توضیحات
عنوان فارسی: مائو تسه تونگ و جنگ مشهور طولانی مدت
عنوان انگلیسی مقاله ترجمه شده:
Mao Tse Tung and Protracted Popular War
براندازی در دولت ایشان. سیاست های شوروی مانند “همزیستی مسالمت آمیز” منتج شدند، لیکن در تمامی این مدت، ماموران اطلاعاتی شوروی و اعضای حزب کمونیست کمینترن همچنان به آرامی به وظیفه خرابکارانه خود مشغول بودند (والت 1997).
در حالی که استراتژی کمینترن موجب اقدام انقلابی در مجارستان و آلمان می شد، ولی هر دو انقلاب در نهایت فرو می پاشیدند. در واقع، استراتژی جامع تا حدی بی اثر بود که شکل گیری دیگر کشورهای کمونیستی تا بعد از جنگ جهانی دوم رخ نمی داد.
مائو تسه تونگ و جنگ مشهور طولانی مدت
قدرت سیاسی از لوله تفنگ می آید.
مائو تسه تونگ، 1938
مائو تسه تونگ در سال 1893 در یک خانواده دهقان در منطقه روستایی استان هونان به دنیا آمد (چانگ و هالیدی 2005، 4). با این وجود، مائو تحصیلات خوبی را با توجه به آخرین استانداردهای روز دریافت نمود. او اشتهای بی انتهایی در مطالعه داشت که در طول زندگی اش آن را حفظ کرد و در نوشته های استادان جنگ، شامل سان تزو و کلاوزویتس، که اغلب از هر دوی آنها نقل می کرد[1]، خود آموخته بود. او همچنین دانش آموزی از تاریخ نظامی بود که عملیات نظامی را در جنگ های گذشته تجزیه و تحلیل می کرد تا ببیند چه چیزی باعث موفقیت آنها شده و چه چیزی باعث موفقیت آنها نشده است. مائو درباره ی جنگ چریکی (که تحت عنوان یو چی چان نیز شناخته می شود) سال 1937 و به دنبال آن، پیرامون مشکلات استراتژی مورد استفاده در جنگ چریکی علیه ژاپن و در جنگ طولانی مدت سال 1938 نوشته است که در آن به بیان استراتژی که چینی ها باید در جنگ دوم چین و ژاپن در برابر ژاپن بکار برند، می پردازد. استراتژی سه مرحله ای که او ایجاد کرد، به خوبی در جنگ وی علیه کومینتانگ، که بعدها با او جنگید و دیگر مبارزات انقلابی کمونیستی با شرایط مشابه در سراسر جهان نیز اعمال شد.
اوایل، قبل از جنگ با ژاپن، مائو متوجه شد که استراتژی انقلابی کمونیستی آنگونه که در مسکو ظاهر شد، در چین اثر نخواهد کرد. کارگران صنعتی، طبقه ی ستمدیده نبودند؛ بلکه طبقه ی ستمدیده، 400 میلیون دهقانی بودند که بسیاری از آنها بدون زمین و به سختی قادر به ادامه ی هستی بودند (تسه تونگ، در جنگ چریکی [1937] 2000). در گزارش سال 1927 وی از بررسی جنبش دهقانی در هونان، مائو به جای کارگر از دهقان به عنوان موتور انقلاب کمونیستی در چین دفاع کرد (تسه تونگ، گزارش بررسی جنبش دهقانی در هونان 1975) :
همه ی بحث های ضد جنبش دهقانی باید به سرعت به درستی تنظیم شوند. تمامی اقدامات اشتباه مربوط به جنبش دهقانی که توسط مقامات انقلابی انجام شده باید به سرعت تغییر کنند. تنها در این صورت می توان از آینده انقلاب بهره مند شد. برای حال حاضر، خیزش جنبش دهقانی، یک رویداد عظیم است. در مدت زمان بسیار کوتاهی، در استان های مرکزی، جنوبی و شمالی چین، چند صد میلیون دهقان همانند یک طوفان بزرگ قیام خواهند کرد، مانند یک تندباد، یک نیروی خیلی سریع و خشن که هیچ قدرتی، هرچقدر بزرگ، مانع آن نخواهد بود. آنها تمامی زنجیرهایی که به آنها متصلند را در هم خواهند شکست و با عجله در امتداد جاده به سمت آزادی پیش خواهند رفت. آنها تمام امپریالیست ها، جنگ سالاران، مقامات فاسد، ظالمان محلی و طبقه مرفه شر را به گورهای خود خواهند روفت. هر حزب انقلابی و هر رفیق انقلابی به آزمایش گذاشته خواهد شد، تا آنگونه که آنها تصمیم می گیرند پذیرفته یا رد شود. سه گزینه وجود دارد. در راس آنها راهپیمایی کرده و آنها را هدایت کرد؟ با اشاره و انتقاد، پشت سر آنها حرکت کرد؟ و یا در راه آنها ایستاد و با آنها مخالفت نمود؟ هر چینی برای انتخاب آزاد است، اما حوادث، شما را مجبور می دارد که سریعا انتخاب کنید.
در حالی که عمدا بنا به دلایل سیاسی اغراق می کرد، در نهایت ثابت شد که ایمان مائو به دهقانان بر مبنای محکمی استوار بوده است. مائو متوجه شد که این بدنه ی عظیم از حقوق خود محروم، برای بهره برداری سیاسی بالغ بود. با این حال، بعد از چند موفقیت و شکست اولیه و پراکنده با جنگ چریکی، زمانی که ژاپنی ها در ژوئیه 1937 حمله کردند، انقلاب کمونیست در چین در انتظار قرار داده شد.
ارزیابی مائو از ظرفیت جنگ گیری چین در برابر ژاپن، محتاط تر بود. ارزیابی کلی وی همانقدر که دقیق بود، ناخوشایند نیز بود. از آنجایی که دهقانان مجددا نقش مهمی در استراتژی وی بازی می کردند، او به خوبی از نقطه ضعف نامتقارن چین که در مبارزه با ژاپنی پیشرفته تر با آن مواجه شده بود، اطلاع داشت. او بدین طریق، چشم انداز چین را نسبت به متجاوز ژاپنی خود ارزیابی نمود (تسه تونگ [1937] 2000، 68) :
چین یک کشور نیمه مستعمره و نیمه فئودالی است؛ کشوری است که از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی عقب افتاده است. این یک نتیجه ی غیر قابل اجتناب است. کشوری پهناور با منابع عظیم و جمعیت فوق العاده ای است، کشوری است که در آن، سرزمین پیچیده است و امکانات برای برقراری ارتباط ضعیف است. همه ی این عوامل به نفع یک جنگ طولانی مدت است؛ همه ی آنها به کاربرد عملیات جنگ سیار و چریکی کمک می کنند.
دیدگاه های رهبران چینی در مورد چگونگی مبارزه با مهاجمان ژاپنی، با امید زیادی به یک جنگ منظم ارتش در مقابل ارتش، دچار چند دستگی شدند. با این حال مائو بر اساس ارزیابی استراتژیک خویش از وضعیت، از یک استراتژی ترکیبی که شامل جنگ چریکی بود، طرفداری نمود. در تلاشی برای متقاعد کردن دیگران به اتخاذ این استراتژی، مائو بطور گسترده و متقاعد کننده در مورد فوت و فن ها و محسنات استراتژی خود نوشت. مائو که به خوبی در تعالیم اساتید اسبق جنگ متبحر بود، با هدف سیاسی شروع کرد که آن را تحت عنوان “اصل سیاسی اساسی جنگ چین در جهت مقاومت ضد ژاپن، یعنی هدف سیاسی آن، بیرون راندن امپریالیسم ژاپن و ساخت یک چین مستقل، آزاد و شاد است”(تسه تونگ 1938a) توصیف نموده است. به منظور دستیابی به این هدف، وی اشاره کرد که یک اصل اساسی پرچمدار وجود داشته که همه ی اصول دیگر از آن مشتق شده اند و در جنگ علیه ژاپن برترین بوده است : ” تلاش به حد اعلا برای حفظ قدرت خود شخص و نابود کردن قدرت دشمن “(تسه تونگ 1938a).
شش اصل مکمل که اصل اساسی وی را پشتیبانی می کردند : (1) استفاده از ابتکار، انعطاف پذیری و برنامه ریزی در انجام حملات در چارچوب تدافعی، نبردهای تصمیم گیری سریع در چارچوب جنگ طولانی مدت، و عملیات برون خط مرزی در چارچوب عملیات درون خط مرزی. (2) تناسب با جنگ منظم؛ (3) ایجاد مناطق پایگاهی؛ (4) تدافعی استراتژیک و تهاجمی استراتژیک؛ (5) توسعه جنگ چریکی به جنگ سیار، و (6) رابطه ی صحیح فرمان. (تسه تونگ 1938a)
مائو نه تنها شش اصل خود را توضیح داد، بلکه آنها را در قالب اصطلاحات “یین و یانگ” نیز شرح داد که، احتمالا حتی سان تزو نیز از آن قدردانی کرده است. مائو فضائل استراتژی ترکیبی خود را در توصیف “رابطه بین دفاعی و تهاجمی، بین طولانی و ممتد بودن و تصمیم گیری سریع، و بین خطوط مرزی داخلی و خارجی”، شرح داده است (تسه تونگ 1938a) :
نیروهای دشمن، هر چند قوی (از نظر سلاح ها، از نظر جنبه های خاص افرادشان، و عوامل مختلف دیگر)، از لحاظ عددی کوچکند، در حالی که نیروهای ما، هر چند ضعیف … از لحاظ عددی بسیار بزرگ اند. افزون بر این واقعیت که دشمن، یک ملت بیگانه است که به کشور ما تجاوز کرده در حالی که ما در خاک خودمان در برابر تهاجم وی مقاومت می کنیم، این موضوع، استراتژی زیر را تعیین می کند. استفاده از حملات تاکتیکی در چارچوب تدافعی استراتژیک برای مبارزه با لشکرکشی ها و نبردهای تصمیم گیری سریع در چارچوب یک جنگ استراتژیک طولانی مدت و برای مبارزه با لشکرکشی ها و نبردها در خطوط برون مرزی در چارچوب خطوط درون مرزی استراتژیک، ممکن و ضروری است. این استراتژی است که باید در کل در جنگ مقاومت اتخاذ گردد. این استراتژی هم برای جنگ منظم و هم برای جنگ چریکی صادق است. جنگ چریکی تنها از نظر درجه و شکل متفاوت است. حملات در جنگ های چریکی به طور کلی به شکل حملات غافلگیرکننده است. اگر چه حملات غافلگیرکننده می تواند و باید در جنگ منظم نیز بکار برده شود، درجه غافلگیری کمتر است. در جنگ های چریکی، نیاز به بهبود عملیات به یک تصمیم سریع، بسیار زیاد است و در لشکرکشی ها و نبردها، حلقه ی بیرونی خط مرزی ما در محاصره دشمن، بسیار کوچک است. همه ی اینها، جنگ چریکی را از جنگ منظم متمایز می سازد.
[1] برای مثال، در جنگ چریکی، مائو از سان تزو، کلاوزویتس و لنین نقل کرده است.
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش ترجمه تخصصی مقالات خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش ترجمه مقاله
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.