توضیحات
عنوان: اهداف استعمار انگلیس و آغاز اختلاف بر سر جزایر تنب و ابوموسی
- اعاده حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی
- بررسی ادعاهای واهی انگلیس و امارات درباره حاکمیت جزایر
- دلایل ایران درمورد حاکمیت بر جزایر
- منابع
اهداف استعمار انگلیس و آغاز اختلاف بر سر جزایر تنب و ابوموسی
پس از انقراض حکومت خود مختار قاسمیان بندر لنگه در سال 1887 وزیر مختار انگلیس مدعی شد که جزایر تنب و ابوموسی و سیری از آن “قاسمیان شارجه” است. استدلال انگلیس آن بود که قاسمیان بندر لنگه جزایر یاد شده را به عنوان حکومت موروثی قاسمی اداره میکردهاند و نه به عنوان گماشتگان دولت ایران. این در حالی بود که کارگزاران انگلیس در خلیج فارس همواره بر حاکمیت ایران بر جزایر مذکور اعتراف داشتند. به عنوان مثال “لرد کرزن” در کتاب خود مینویسد: “حکومت لنگه و جزایر اطراف آن تا چند نسل با شیخ قبیله قاسمیان بود. وی در شهر اقامت داشت و از جانب ایران نایب الحکومه بود”. “سردنیس رایت” سفیر سابق انگلیس در تهران نیز در کتاب خود “انگلیسیها در میان ایرانیان” اعتراف میکنند: “تا آن هنگام که شیوخ قاسمی عنوان حکومت لنگه و این جزایر را داشتند و به دولت ایران مالیات میپرداختند، اختلافی وجود نداشت و این جزایر عموماً از آن ایران به شمار میآمدند”.
از سوی دیگر، تمام نقشههای رسمی انگلیس نیز جزایر تنب و ابوموسی را به عنوان قسمتی از خاک ایران نشان میدهد، به عنوان مثال، وزیر مختار انگلیس در سال 1888 یک سال پس از ادعایش، نسخهای از یک نقشه رسمی دولت انگلیس از خلیج فارس را به “ناصر الدین شاه قاجار” تقدیم کرد که جزایر تنب، سیری و ابوموسی را به رنگ کشور ایران نشان میدهد.
در سال 1902 یک قرارداد سیاسی میان ایران و روسیه امضاء شد که انگلیس این قرارداد را سبب افزایش نفوذ روسیه در ایران دانسته و به این نتیجه رسیده که روسها دامنه رقابت خود با انگلیسیها را به خلیج فارس گسترش خواهند داد، لذا در جلسه سری که ژوئن 1902 در وزارت خارجه انگلیس تشکیل شد، تصمیم گرفته میشود که برای جلوگیری از نفوذ روسها به خلیج فارس، جزایر استراتژیک واقع در تنگه هرمز و یا نزدیک آن به اشغال نیروهای انگلیسی درآید. این تصمیم به کارگزاران انگلیس در هند و خلیج فارس ابلاغ شد. از آنجا که بخشهای استراتژیک دو جزیره ایرانی “قشم” و”هنگام” از قبل در اشغال نیروهای انگلیسی قرار داشت، اشغال جزایر استراتژیک تنب و ابوموسی مورد نظر بخشنامه مذکور بود. دولت هند – انگلیس به فرمانروایی لرد کرزن طی بخشنامهای در ژوئن به شیوخ شارجه که تحت الحمایه دولت انگلیس بودند، دستور داد پرچم خود را در دو جزیره تنب بزرگ و ابوموسی برافرازند. این دستور اجرا شد و پرچم قاسمیان شارجه اوایل ژوئیه همان سال در دو جزیره یاد شده به اهتزاز درآمد. به این ترتیب، انگلیس این دو جزیره ایرانی را بدون رضایت و حتی اطلاع دولت ایران به شیوخ قاسمی شارجه بخشید.
ایران در این زمان درگیر “قیام مشروطه” بود و از ترفندهای استعماری دولت انگلستان در تصرف و تجاوز آشکار به جزایر خود در خلیج فارس خبری نداشت. ولی پس از اطلاع از مسئله، بطور پیگیر درصدد اعاده حاکمیت خود بر جزایر خلیج فارس برآمد. مذاکره با انگلیس به منظور بازگرداندن جزایر از سال 1904 آغاز و تا سال 1971 بطور مستمر ادامه داشت.
در سال 1935 جزایر قشم و هنگام از انگلستان پس گرفته شد و اقدامات ایران همه ساله برای پس گرفتن جزایر تنب، ابوموسی و سیری ادامه یافت. دولتهای دکتر مصدق و حتی امین و علم در اثر فشار افکار عمومی و نیز به دلایل ملی-میهنی با همه وابستگیهایشان اقداماتی در این زمینه انجام دادند که سرانجام در سال 1962 جزیره “سیری” تحت حاکمیت ایران درآمد.
اعاده حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی
در سال 1968 انگلیس که بر اثر جنگ دوم جهانی ضعیف شده بود و تحت فشار افکار عمومی قرار داشت، تصمیم گرفت نیروهایش را از شرق کانال سوئز و خلیج فارس خارج کند. در همین زمان انگلیس در اندیشه ایجاد فدراسیونی از شیوخ تحت الحمایه خود در خلیج فارس بود. نخستین اقدام در این راستا حل مسئله حاکمیت بر بحرین بود. دو دولت ایران و انگلیس پس از مذکرات طولانی، به توافق رسیدند که ایران در ازای اعاده حاکمیت خود بر جزایر تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی، استقلال بحرین را به رسمیت بشناسد. در سال 1970 بحرین از ایران مستقل میشود، ولی مذاکرات مربوط به حل و فصل مسئله جزایر سهگانه علیرغم حسن نیت دولت ایران درباره بحرین به کندی پیش میرفت. انگلیس که در صدد خروج نیروهای خود از خلیج فارس بود، تمایلی در اینباره از خود نشان نمیداد و ترجیح میداد، حال که از منطقه خارج میشود، دور جدیدی از خصومتها و اختلافات را بین ایران و اعراب آغاز کند. اما دولت ایران اصرار داشت تا قبل از تاریخ 31 دسامبر 1971 یعنی تاریخ خروج نیروهای انگلیسی از منطقه مسئله جزایر را حل کند، چون پس از این تاریخ مسئولیت حقوقی و حمایت رسمی انگلیس از شیخنشینها پایان مییافت، در نتیجه هرگونه اقدام نظامی ایران، اقدامی علیه دولتهای عربی تلقی میشد.
ایران که انگلیس را در حل و فصل مسئله جزایر جدی نمیدید، از سال 1970 شروع به اعمال فشار بر انگلیس کرد. در مه 1970 تهدید دولت ایران به مداخله مسلحانه موجب شد، انگلیس فعالیت شرکتهای نفتی آمریکایی “اکسیدنتال” در هفت مایلی آبهای ساحلی جزیره ابوموسی را متوقف کند و در اکتبر 1970 دولت ایران اعلام کرد، تا زمانیکه مسئله حاکمیت جزایر حل نشود، فدراسیون امارات متحده عربی را به رسمیت نخواهد شناخت و از آن حمایت نخواهد کرد.
در فوریه 1971 نیز حکومت ایران آشکارا اعلام کرد که برای اعاده حاکمیت خود بر جزایر سه گانهاش در صورت لزوم به زور متوسل خواهد شد. ایران گام بعدی برای اعمال فشار بر انگلیس را در مه 1971 برداشت و آن زمانی بود که به نیروهای مسلح خود دستور داد، به سوی هواپیماهای انگلیسی آتش کنند که بر فراز ناوگان دریایی ایران به ویژه در اطراف جزایر سه گانه پرواز میکردند.
دولت ایران با حسن نیتی که در مورد حل و فصل مسئله بحرین از خود نشان داده بود، انتظار متقابل از طرف انگلیس واعراب درباره جزایر سه گانه را داشت. اما دولت انگلیس سعی داشت، با پیشنهاداتی نظیر “ایجاد پادگان مشترک ایرانی، شارجهای در جزیره ابوموسی، غیر نظامی کردن جزیره بطور دائم، اجاره نود ونه ساله آن و یا اکتفا به تصرف و فراموش کردن حاکمیت بر جزایر از سوی ایران” دستیابی به توافق را به تعویق انداخته و مسئله جزایر را به صورت استخوان لای زخم در منطقه باقی گذارد. امتناع انگلیس از حل و فصل سریع مسئله که مورد خواست ایران بود، به طولانی شدن مذاکرات انجامید، تا اینکه پس از سه سال وقت گذرانی لندن و پیشنهاد راه حلهای نامعقول در مذاکره با دولت ایران، این توافق حاصل شد که دو جزیره تنب بزر گ و کوچک به حاکمیت مستقیم ایران بازگردانده شود، درباره جزیره ابوموسی دولت انگلستان در ادامه همان استراتژی ایجاد اختلاف بین ایران و اعراب، با این بهانه که تعدادی از اتباع دولت شارجه در این جزیره زندگی میکنند، به “اصل رفع استعمار” منشور سازمان ملل متوسل و قرار شد، توافق نظر دولت شارجه نیز جلب شود. در نتیجه تفاهمنامهای با شیخ شارجه در یک مقدمه و شش ماده تنظیم شد که در روز 29 نوامبر 1971 رسماً از سوی شیخ شارجه اعلام شد. متن این تفاهمنامه که حاکمیت مستقیم ایران بر بخش شمالی جزیره ابوموسی را تجدید کرد، اما حل و فصل قطعی مسئله این جزیره را مسکوت گذاشت، به قرار ذیل است:
“… دو طرف ایران و شارجه، نه ادعای خود را بر سراسر جزیره ابوموسی دنبال خواهند کرد و نه ادعای طرف مقابل را به رسمیت خواهند شناخت. در عین حال دو همسایه مسلمان بر سر مقررات زیر توافق کردهاند و این مقررات را به اجرا درخواهند آورد:
1- نیروهای ایرانی به ابوموسی وارد خواهند شد و در بخشهایی مستقر خواهند شد که حدود آن در نقشه پیوست تفاهمنامه مشخص شده است.
2- الف: در بخشهای توافق شده در اختیار نیروهای ایرانی، ایران از حقوق حاکمیت کامل برخوردار خواهد بود و پرچم ایران بر فراز تأسیسات نظامی ایران برافراشته خواهد بود.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.