توضیحات
عنوان: تحقیق ولایت فقیه
- مقدمه
- ضرورت حکومت
- فلسفه وجودی حکومت
- تعریف حکومت
- حکومت از نظر اسلام
- جدایی دین از دولت
- امامت و حکومت
- امامت به معنای مرجعیت دینی
- حکومت در عصر غیبت
- ولایت فقیه
- دیدگاه نصب عام
- ادله نصب عام
- نظر امام خمینی (ره) در مورد ولایت و حکومت اسلامی
- ولایت یا وکالت
- مقام ثبوت و اثبات
- ولایت یا نظارت
- تفاوت راهنمایی با رهبری
- رهبری, عالی ترین و دشوارترین مقام
- مسئول رهبری نهضت و حکومت اسلامی
- روحانیت و مشاغل دولتی
- اختیارات رهبری
- پی نوشت ها
مقدمه
امام رحمه الله در ابتدای بحث ولایت فقیه خود، با اشاره به اینکه «ولایت فقیه » از موضوعهایی است که تصور آن موجب تصدیق می شود و احتیاجی به دلیل و برهان ندارد، اوضاع سیاسی – اجتماعی آن روز مسلمانان و حوزه های علمیه را مطرح می کنند که موجب شده بر «ولایت فقیه » علی رغم بدیهی بودن، برهان اقامه می کنیم. ()
توضیح این امر خیلی ساده است و امام رحمه الله در شرایطی می خواست این بحث را مطرح کند که چهارده قرن از تشکیل واقعی حکومت اسلامی به طور عینی و عملی می گذشت و با توجه به تحولات عظیم عصر جدید و تبلیغات منفی مخالفان اسلام، حکومت اسلامی امری مبهم و نامفهوم بود. ()
بر همین اساس، امام رحمه الله به تبلیغات منفی استعمارگران و ناآگاهی افراد جامعه می نویسد
استعمارگران به نظر ما آوردند که اسلام، حکومتی ندارد! تشکیلات حکومتی ندارد! بر فرض که احکامی داشته باشد مجری ندارد و خلاصه، اسلام فقط قانونگذار است. ()
ضرورت حکومت
پدیده ای به نام حکومت, برای حفظ امنیت و برقراری عدالت, جزو مسائل مسلّم و پذیرفته شده در میان همه ملت هاست که منکران و مخالفان آن تنها با شعار دادن, با آن مخالفت می کنند, اما در عمل خود ناگزیر از پذیرش حکومت و اطاعت از آن هستند. این واقعیت در معارف دینی, این چنین بیان شده است
مردم را از فرمانروایی نیک یا بد چاره ای نیست. بی حکومتی، یعنی هرج و مرج و بی نظمی و فروپاشی امنیت جانی, مالی و ناموسی و خرابی و ویرانیِ همه پایه های زندگی انسان.
برای همین, در فرض نبودن حکومتِ شایسته, حکومت ناصالح که به هر حال نظام اجتماع را حفظ می کند, بهتر از بی حکومتی ای است که به هرج و مرج و ناامنی و تباهی و ویرانی زندگی می انجامد.)
خوارج نهروان, در ابتدا قائل بودند که مردم و اجتماع, احتیاجی به امام و حکومت ندارد و مردم خود باید به کتاب خدا عمل کنند. اما بعد از این عقیده رجوع کردند و خود با عبدالله بن وهب رابسی بیعت کردند.)
با رجوع به قرآن, این سخن خوارج را مبنی بر بی نیازی از حکومت, از سویی شبیه به حرف کسانی می یابیم که پیرو پروتستانتیسم اسلامی, منکر و مخالف رجوع به دین شناسان و مجتهدان و تقلید از آنها هستند و پس از قرآن, مردم را بی نیاز از تقلید در احکام می خوانند, و از سویی دیگر, این سخن به اندیشه مارکسیست هایی می نماید که دین و دولت را ساخته و پرداخته طبقه سرمایه دار می پندارند و در جامعه بی طبقه و اشتراکی, نیاز به دین و دولت را نمی پذیرند.
استاد شهید مطهری, با یادکرد از پوچی و بی پایگی این اندیشه مارکسیسمی, براساس نیازهای ثانوی ناشی از توسعه تمدن, جامعه را ناگزیر از داشتن دولت و حکومت می داند هرچند آن نظریه درست باشد.
توجه
- برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
- پس از خرید بلافاصله لینک دانلود فایل برای شما ایمیل خواهد شد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.