توضیحات
عنوان فارسی: پیگیری یک حادثه ورزشی از جنبۀ حقوقی
- مقدمه
- حادثۀ ورزشی گاشربروم یک و مرگ زنده یاد محمد اوراز
- موارد کلی
- نپرداختن به مسالۀ خطر
- بسته بودن دایره ی همکاران
- . نداشتن کمیتهی فنی
- نبود ارتباط صمیمانه میان مدیریت فدراسیون و جامعهی کوهنوردی
- موارد مربوط به برنامهی گاشربروم
- مسئولیت حادثه های کوهنوردی
- سرانجام پرونده حادثۀ گاشربروم
- حادثۀ ورزشی برودپیک
- گزارش رامین شجاعی سرپرست تیم گشایش مسیر بر برودپیک
- عوامل موثر در حادثه برودپیک
- پیشنهادهای کمیسیون
- کارشناسان و مهمانان
- اساسنامه و آییننامههای داخلی
- مجامع عمومی
- تصمیمات هیاتمدیره
- ضمانتهای اجرایی مسئولیتهای درونگروهی
- مسئولیت عام
- انواع جرایم در ورزش
- مقررات وموازین ورزشی
- مسئولیتهای قانونی و انواع آن
- تفاوت جرایم عمدی و غیر عمدی
- یک تعریف دیگر از جرم و معاونت در آن
- مصادیق معاونت در جرم
- مجازات معاون جرم
- نتیجه گیری
- منابع
مقدمه
امروزه نمیتوان تأثیر و نقش ورزش و تربیت بدنی را بر تعلیم و پرورش، عزت و شرافت منکر و یا حتی از نظر دور داشت. این امر تا حدی در زندگی روزمره آدمیان رسوخ کرده که نگاه به ورزش ضروری و تخصصی و از واجبات انسان متمدن و قانون مند است، لذا اعمالی که از پشتوانه علمی، تجربی و دوراندیشی لازم برخوردار نباشد و تنها متکی بر فعالیت های مقطعی یا دوره ای منبعث از پارهای هیجانات، احساسات و رویکردهای کاذب اجتماعی باشد، اساساً عملی ورزشی و متعالی تلقی نمیگردد و هرگونه رویداد خارج از عرف، استاندارد و مقتضیات جامعه؛ پیشرفت، توسعه و تکامل را مختل میسازد. کمیسیون پیش گیری و بررسی حوادث نه تنها ابداً خود را مخالف اجرای اقدامات و برنامه های نوین و بالقوه و بروز و ابراز اندیشه های نو با بهره مندی از تجربیات اسلاف خلف و با استفاده از اصول چندگانه علم، فنآوری، تجربه و برنامهمحوری موجود توام با اقدام به باورها و الزامات ملی و آیینی نمی داند، بلکه همواره اعمال و رفتار مبتنی بر موارد برشمرده را ارج مینهد.
حادثۀ ورزشی گاشربروم یک و مرگ زنده یاد محمد اوراز
ورزش کوه نوردی، با خطر همراه است. معمولا بخشی از هر کتاب آموزش کوهنوردی، اختصاص به شناخت خطرهای کوهستان و راههای مقابله با آن دارد. همچنین، در بیشتر شمارههای هر مجلهی کوهنوردی، اخباری از حادثههای مرگبار یا دردناک به چشم میخورد. و در صفحهی شناسنامه بسیاری از نشریه های کوهنوردی، (و برگههای درخواست عضویت باشگاههای کوهنوردی و بروشورهای همراه وسایل کوهنوردی) به “خطرهای ذاتی” این فعالیت به صراحت اشاره و به خواننده تذکر داده شده است که مسئولیت عواقب ناشی از حادثههای کوهستان و استفاده ی نادرست از وسایل، برعهدهی خودش خواهد بود.
محمد اوراز نخستین ایرانی فاتح قله اورست در سال ۱۳۷۷ است. سال ۸۲ هنگام صعود به گاشربروم در پاکستان بر اثر سقوط بهمن، پس از انتقال به بیمارستانی در اسلام آباد پاکستان درگذشت. سال ۱۳۷۶ به قله راکاپوشی صعود کرد و سال ۷۸ به قله چوایو با ارتفاع ۸۲۰۱ متر. همان سال قله شیشاپانگما به ارتفاع ۸۰۱۲ را نیز فتح کرد.
سال ۸۰ قله ماکالو را بدون ماسک اکسیژن در نوردید. سال بعد قله ۸۵۱۶ متری لوتسه را بدون استفاده از ماسک اکسیژن فتح کرد. صعود به مون بلان بلندترین قله رشته کوه آلپ هم از صعودهای پرشمار اوراز است.
اما با توجه به گزارش فدراسیون کوهنوردی از حادثهی گاشربروم یک و فیلم از صعود تا صعود مشخص است که اوزار و مقبل هنر پژوه از حدود ارتفاع 7800 متر روی یک شیب برفی – یخی سرخورده و تا ارتفاع 7200 متر، پایین آمدهاند. علت این سقوط هر چه بوده (ریزش بهمن، رانش برف و یخ و سنگ، و یا احتمالا لغزش پا)، در هر صورت دو نفر نامبرده در زیر برف مدفون نشدهاند و پس از پیدا شدن توسط “تیم پشتیبانی”، محمد در قسمت سر آسیب دیدگی ظاهری نداشته اما ظاهرا دچار اشکال جدی در ناحیه کمر بوده است. در مرحله انتقال به بارگاه 3، او باز سقوط میکند (همراه دو نفر دیگر) و این بار دچار آسیب دیدگی و خونریزی شدید در ناحیۀ سر میشود. به این ترتیب میتوان حدس زد که اوراز در این مرحله، آسیبی بیشتر از سقوط اول را متحمل شده است. آن گونه که از گزارش و فیلم بر میآید، کمکهای اولیه مانند تلاش برای تثبیت قسمتهای مشکوک به شکستگی و یا آسیب دیدگی (ستون فقرات،…) پانسمان سر، و یا دیگر کارهای مشابه، دست کم تا حدود هفت ساعت پس از پیدا شدن اوراز و هنر پژوه صورت نگرفته است. به عبارت دیگر دقایق و ساعتهای حیاتی از نظر اجرای کمکهای اولیه، بدون انجام کار قابل توجهی سپری شدهاند. کشیدن مصدوم بر روی برف و یخ و سنگ بدون برانکاری که دارای کفی محکم و حفاظ برای ستون فقرات و سر باشد، موجب وارد شدن یا تشدید آسیب دیدگیهای ستون فقرات و جمجمه میشود. به ویژه که او در مراحل بعدی هم چند بار به داخل شکافهای یخی و … سقوط میکند. نفوذ آب از چادر و زیراندازی که به دور اوراز پیچیده شده (مطابق اظهارات همراهان او، نایلون از بارگاه دوم به پایین به دور او پیچیده میشود) باعث اتلاف شدید دمای بدن میشود. عامل تشدیدکننده این اتلاف دما، تعریق بدن و دفع ادرار و مدفوع در مدت تقریبا پنج شبانه روز و نیز ریزش برف بر سر و صورت بوده است. از دست دادن دما، میتواند به هیپوترمیا (Hypothermia) یا آسیب دیدگی ششها و دیگر اندامهای درونی منجر شود. در گزارشهای ارایه شده، هیچ اشارهای به تغذیهی اوراز در پنج روز پس از حادثه نشده است. فقط در یک مورد در فیلم اشارهای میشودکه در روز اول به علت خونریزی، ازدادن آب به او خودداری میشود، و در گزارش مشخص است که در روز اول سرم هم به او وصل نشده است. کم شدن آب بدن، یکی از عوامل بسیار خطرناک در کوهنوردی است که میتواند به تشدیدعوارضی مانند سرمازدگی، هیپوترمیا، از دست رفتن حس تشخیص و عوارض قلبی- عروقی منجر شود.
نظریه: اجرا نشدن کمکهای اولیه، ناآشنایی افراد تیم پشتیبانی به اصول حمل مصدوم و نجات در کوهستان، و ارایه نشدن رهنمودهای مناسب از سوی سرپرستی به منظور حمل مصدوم با بهترین شیوهی ممکن به چادرگاه سوم، آسیب دیدگی اولیه را درچند ساعت پس از حادثه به میزان زیاد تشدید کرده است.
موارد قصور: تیم پشتیبانی (چهار نفر حاضر در چادرگاه 3 در روز صعود به سوی قله) و دیگر افراد گروه، نهایت تلاش خود را برای یافتن و حمل یا هدایت مصدومان به پایین انجام دادهاند. با نگاهی به فیلم و تجسم شرایط آب و هوای خراب در ارتفاع 7000 تا 5000 متر، میتوان به دشواری طاقتفرسای این کار که تا سرحد مایه گذاشتن از جان پیش رفته پی برد. اما، تلاش و فداکاری اگر به شکل مناسب صورت نپذیرد و یا با دانش کافی توام نباشد، ممکن است به نتیجه ی مطلوب منتهی نشود.
گزارش: عباس محمدی
موارد قصور در ارتباط با حادثه گاشربروم یک را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: موارد کلی که به شیوهی مدیریت فدراسیون کوهنوردی مربوط است، و موارد خاص که مربوط به این برنامه است.
موارد کلی
- نپرداختن به مسالۀ خطر؛ فدراسیون کوهنوردی هیچگاه به شکل منطقی و مستدل به مسالهی خطرات کوهستان نپرداخته است و به جز یکی دو مورد اشارهی ضمنی و گذرا، در هیچ یک از گاهنامهها و اطلاعیههای خود به این نکته اشاره نکرده که کوهنوردی جدی و ممتد در بردارندهی ریسک و حادثه است و هر چه روزهایی که شخص در کوه سپری میکند، بیشتر شود، و این کوهنوردیها در ارتفاع بالا انجام شود، خطر بیشتر میشود. مسوولان فدراسیون پس از حادثهی مرگ اوراز در مورد پر خطر بودن هیمالیانوردی زیاد صحبت کردهاند، اما پیش از این تقریبا هیچ بحثی در این زمینه نداشتهاند. به این ترتیب فدراسیون تا حدودی سبب ساز سهل انگاری در میان کوهنوردان (حتی هیمالیانوردان خود) و زمینهساز ناآمادگی ذهنی خانوادههای کوهنوردان شده است. فدراسیون کوهنوردی ، چند بار هم که به موضوع حادثه در کوهستان پرداخته، به این تصور دامن زده است که کوهنوردانی که بیشتر به کوه میروند (با تجربهها) یا اشخاصی که دورههای رسمی را گذراندهاند (به طور مشخص، مربیان فدراسیون) کمتر در معرض حادثه اند. این موضوع با دادههای آماری و واقعیتهای جهان کوهنوردی مغایرت دارد. در واقع مربیان کارآزموده یا افراد با تجربه فقط اگر به هدایت اصولی و محتاطانهی یک گروه کوهنورد برای اجرای برنامهای پایینتر از حد نهایی توان خود بپردازند، میتوانند ضریب برخورد باحادثه را کم کنند؛ نوآوری و رکوردشکنی در کوهنوردی با خطر بسیار همراه است. طبق مقررات و عرف ورزشها، آموزش مناسب، شرط اولیه در برنامهریزی فعالیتهای ورزشی است. در فدراسیون کوهنوردی، از قابلیتهای فنی پیشکسوتان، مربیان و دیگر کوهنوردان با با تجربهی کشور در حد مناسب و کافی استفاده نمیشود. به طور مشخص، در زمینهی هیمالیانوردی، عمدهی نیروی آموزشی فدراسیون متشکل از کسانی است که فعالیتشان در کوههای بلند محدود به کارهایی است که با همین مدیریت کنونی شروع شده است.
توجه:
- برای دانلود فایل word کامل ترجمه از گزینه افزودن به سبد خرید بالا استفاده فرمایید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.