توضیحات
عنوان: مدیریت استراتژیک
- 1-مقدمه
- 2-تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
- 3-ضرورت استفاده از مدیریت استراتژیک
- 4- مزایای مدیریت استراتژیک
- 5-فرآیند مدیریت استراتژیك
- 3-اجرای استراتژی
- 4-ارزیابی استراتژیك
- 6-موانع و مشکلات طراحی برنامههای استراتژیک
- 7-بررسی موانع اجرای برنامهه ای استراتژیک
- 8-بررسی و انتخاب استراتژی
- 9-برخی از مدلهای فرایند مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک
- 10-نتیجه گیری
- 11-منابع
1-مقدمه
سرعت سرسامآور تغییرات در دنیای کنونی بدین معناست که روشهای متداول مدیریت نمیتوانند مناسب تغییرات باشند، هنگامیکه تغییرات جزیی بود میتوانستیم از تجربه استفاده کنیم ولی هنگامیکه تصمیمات جنبه استراتژیک دارند و نتایج بسیار عمده و غیرقابل برگشت هستند، نمیتوان از تصمیمگیریهای مبتنی بر قضاوتهای شهودی و تجربه مبتنی بر فلسفههای مدیریت استفاده کرد. بنابراین فرایند مدیریت استراتژیک تلاشی است برای تهیه نسخه دوم از آنچه در مغز انسان بسیار باهوش و نخبه میگذرد، یعنی کسی که دارای درک مستقیم از امور است و دانش اطلاعات را با تجزیه و تحلیلهای علمی در هم می آمیزد، تغییرات را شناسایی کرده و بقای سازمان در عرصه رقابتها و کشمکشها را فراهم مینماید.
توسعه بر مبنای هر کدام از الگوهای موجود، بدون توجه و در اختیار گرفتن یک فرآیند برنامه ریزی شده و مدیریت شده امری محال و غیرممکن است. بهینه سازی استانداردهای زندگی در جامعه و کار در سازمان مستلزم بهبود و ارتقاء کیفیت مدیریت در سازمان های اقتصادی و اجتماعی است. و برای رسیدن به چنین موقعیتی ناچار از بهینه سازی و اصلاح ساختار بینشی، دانشی و عملی در مقوله مدیریت هستیم تا بتوانیم بهره وری را افزایش دهیم و از ظرفیتها، فرصتها و امکانات موجود کالا و خدمات بیشتری را تولید نماییم و موقعیتهای اقتصادی بیشتر و بهتری را برای کشور یا سازمان خود فراهم سازیم.
الگوی توسعه بر مبنای دانایی محوری در سالهای اخیر به عنوان الگوی برتر دنیا شناخته شده است و بیشتر کشورها سعی میکنند با شناسایی این الگو آن را پیاده سازی کنند. آنچه که در مدیریت کلان یک کشور و یا سازمان نسبت به مقوله دانایی محوری بیش از هر چیز خودنمایی میکند، توانایی به کارگیری و بهره وری از دانش به عنوان اصلیترین سرمایه ملی و سازمانی است. با رسیدن به این بینش با مقوله جدیدی به نام مدیریت دانش مواجه خواهیم بود. با توجه به رسالت اصلی سازمانها که برمبنای توسعه کسب و کار و توسعه اقتصادی است، مدیران ارشد سازمانها وظیفه دارند میان دو مقوله مدیریت دانش سازمان و اقتصاد رابطه مناسبی را پیدا کنند. به عبارت بهتر، مدیران باید بتوانند با داراییهای موجود خود بهترین راه حلهای ممکن که منجر به موفقیتهای اقتصادی میشود را پیدا کنند و در بازار رقابتی از حداقل فرصتها، حداکثر موفقیتها را بسازند. آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین الملل رسیدهاند؟ آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت، پاسخ بسیاری از این گونه سؤالات را باید در مفاهیمی به نام استراتژی و مدیریت استراتژیک جستجو کرد. در این تحقیق، سعی شده است نگاهی گذرا بر مدیریت استراتژیک و ضرورت و موانع بکارگیری آن در سازمانها داشته باشیم.
2-تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
استراتژی را به اعتبار معنی کلمه می توان سوق دادن، گسیل داشتن، فرستادن، بردن و پاییدن بیان داشت. گمان میرود این کلمه عطف به دانش و هنر یک ژنرال قدیمی یونانی به نام استراتگوس (Strategos) به کار برده شده است. در بعضی از منابع لاتین، استراتژی از مفهوم استرتیوم یا Stratum و به معنای راه و مسیر بیان شده است. علی رغم اختلاف در ریشه کلمه با یک نگرش کلی میتوان گفت: هر دو تعریف مفاهیم مشترکی را در بردارند که این نکته نشان دهنده صحت و اتفاق آن است.
استراتژی بعد از نیمه اول قرن بیستم میلادی جای خود را در داخل علوم اجتماعی در حیطه اقتصاد باز کرد. تا این تاریخ هر چقدر هم در بعضی از آثار نویسندگان به مفهوم استراتژی برخورد شده است، اما استراتژی در معنای اقتصادی برای اولین بار از طرف دو شخصیت علمی به نام نیومن و مورگنسترن که هم اقتصاددان و هم ریاضیدان بودند، به کار برده شده است. نیومن و مورگنسترن، استراتژی را از جهت اقتصاد فردی بررسی نموده و سعی کردند شگردهای دو بازیکن را که تلاش میکنند بر طرف مقابل برتری یابند، به طور منظم و سیستماتیک بیان کنند. در اینجا فرض براین بود که بازیکنان شیوههای عملکرد رقیبان را به طور کامل میدانند و میتوانند تصمیماتی بگیرند که برخورداری از شیوه های پیروزی را حداکثر میکند. چنانچه در شطرنج، بازی تحت شرایط کاملاً مشخصی است. هرچند این فرضیه در رویدادهای اقتصادی و اجتماعی قابل قبول نیست، ولی تئوری بازی، به لحاظ قرار گرفته و بنیان تشکیل دادن استراتژی در علوم اجتماعی کمک شایانی نموده است.
استفاده از مفهوم استراتژی در حیطه سازمان و مدیریت در نیمه دوم قرن بیستم میلادی آغاز شده است. در اینجا هم با همان منطق، استراتژی این معنا را بیان میدارد که به منظور فراهم آوردن امکان برتری یافتن بر رقبای سازمان، روابط خود با محیط را سامان داده و منافع خویش را در جهت هدف به حرکت می آورد، اما تا به حال راجع به این موضوع چنین همفکری وجود نداشته است. از سوی دیگر به خاطر توجه و اهمیت دادن استراتژی به روابط بین سازمان و محیط، افزایش نامعمولی به سبب تغییر یافتن مداوم محیط و متنوع شدن وظایف سازمان و پیچیده گشتن دیدگاههای متفاوت نویسندگان درباره این موضوع و همچنین به خاطر علل بسیاری از این قبیل، تعریفی که مورد قبول عامه واقع شود، هنوز برای این موضوع انجام نگرفته است.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.