توضیحات
عنوان: میرعماد حسنی خطاط دوره صفوی
- مقدمه
- معرفی و زندگینامه شیخ میرعمادالحسنی قزوینی
- نام و لقب میرعماد
- مذهب میرعماد
- ویژگی اخلاقی میرعماد
- فرزندان و نزدیکان میرعماد
- نستعلیق و مکتب میرعمادالحسنی
- ارزش هنری
- ویژگی هنری
- آثار میرعماد الحسنی
- در موزههای ایران و جهان
- نگاهی به کتابشناسی در احوال و آثار میرعماد
- شاگردان میرعمادالحسنی
- ویژگیهای سبکی مکتب میرعماد
- ماندگاری مکتب میرعماد
- چلیپا نویسی میرعماد
- ابداع سیاهمشق توسط میرعماد
- نتیجه گیری
- منابع
مقدمه
اهمیت پرداختن به وجوه مختلف هنرهای سنتی و ملی ایران بر اهل فن و محققان پوشیده نیست. مطالعهی آثار هنری هنری گذشتگان و آگاهی از مسیری که پیمودهاند، بزرگترین عامل در روشن نمودن مسیری است که پیش روی ما قرار دارد. به منظور بهرهگیری هرچه بیشتر از پیشینهی غنی هنری کشورمان در خلق آثار بدیع و نوین هنری، لازم است مبانی هنرهای سنتی خود را توصیف، تدوین و تا سرحد امکان طبقهبندی کنیم. اگرچه ممکن است چنین اقدامی در ابتدا به دلیل وجود مشکلاتی چون پراکندگی آثار و قلت اطلاعات تاریخی و تخصصی به کندی صورت گیرد، اما با تحقق این امر، هنرمند ایرانی الگوهای اصیل و درستی در اختیار خواهد داشت و نتیجتاً هنر ایرانی اصالت و هویت مستقل خود را حفظ خواهد نمود.
از میان هنرهای سنتی حوزهی تمدن اسلامی- ایرانی، خوشنویسی مقامی رفیع دارد و ضمن داشتن ویژگیهای مشترک با هنرهای دیگر، هنری است متفاوت و مستقل، از این رو برماست تا در جهت شناخت، حفظ و تعالی آن بکوشیم. از میان خطوط خوش اسلامی، خط نستعلیق که محصول ذوق و سلیقهی ایرانی است، همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بوده، تا به آنجاکه به عنوان عروس خطوط اسلامی شناخته شده است. بیش از شش قرن، خط نستعلیق عرصهی هنرنمایی انسانهای خوش ذوق و با استعداد بوده که با تحریر کتابها، قطعات و دیگر آثار نفیس، موجبات انبساط خاطر و روشنی چشم انسانهای هنردوست و هنرشناس دیگری را، از پادشاهان ممالک تا عرفای عزلت نشین، فراهم ساختهاند.
یکی از برجستهترین نوابغ این عرصهی هنرنمایی که آثارش زینت بخش کتابخانههای سلطنتی و مجموعههای کمنظیر هنری در سراسر دنیا بوده و هست، میرعماد حسنی سیفی قزوینی است. از اوایل قرن یازدهم هجری تا به امروز، همهی صاحبنظران متفقاً براین قولاند که میرعماد حسنی زبردستترین و بزرگترین نستعلیق نویس دوران است. و واقعیت آنکه آثار میرعماد همیشه گرانبهاترین آثار خوشنویسی بوده و هست، و مکرراً مورد تقلید همهی خوشنویسان بعد از او قرار گرفته است.
توجه به این مسئله ضروری است که علل زیبایی خط میرعماد تنها به رعایت اصول و قواعد نستعلیق محدود نیست. بلکه عوامل زیادی از قبیل بستر مناسب تاریخی اجتماعی، رونق بازار خط و خوشنویسی در قرن دهم و مهمتر از همه نبوغ و خلاقیتهای هنری شخص میرعماد همگی دست به دست یکدیگر دادهاند تا هنرمند بزرگی چون میرعماد به عرصه ظهور درآید و بتواند رکوردی ویژه از خود برجای گذارد که شاید نظیر آن هرگز برای فرد دیگری مقدور نگردد. نکتهی مهم دیگری که باید در نظر داشت این است که هر اندازه از ویژگیها و الگوهای خط میرعماد را توصیف کنیم، تنها جنبهای از قواعد زیباشناختی حاکم بر خط وی را توصیف کردهایم و این توصیفات به فراخور درک و آگاهی هر فرد از هنر خوشنویسی، میتواند نتایج متفاوت و بعضاً کارآمدی را به دنبال داشته باشد. به هر صورت همواره باید این نکته را پیش چشم داشت که حدود چهارصدسال از زمان حیات میرعماد سپری شده و نتیجتاً بسیاری از حقایق و جوانب شخصی و هنری وی در هاله از افسانهها فرورفته و حقیقت ماجرا بر ما مکتوم مانده است.
هدف از تحقیق حاضر، معرفی شیخ عمادالحسنی قزوینی، خوشنویس پرآوازه و از سرآمدان هنر خوشنویسی ایرانی و بزرگترین خوشنویس در خط نستعلیق در دوره صفویه است.
2-معرفی و زندگینامه شیخ میرعمادالحسنی قزوینی
میرعماد حسنی قزوینی (۱۵۵۴–۱۶۱۵ میلادی/ ۹۶۱–۱۰۲۴ ه. ق)، خوشنویس پرآوازه و از سرآمدان هنر خوشنویسی ایرانی و بزرگترین خوشنویس در خط نستعلیق در دوره صفویه است. در سال ۱۰۲۴ ه.ق ، شاه عباس صفوی وی را متهم به پیروی از مذهب تسنن کرد و امر به قتل وی داد. از او آثار فراوانی باقیمانده که در موزههای ایران و جهان و مجموعههای شخصی نگهداری میشود. میرعماد خود را از سادات حسنی میدانست و از این رو رقمِ یا امضایش بیشتر «میرعماد الحسنی» بود. آرامگاه او اکنون در اصفهان است. این آرامگاه در مسجد مقصودبیک اصفهان واقع شده است.
میرعماد الحسنی سیفی قزوینی از مشهورترین خوشنویسان تاریخ هنر ایران، که توانست پایه خط نستعلیق را چنان مستحکم نماید که تمام صاحب نظران خطوط اسلامی آن را عروس خطوط نامیدند. قلم او بیشترین تأثیر خود را در عرصه خط نستعلیق گذاشته است. زندگی او در تذکرهها و رسالات و متون مختلف آمده اما گوشه های پنهان زندگی او همواره ناشناخته مانده است.
در لغت نامه دهخدا آمده است:
عماد قزوینی خطاط مشهور ( 961-1024 ) نام او عمادالملک قزوینی حسنی بود و در خط نستعلیق دستی توانا داشت. خط میر برای حسن خط مثل بوده است و برخی خط او را برخط میرعلی هروی ترجیح میدادند. همانطورکه در بالا گفته شد، در سال 1024 ه.ق، شاه عباس صفوی وی را متهم به پیروی از مذهب تسنن نمود و امر به قتل او شد. وی در آخرین شب ماه رجب همان سال در راه حمام به قتل رسید. گویند میرزا ابوتراب خطاط اصفهانی شاگردش جنازه او را در دروازه طوقچی دفن نمود و چون میخواستند برای او مقبرهایی بسازد، مانع شدند. فرزندان و یاران او را هم طرد کردند و همگی به هند و روم پناه بردند خاندان او همگی در خط سرآمد بودند. بنا به گفته خانم آن ماری شیمل در کتاب خوشنویسی و فرهنگ اسلامی، میرعماد در سن 8 سالگی شروع به آموزش خط نمود.
دکتر مهدی بیانی استاد دانشگاه در مورد تاریخ تولد و سالهای زندگی او میگوید:
از ترجمه مورخین و تذکره نویسان میآید که میر در سال 1027 در اصفهان بقتل رسید و بیشتر تذکره نویسان همین تاریخ را نقل کردهاند. اما مستقیم زاده تاریخ مرگ میر را بسال 1024 می داند. این قول بیشتر از جانب صاحب عالم آرای عباسی است که معاصر با میرعماد می باشد و بیشتر صحیح است. سن میر 63 سال بود که به تاریخ 961 هم می رسد. میرعماد در قزوین متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در قزوین گذراند و برای تکمیل هنر خود به تبریز سفر کرد. در مورد سالیان اولیه زندگی او و آغاز یادگیریاش در قزوین سخنان زیادی به میان است اما هیچ کدام قطعی نیست.
در تذکره خط و خطاطان آمده است:
در ابتدا در شهر قزوین شاگرد عیسی رنگ کار بود و بعد در سلک شاگردان مالک دیلمی درآمد. بعدها شهرت ملا محمد حسین تبریزی را شنید و به تبریز سفر کرد و شب و روز به مشق خط پرداخت. درکتاب مرقع گلشن نوشته مهدی بیانی آمده است : میرعماد نزد دو تن از استادان خط تعلیم گرفت و پس از اندک زمانی دو استاد تعلیم میرزا نزد خود لازم ندانستند.
دو استاد اصلی میر، مالک دیلمی و محمد حسین تبریزی است و عیسی رنگ کار و حتی بابا شاه اصفهانی هم نمی توانند جزو استادان او باشند. زیرا عیسی خوشنویس از رکابداران شاه طهماسب اول صفوی بود و بعید است که پس از 54 سال سلطنت شاه وی حیات داشته باشد خصوصاً که صاحب گلستان هنر نقل میکند که او در آخر عمر متولی امامزادهایی در گناباد شد و در سال 984 درگذشت. همچنین بابا شاه بسال 996 در اصفهان فوت کرد و میر 12 سال بعد از او به اصفهان رسید. بیشتر تذکره نویسان عقیده دارند که میر از روی خط باباشاه و میرعلی مشق میکرد که این مورد صحیح است.
دکتر بیانی در کتاب سیر احوال و آثار خوشنویسان می گوید:
مالک دیلمی بسال 966 در گذشت و میر در آن زمان کودکی 5 ساله بود. اما در استادی محمد حسین تبریزی شکی نیست. گویند میرعماد برای تعلیم خط نزد او رفت تا روزی پس از ممارست و مشق خطهای بیشمار قطعهایی نوشت و به نزد استاد برد. محمد حسین چون آن را دید به میر گفت اگر چنین توانی بنویس و گرنه قلم فرو گذار و چون میر به استاد گفت خود نوشتن، او خط و میر را بوسید و گفت که تو از امروز از استادانی. این سخن به منزله جواز و تصدیق حسن خط میر عماد است.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.