توضیحات
عنوان فارسی: افزایش هیدرولیز بی هوازی کود گاو در راکتورهای بستر صافی
عنوان انگلیسی مقاله:
Enhancing anaerobic hydrolysis of cattle manure in leachbed reactors
خلاصه
در این مطالعه فرض می شود که هیدرولیز بی هوازی ضایعات جامد آلی (OSWs) در راکتورهای بستر صافی می توانند با دو روش ، افزایش یابند : 1) با افزایش تخلخل بستر صافی و 2)با دانه دار کردن صافی با قارچ قهوه ای پوسیده یا پسماند های هضم شده بی هوازی . فرضیه ها با استفاده از کود گاو به عنوان یک مدل OSW و پسته های نیمه پوسته به عنوان افزودنی بی اثر برای افزایش تخلخل بستر صافی ، تایید می شوند. افزایش بر اساس تولید اسید چرب فرار و تولید COD محلول ، اندازه گیری می شوند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که 15% اسید چرب فرار بیشتر ، و 15% COD محلول بیشتر ، در تخلخل های بالای بستر و با قارچ قهوه ای پوسیده یا پسماند های هضم شده به عنوان دانه ، به دست می آید. در مقایسه با یک بستر صافی بدون هیچ گونه گردش ، افزایش تخلخل ، و نه افزایش دانه ، بازده اسید چرب فرار (گرم اسید چرب فرار بر گرم کود) در یک بستر صافی با پسته های نیم پوسته به عنوان افزایش دهنده های تخلخل ، 193% بیشتر است ، که در یک بستر صافی با چرخش شیرابه[1] ، (4 لیتر بر روز) ، پسته های نیم پوسته به عنوان افزایش دهنده های تخلخل و قارچ قهوه ای پوسیده یا لجن هضم شده به عنوان دانه ، 230% بیشتر است.
کلید واژه ها: پوسیدگی قارچی ، کود گاو ، مانده هضم ، هیدرولیز ، اسید چرب فرار
1-معرفی
تخمین زده می شود که محصول و ضایعات جامد آلی (CLOSWs) دارای یک پتانسیل انرژی تجدید پذیر حدود 30Ej/year است که معادل با 7.5% از تقاضای سالانه جهانی انرژی (Mckendry,2002) می باشد. تولید انرژی زیست توده[2] و استفاده از آن می تواند مقادیر فعلی را بهبود دهد و این امر از طریق 1)افزایش مقدار انرژی محصولات 2) افزایش بازدهی انرژی در هر واحد زیست توده و یا 3) بهبود راندمان تبدیل / استفاده انرژی ، می باشد.
روش اول به معنی افزایش زراعت محصولات انرژی است که می تواند اثرات منفی بر روی محصولات غذایی ، در رقابت برای منافع دیگر ، بگذارد و ممکن است نه یک روش امکان پذیر اقتصادی و نه پایدار باشد. (Schnoor,2006) روش دوم ، شامل توسعه فن آوری های مناسب برای به دست آوردن راندمان انرژی بالاتر از حال حاضر ، می باشد. روش سوم ، شامل توسعه فن آوری های تبدیل انرژی از قبیل پیل های سوختی میکروبی یا حامل های انرژی است که می توانند به شکل موثری استفاده شوند.
به عنوان مثال ، لستفاده از هیدروژن در یک پیل سوختی برای تولید برق می تواند کارآمدتر از استفاده از متان ، اتانول زیستی[1]، یا بیو دیزل در موتورهای احتراق داخلی باشد (Ramachandran و Menon در سال 1988 ، Rittmann در سال 2006) این مطالعه برگرفته از روش دوم برای کشف راه هایی برای بهبود عملکرد مرحله هیدرولیز بی هوازی در فرآیند تخمیر بی هوازی به منظور افزایش بازدهی انرژی کل بر واحد جرم OSWs ، می باشد. فرآیند تخمیر بی هوازی اساسا شامل مرحله تولید اسید و به دنبال آن مرحله مصرف اسید است. مرحله تولید ، شامل هیدرولیز و تولید اسید[2] است در حالی که مرحله مصرف شامل تخمیر و تولید بیوگاز می باشد. (Gujor و Zender در سال 1983 ، Batstone و همکاران در سال 2002). از آن جه که هیدرولیز / تولید اسید ، اغلب مرحله محدود کننده سرعت در فرآیند است ، (Ferguson و Eastman در سال 1981 ، Gossef و Besler در سال 1982 ، Pavlostathis و Girvaldo-Gomez در سال 1991 ، Veeken و همکاران در سال 2000) تلاش های متمرکز بر افزایش این مرحله به منظور بهبود راندمان کلی است. در این مطالعه ، تخمیر بی هوازی دو مرحله ای در نظر گرفته شده است در جایی که مرحله اول ، یک راکتور بستر صافی با چرخش شیرابه است.
[1] bioethanol [2] acidogenesis[1] leachate
[2] biomass
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا اقدام فرمایید.
- پس از خرید بلافاصله لینک دانلود فایل برای شما ایمیل خواهد شد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.