توضیحات
عنوان فارسی: مدیریت سرمايه در گردش، عملکرد شرکت و محدوديت های مالی: شواهد تجربی از هند
عنوان انگلیسی مقاله ترجمه شده:
Working capital management, firm performance and financial constraints: Empirical evidence from India
چکیده
هدف: این مطالعه بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه کارکنان و عملکرد437 شرکت برای نمونه از بین شرکت های غیر مالی هند است. علاوه بر این، این مطالعه به بررسی تأثیر محدودیت های مالی بر رابطه مدیریت عملکرد سرمایه در گردش می پردازد.
طراحی / روش شناسی / رویکرد: این مطالعه بر اساس اطلاعات مالی ثانویه 437 شرکت غیر مالی هند است که در پایگاه داده کاپیتالین[1]، مربوط به یک دوره 10 ساله است. این مطالعه از تکنیک های GMM دو مرحلهای برای رسیدن به نتایج استفاده می کند.
يافته ها: نتايج تحقيق نشان مي دهد که رابطه ی U- شکل معکوس بين مديريت سرمايه کارکنان و عملکرد بنگاه است. علاوه بر این، ما همچنین دریافتیم که بنگاههایی که احتمالا بیشتر از لحاظ مالی محدود می شوند، سطوح کارآمدی پایین تر را دارند.
اصالت / ارزش: بر خلاف مطالعات قبلي،که رابطه خطي بين مديريت سرمايه کارکنان و عملکرد شركت را نشان داد، این مطالعه شواهد تازه ای را برای یک رابطه U-شکل معکوس بین سرمایه گذاری در سرمایه کار و عملکرد شرکت در هند فراهم می کند. علاوه بر این، این مطالعه نیز تأثیر محدودیت های مالی بر این رابطه را بررسی می کند. در مقایسه با مطالعات قبلی، این مطالعه از روش عمومی لحظات (GMM) برای کنترل مشکلات بالقوه درون زایی[2] استفاده می کند.
کلمات کلیدی: مدیریت سرمايه در گردش؛ عملکرد شرکت؛ محدودیت های مالی؛ پنل اطلاعات؛ هندوستان
1.معرفی
در یک مطالعه پیشگام، اسمیت (1980) استدلال کرد که مدیریت سرمایه در گردش ضروری است، زیرا تأثیر آن بر سودآوری و خطرپذیری و در نهایت ارزش یک شرکت است. بر این اساس، محققان وقت و تلاش زیادی را برای توضیح رابطه بین مدیریت سرمایه کارکنان و عملکرد شرکت در زمینه های متنوع اختصاص داده اند (نگاه کنید به مطالعات اخیر، به عنوان مثال، Singhania و Mehta، 2017؛ Bhatia و Srivastava، 2016؛ Baños-Caballero et al.، 2012). با این حال، نتایج، این مطالعات را به دو گروه رقابتی تقسیم می کنند. یک گروه متعلق به کسانی است که استدلال می کنند که یک شرکت باید سرمایه گذاری کمتر در سرمایه کار را حفظ کند که نتیجه آن،زمان دوره چرخه تبدیل نقدی را کاهش می دهد (CCC). CCC کوتاه تر ممکن است عملکرد شرکت را بهبود بخشد زیرا این امر منجر به کاهش سرمایه گذاری در موجودی و همچنین حسابهای دریافتنی خواهد شد. کاهش چنین موجودی ممکن است هزینه ذخیره سازی و بیمه را کاهش دهد. از سوی دیگر، کاهش بدهی های حساب شده، وجوهی را که می تواند در جاهای دیگر سرمایه گذاری شود، آزاد می کند. گروه دیگر متعلق به کسانی است که استدلال می کنند سرمایه گذاری بیشتر در سرمایه در گردش، CCC طولانی تر خواهد شد. CCC طولانی تر عملکرد شرکت را بهبود می بخشد، زیرا این امر منجر به افزایش سرمایه گذاری در موجودی ها و بدهی ها می شود (Tauringana and Afrifa، 2013). چنین افزایش سرمایه گذاری در موجودی، قطع تولید و از دست دادن تقاضا را کاهش می دهد و سرمایه گذاری افزایش یافته در صورت حساب ها موجب افزایش فروش می شود، زیرا مشتریان زمان بیشتری برای پرداخت ارائه می دهند. با این حال، این محققان ریسک از دست دادن فروش و همچنین وقفه در یک فرایند تولید را که ممکن است به دلیل سرمایه گذاری کم سرمایه در گردش سرمایه رخ دهد، نادیده گرفتند (Baños-Caballero et al.، 2012). بنابر این، کاهش سرمایه گذاری در سرمایه در گردش، همچنین می تواند تاثیر منفی بر عملکرد شرکت داشته باشد. به همین ترتیب، آنها همچنین ریسک ورشکستگی را که ممکن است به دلیل افزایش هزینه های تامین مالی به دلیل افزایش سرمایه گذاری در سرمایه در گردش باشد، نادیده می گیرند (Kieschnick et al.، 2009). بنابر اين، افزايش سرمايه گذاري در سرمايه در گردش، مي تواند بر سودآوري شركت تأثير منفي داشته باشد.
بر اساس اثرات مثبت و منفي سرمايه گذاري بر عملکرد شركت، دلايل اوليه اي وجود دارد كه این اعتقاد وجود داشته باشد كه رابطه بين سرمايه گذاري به عنوان سرمايه در گردش و روی عملكرد شركت ممكن است يكسان نباشد. بر این اساس، ما معتقدیم که شرکت ممکن است یک سطح سرمايه گذاری در گردش بهینه ای داشته باشد که هزینه ها و منافع را متعادل سازد. با این حال مطالعات قبلی در مورد سرمایه در گردش تنها یک رابطه خطی بین سرمایه گذاری شرکت در سرمایه در گردش و عملکرد آن را تحلیل کرده است (به مطالعات اخیر مراجعه، به عنوان مثال، بثیا و Srivastava، 2016؛ طاهر و انور، 2016؛ و غیره). در میان مقالات، تنها دو مقاله (Singhania and Mehta، 2017 و Baños-Caballero et al.، 2012)، رابطه اي غير خطي بين سرمايه گذاري شركت در سرمايه در گردش و عملكرد آن را مورد تجزيه و تحليل قرار دادند.
بر خلاف مطالعات قبلی، این مقاله به روشهای زیر کمک می کند تا موضوعات مدیریت سرمایه را پوشش دهد. اولا شواهد جدیدی درباره رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد یک شرکت هندی در این زمینه را با توجه به عدم خطی بودن این رابطه و برطبق آن، آزمون ریسک و بازگشت بازده ارائه می دهیم. ثانیا، ما محدودیت های مالی شرکت تاثیر در این رابطه را بررسی می کنیم. در نهایت، روش متداول لحظات[3] (GMM) و (Singhania and Mehta، 2017 و Baños-Caballero et al.، 2012) را برای کنترل مشکلات بالقوه درون زایی استفاده کردیم.
نتایج ما تایید می کند که رابطه ای U شکلِ معکوس بین CCC و عملکرد شرکت وجود دارد و تعداد روز بهینه ای که شرکت باید طی آن CCC خود را کامل کند تقریبا 65 روز است. با این حال، پس از طبقه بندی شرکت ها بر طبق توانایی بیشتر یا کمتر مالی، دریافتیم که نقطه شکست پذیری برای شرکت هایی که توان بیشتر مالی دارند، تقریبا برابر با 20 روز است.
یادآور مقاله به شش بخش تقسیم شده است. بخش 2 حاوی مقاله ای برای بررسی مختصر تئوری و تجربی است. بخش 3 بخش عملیاتی مقاله است که روش شناسایی شده برای رسیدن به نتایج را مشخص می کند. بخش 4 نتایج تجربی را گزارش می دهد. بخش 5 مقاله کلی را به پایان می رساند.
- مروری بر مقاله
مقدار سرمایه گذاری در روش سرمایه در گردش، طول دوره چرخه گردش سرمایه را تعیین می کند. برای مثال، اگر یک شرکت اعتبار تجاری را گسترش داده و دارایی های بزرگ را نگهداری کند، مبلغ نقدی که برای پرداخت صورتحساب موجود است، کمتر خواهد بود. در نتیجه، یک شرکت ممکن است پرداخت به تامین کنندگان را تاخیر دهد. به این ترتیب، به دلیل اینکه سرمایه کار در انبارها و بدهی ها برای روزهای بیشتر مسدود خواهد شد، تعداد روزهایی که طلبکاران مجبور خواهند بود برای پرداخت منتظر بمانند بیشتر خواهد شد. بر این اساس، یک شرکت ممکن است یک چرخه تبدیل پول نقد بلند مدت[4] (CCC) داشته باشد. مقاله پیشین دلایل مختلفی را در مورد این که چرا CCC طولانی تر می تواند عملکرد سازمانی را افزایش دهد، ارائه می دهد. مانند: CCC طولانی تر که به مشتریان زمان بیشتری را برای تمایز بین محصولات می دهد (Deloof و Jegers، 1996) و ممکن است فروش را تحریک کند (Deloof، 2003) و نیز تشویق مشتری به خرید محصولات در زمان تقاضای کم (Emery، 1987). علاوه بر این، CCC طولانی تر به مشتریان زمان کافی برای بررسی کیفیت محصولات قبل از پرداخت ها می دهد (Lee and Stowe؛ 1993؛ Smith 1987) که روابط بلندمدت را با تامین کنندگان و مشتریان تقویت می کند (Wilner، 2000) و به این ترتیب، عدم تقارن اطلاعات بین خریدار و فروشنده را کاهش می دهد (اسمیت، 1987). علاوه بر این، CCC طولانی تر از وقفه های تولید جلوگیری می کند (Ng و همکاران، 1999)، به دلیل نگهداری انبوه و بیشتر، نوسان قیمت ها را کاهش می دهد و بنابراین مانع از تولید و همچنین کاهش تقاضا به علت کمبود محصولات می شود (Blinder and Maccini، 1991). علاوه بر این، انبارداری با موجودی بیشتر به مشتریان امکان انتخاب و تنوع بیشتر محصولات را می دهد. علاوه بر این، انبارداری با موجودی بیشتر بدان معنی است که تقاضای محصول ناخوشایند وجود نخواهد داشت و این کار باعث بهبود عملکرد خواهد شد. به همین ترتیب، یک مقاله ی جدید (Martinez-Sola et al.، 2013) نیز پیشنهاد کرده است که با انجام تدریجی یک دوره اعتباری، شرکت ها می توانند عملکرد خود را بهبود بخشند، زیرا قادر به کاهش انباشت موجودی و در نتیجه هزینه های ذخیره سازی هستند.
علاوه بر این، اعطای اعتبار تجاری نیز ممکن است باعث تحرک فروش شود، زیرا به عنوان مکانیسم کاهش قیمت موثر است (Petersen and Rajan، 1997). اینگونه استدلال می شود که مشتریان وقتی که یک تامین کننده، از استراتژی مدیریت سرمایه استراتژیک تهاجمی[5] برای حمایت از محصول خود استفاده می کند، دلسرد می شوند. این به این دلیل است که گسترش اعتبار تجاری نشان دهنده شهرت و سلامت مالی شرکت است (Peel et al.، 2000). بنابراین، CCC گسترش یافته یک عامل قانع کننده است که محصولات شرکت ارزش پول را تعیین می کنند (Blazenko and Vandezande، 2003؛ Deloof and Jegers، 1996). گفتار پیشین این فرض را تقویت می کند که در شرایطی که تمایز بین محصولات دشوار است، معیار مهم انتخاب، تبدیل شدن به اعتبار تجاری می شود (Deloof and Jegers، 1996؛ Shipley and Davis، 1991). علاوه بر این، جمع آوری فوری بدهی ها شامل سایر اثرات منفی مانند هزینه های معامله بالا برای تبدیل بدهی ها به پول نقد (کیم و اتکینز، 1978)، خطر اشتباه[6] (شی و ژانگ، 2010) باشد و محصولات شرکت حامی[7] این ادعا را ثابت می کند. با توجه به حساب های قابل پرداخت، استدلال می شود که شرکت ممکن است تخفیف های مهمی برای پرداخت های اولیه را زمانی که تامین کننده مالی ، حضور خود را کاهش می دهد پیش آید. (Ng و همکاران، 1999 و Wilner، 2000). با حمایت از مطالعات فوق، تاثیر مثبت CCC در عملکرد شرکت توسط تعدادی از مطالعات تجربی بیشتر پشتیبانی شده است (مطالعه های اخیر، به عنوان مثال، Bhunia و Das، 2015؛ مارتینز سولا و همکاران، 2013؛ Sharma و Kumar، 2011؛ Gill et al .، 2010؛ رحمان و همکاران، 2010).
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش ترجمه تخصصی مقالات خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش ترجمه مقاله
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.