توضیحات
عنوان: تراضی در عقد
- چکیده
- مقدمه
- کلیات
- تعریف لغوی تراضی
- تعریف تراضی در فقه و حقوق
- عناصر تراضی
- تعریف و تشریح عقد بیع
- تعریف و تشریح تراضی
- تراضی ضروری تراضی معقول
- تراضی در عقد فاسد
- ماهیت تراضی
- جایگاه تراضی در عقد بیع در قانون مدنی
- رابطه عیب تراضی با اشتباه
- نتیجه گیری
- منابع
چکیده
تراضی در حقوق علمی است که ریشه ی دراز و طویلی دارد و چشمه زاینده ی عقود و قراردادها است، که به معنی راضی شدن دو طرف عقد از یکدیگر و یا خشنود شدن است، که هرگاه در مقابل عقد بکار رود به معنی معاطات است، پس قراردادی به تفاهم نمی رسد مگر به رضایت و خشنودی طرفین عقد. از آنجائیکه روابط مردم با یکدیگر اصولاً مبتنی بر قرارداد است و قرارداد توافقی الزام آور است که دو یا چند طرف، با تراضی (مراضات) آن را منعقد کرده و بر اساس آن هر طرف دارای حق تکلیف می شود.
مقدمه:
با توجه به این امر كه: «انسان موجودی اجتماعی است»، هر فرد در اجتماع به طرق مختلف در تعامل با سایر افراد دراجتماع می باشد. زندگی روزمره ی افراد، سراسر متشكل از انواع قراردادها و عقودی می باشد كه از رهگذر نیازهایش به آن ملزم می گردد. به عنوان نمونه در طول یك روز، یك فرد از وسایط حمل و نقل استفاده می كند، در محل كارش در قبال فعالیت یا تخصص خود و یا جنسی كه به عنوان مبیع عرضه می كند كسب درآمد می نماید. اجناس مورد نیازش را از بازار تهیه می كند. پرداخت انواع فیش تحصیلی و آموزشی، قبض برق، كرایه خانه و … از جمله داد و ستدهای روزانه ی افراد می باشد. نكته ی حائز اهمیت در این تعاملات، نیاز به نظم و آرامش برای جلوگیری از هرج و مرج است و وجود برخی قواعد برای چگونگی این معاملات در راستای مرتفع نمودن نیازهای افراد.
کلیات:
الف: تعریف لغوی تراضی
تراضی یعنی از هم راضی شدن، از یکدیگر خشنود شدن، خشنود و رضایت از یکدیگر ، راضی شدن دو طرف ، متفق شدن بر امری ، تراضی مصدر باب تفاعل از ریشه ی »رضی« به معنای خشنود بودن از همدیگر، خشنودی دو جانبه، رضایت و توافق داشتن دو طرفه است. پس دو رضای متقابل از دو کس که با مواجبه (الزام و التزام) پیوند یافته باشند چنانکه در نکاح و بیمه و بیع و اجاره می توان دید.
ب:تعریف تراضی در فقه و حقوق
این اصطلاح (مراضات) در فقه است که در ماده ی 501 و 515 ق. م آمده است. آ ن را فقه در قراردادها بکار می برد که ایجاب و قبول آن لفظی نیست. یعنی توافق و تراضی عاقدین که به صورت قرارداد (نه عقد با نام) درآمده باشد (ماده ی 501 ق. م) با وجود عقد صلح که حقیقه اساس عقود بی نام است حاجت به تداول واژه ی مراضات نیست. واژه ی مراضات که در دو ماده ی 501 و 515 ق. م بکار رفته در فقه به معنی تراضی معاطاتی (نه عقودی) می باشد.
یعنی همان تراضی است. پس اصطلاح تراضی در فقه ، هرگاه در مقابل عقد بکار رود به معنی معاطات است یعنی هر عقد که کاشف آن از الفاظ باشد عقد به معنی اخص است و هر چه که خارج از عقود به معنی اخص باشد معاطات (تراضی به معنی اخص یا تراضی غیر عقدی) است. خلاصه این که رضای متعاملین که در انجام یک معامله که نیاز به اراده ی طرفین دارد به تراضی تعبیر می شود.
ج-عناصر تراضی
عناصر تراضی عبارتند از :
1) دو رضا ، شک نیست که در تراضی باید دو رضا باشد هم در مرحله ی ماهیت و هم در مرحله ی وجود خارجی، بداهت این نکته، مایه ی بی نیازی از استدلال است.
2) دو رضای قائم به دو طرف عقد(= عاقدین) است، پس باید تغایر عاقدین را به عنوان عنصری از عناصر تراضی بشناسیم. در فقه شافعی این را مورد بحث و تصریح قرار داده اند.
3) یک رضا ذاتاً بی اثر می باشد، پس محتاج به تعاون و همیاری رضای طرف دیگر است. همه می دانند که در بیع یا نکاح یک رضا مانند یک دست است که صدا ندارد. کسی درصدد نکاح با دختر یکی از معاریف بود؛ دوستان به او گفتند: او را به تو نمی دهند چون برتر از تو است؛ گفت : پنجاه درصد این کار روبراه است و مانده پنجاه درصد دیگر! گفتند چه طوری؟
گفت : من راضی هستم، این همان پنجاه درصدی است که درست شده است! این شوخی معروف می تواند معرف عدم تأثیر ذاتی یک رضا باشد.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.