توضیحات
عنوان: توانمندی های نوآوری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه
- چکیده
- مقدمه
- حقوق مالكیت فكرى در نوآورى كشورهاى در حال توسعه
- تأثیر نوآوری بر نابرابری درآمد کشورهای اوپک و کشورهای منتخب توسعه یافته
- مبانی نظری و مطالعات تجربی
- نوآوری
- بررسی اثر حقوق مالكیت معنوی روی نوآوری كشورهای در حال توسعه
- بررسی مقایسهای تأثیر نهادها بر خوداشتغالی و نوآوری در كشورهای منتخب جهان
- كارآفرینی و دیدگاههای مختلف آن
- تاثیر سرریزهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بر نوآوری در كشورهای در حال توسعه
- نوآوری
- تحقیق و توسعه، اشاعه نوآوری و رشد تولیدی
- مراجع
چکیده
با گسترش نقش علم، فناوری و نوآوری در جوامع امروزی، پارادایم ها و نظریه های مختلفی مطرح شدهاند که بر نحوه تبدیل علم به ثروت و توسعه اقتصادی تاکید داشتهاند. از اوایل دهه 1990، مفاهیمی همچون اقتصاد دانشبنیان به عنوان اقتصادی که به طور مستقیم مبتنی بر تولید، توزیع و استفاده از دانش و اطلاعات باشد، مطرح شده است. از طرف دیگر، یکی از رویکردهای موجود بیان میکند به جای صحبت از ظهور اقتصاد دانشبنیان باید واژه اقتصاد یادگیرنده استفاده کنیم، زیرا واژه اقتصاد یادگیرنده برای شرایط پویای کنونی بهتر از واژه ایستای اقتصاد دانش بنیان است که تاکید آن دسترسی به ذخیره دانش تخصصی است. مفهوم اقتصاد یادگیرنده براساس فرض شتاب فزاینده در ایجاد و تخریب دانش (یعنی یادگیری و فراموشی) به عنوان عنصر اساسی رقابتپذیری مطرح شده است و به عنوان پارادایم مناسب کشورهای در حال توسعه میتواند مورد توجه قرار گیرد. گذار به اقتصاد یادگیرنده در کشورهای در حال توسعه به این معنا است که این نظامهای اقتصادی در مواجهه با ترکیبی از فشار تغییر شکل محیطی و تضادهای فزاینده ناشی از این تغییرات سریع، چگونه می توانند تغییرات کیفی و نهادی مورد نیاز را در خود اعمال نمایند. با توجه به اصل وابستگی به مسیر، اصل پسینی بودن مطالعات و عقلانیت محدود مطرح در اقتصاد تکاملی، بررسی فرایند گذار به عنوان تغییر کیفی موثر بر نهادها، سازمانها و روابط بین آنها نیازمند توجه به مواردی همچون سطح توسعه یافتگی و پروفایل علم و فناوری هر کشور است و در رابطه با هر کشور، باید به طور خاص مورد توجه و بررسی قرار گیرد. بنابراین بررسی توانمندیهای نوآوری در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه از اهمیت خاصی برخوردار است.
مقدمه
تا اواخر قرن نوزدهم، كلمه نوآوری دارای بار مفهومی منفی بوده و بر سركشی، تمرد و آزاردهندگی دلالت میكرد. از اوایل قرن بیستم با استفاده علمی و جدید از این كلمه توسط شومپیتر، به مرور بار مثبت یافت و امروزه، نوآوری بر تغییرات مطلوب و ارزشمند در امور اقتصادی و اجتماعی دلالت میكند. در جهان امروزی، نوآوری حداقل ضرورت لازم برای یك كشور جهت افزایش توانمندی در زمینه رقابت با سایر كشورها میباشد. همگام با جهانی شدن، همه كشورها باید به منظور رقابت موثر جهانی نوآوری كنند. طبیعت رقابتی جهان اقتصاد اجازه بی توجهی به مسئله نوآوری و واگذاری آن به دست جریان حوادث و اتفاقات احتمالی را نمیدهد. از این رو در تمامی كشورهای توسعهیافته دولتها با سیاستگذاریهای مناسب روابط بین نهادهای نظام ملی نوآوری را تسهیل نموده و بدین ترتیب بر ظرفیت نوآوری و عملكرد بنگاههای اقتصادی تاثیر بسزایی گذاشتهاند. ایجاد و توسعه نظام ملی نوآوری در كشورهای در حال توسعه نیز به عنوان یك رویكرد جدید در حوزه سیاستگذاری وبرنامهریزی نوآوری مورد توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران قرار گرفته است. با این وجود توسعه نظام نوآوری در كشورهای در حال توسعه با مشكلات زیادی مواجه است. بسیاری از مشكلات یا موانع رشد نوآوری در كشورهای در حال توسعه به ساختار تشكیلاتی یا محیط قانونی آنها مربوط میشود. اما آنچه كه مورد توجه ماست تاثیر درجه باز بودن اقتصاد بر نوآوری در كشورهای در حال توسعه است كه مبین لزوم افزایش مناسبات تجاری كشورهای در حال توسعه با سایر كشورها میباشد. در حقیقت نظام ملی نوآوری نه تنها درون مجموعهای وسیع از قوانین و سیاستهای ملی عمل میكند، بلكه چنین نظامی متأثر از عوامل متعدد ملی و جهانی است كه به اصطلاح به آنها محیط ملی یا جهانی نوآوری اطلاق میشود. این محیط تأثیر بسیاری بر جریان دانش و فناوریهای قابل دسترسی برای یك كشور دارد. افزایش همكاری و روابط اقتصادی بین كشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در زمینه انتقال فناوری، بهبود شرایط استفاده از حق امتیازها و داراییهای معنوی، گسترش تحقیق و توسعه از جمله مؤلفههایی است كه به توسعه نوآوری در كشورهای در حال توسعه كمك خواهد كرد. تحولات روز افزون فضای كسب و كار، دگرگونی سریع بازارها و افزایش رقابتپذیری سبب شده است تا نقش نوآوری در فرایند رشد و توسعه اقتصادی كشورها بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. اندیشمندان و پژوهشگران زیادی توجه خود را به چگونگی به وجود آمدن و پیدایش نوآوری معطوف داشتهاند و بسیاری از دولتها قدمهایی را در جهت تطبیق سیاستهای خود با اهمیت روز افزون علم، فناوری و نوآوری برداشتهاند. نزدیك به یك قرن است كه نوآوری از عوامل بسیار مؤثر در رشد و توسعه اقتصادی كشورها شناخته شده است و اهمیت آن در دنیای پر شتاب و متحول كنونی برهیچ كس پوشیده نیست. در حقیقت منابع زیرزمینی و طبیعی جزو منابع پایانپذیر بوده و نگرانی بشر از تامین نیازهای آینده، او را به سمت استفاده از همه ظرفیتهای موجود در طبیعت سوق میدهد و استفاده از استعدادها نیز نیازمند نوآوری است .
توجه:
- برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
- پس از خرید بلافاصله لینک دانلود فایل برای شما ایمیل خواهد شد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.