فوت نمایدووراث اوهمگی کافرباشند،ترکه متوفی،ارث بلاوراث تلقی می شود.
ه- اگروراث کافرباشندوپس فوت مورث اسلام آورد،ارث نمی بردزیراترکه حین الفوت به وارث تعلق می گیردوهنگام فوت مورث،وارث کافربوده است واسلام آوردن اواثرقهقرایی درتوارث ندارد.
و- اگروارث قبل ازفوت مورث اسلام آورد،اسلام آوردن وی نزدمقامات صالحه بایداحراز گرددتابتواند ارثیه راتصرف نماید.
ی- درفقه،اگرخویشاوندی کافربیش تقسیم ترکه اسلام آورد،به زمره وارثان می پیونددودرهمان مقام قرار می گیردکه سزاواروارث مسلمان است.
ذیل ماده ۸۸۱ مکررحاکی ازآن است که اگردربین ورثه متوفای کافری،مسلم باشدوراث کافرارث نمی برند،اگرچه ازلحاظ طبقه ودرجه مقدم برمسلم باشند.مثلا:شخصی فوت می کندکه کافراست وفرزندان وزوجه اونیزهمگی کافرهستند.پسرعموی وی سالها قبل اسلام آورده است ،باحکم ماده ۸۸۱ قانون مدنی تمام ترکه متعلق به پسرعموی وی می باشدوهمسروفرزندان وی ازارث محروم می باشند.
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.