توضیحات
عنوان: اهمیت و جایگاه فلسفه در تفکر بشری
- مقدمه
- فلسفه شامل تمام علوم
- علوم از محدودیت برخوردار است.
- جدا شدن علوم از فلسفه
- اگوست کنت
- وصف عمومی فلسفه
- بستگی و روابط کلی بین علوم و فلسفه
- اهمیت فلسفه
- فلسفه قوام بخش تفکر و عقلانیت
- اهمیت فلسفه در دنیای امروز
- ضرورت آشنایی با فلسفه و تفکر پرسشگرانه
- چشم انداز فلسفه در جامعه ایرانی
- آغاز تفکر فلسفی
- نتیجهگیری
- منابع
مقدمه
فلسفه در اصل به معنای «دوست داشتن حکمت» یا «دانش دوستی» است. از زمان کانت (1724ـ1804م) بتدریج برای فلسفه معنای اصطلاحی دیگری رایج گردید که در آن واژه فلسفه به صورت پیشوند اسامی علوم مختلف به کار میرود. برای مثال میگویند «فلسفه فیزیک» و «فلسفهی علوم اخلاق»، «فلسفهی علم الهیات یا فلسفهی دین» این کاربرد اصطلاحی «فلسفهی مضاف» در مقابل «فلسفهی مطلق» را مطرح میشود.
در مورد فلسفه یکی از فلاسفه ظریف گفته است: «فلسفه سعی در تحصیل دلایل باطل است. برای اثبات اموری که انسان خود به غریزه و طبیعت به صحت آنها اطمینان دارد.» سرچشمهی اغلب علوم فلسفه بوده است. یعنی انسان در ابتدا به حدس و فرض چیزهائی دربارهی عالم گفته و بعداً اینها موضوع علوم خاص گردیده و به تجربه و آزمایش علمی و عملی به اثبات رسیده یا رد شده است. بنابراین منشأ اغلب علوم فلسفه بوده است. از طرفی دیگر ایدهئولوژیهای مختلف فلسفی از مدتی قبل کمکم جای عقاید دینی را گرفته و میگیرد و این ایدهئولوژیها همگی تحت نفوذ فلسفه یا مشرب فلسفی معینی بوده و هستند لذا فلسفه از این جهت در دنیای جدید حائز اهمیت فوقالعاده است.
فلسفه شامل تمام علوم بوده است.
در یونان و روم. فیلسوف به کسی اطلاق میشد که حکیم و خردمندی و یاد دوستدار حکمت و خرد باشد. حکمت، یکی از خصائص گرانبهای عقل و عبارت از فهمیدن حیات و امتیاز ممکن از محال و پذیرفتن امور غیرقابل نمودادن و نیرو و عواطف پسندیدهی انسانی و تأمین سعادت بشری. در قدیم، چنین تصور میکردند که برای وصول به حکمت، انسان باید در خود بندیشد و دربارهی جهان تفکر کند و ذهن او به تمام حقائق کشف شده آشنا باشد. به این صورت است که لفظ فلسفه بر مجموع معرفتهای نظری و عملی که انسان حاصل کرده اطلاق میشود اعم از افکار علمی راجع به طبیعت و انسان، و نظریات فلسفه اولی درباره کنه واقعیات، و اندیشههای هنری و اخلاقی که فعالیت انسانی را بطرف زیبائی و خیر سوق میدهد. با این معنای کامل و مفصل است که فیثاغورث یا یکی از پیروان او، خود را فیلسوف میخوانده است. و بعد از افلاطون و ارسطو ریاضیات را به فلسفه ملحق کردند، و فیلسوف را جامع جمیع علوم دانستند و با افکار عمیق خود فلسفه را غنی ساختند و با افکار خود بر وسعت دامنه آن میافزاید. انجام تحقیق
علوم از محدودیت برخوردار است.
الف) محدودیت از نظر موضوع: هر علمی پیرامون موضوع خاصی سخن میگوید و آثار آن را کشف میکند و به عبارت دیگر دربارهی احکام و خواص موضوع بسیار محدودی بحث و بررسی مینماید. هر نوع بحثی که از محدودهی موضوع بحث آن بیرون باشد آن علم قادر به بحث و گفتگو دربارهی آن نیست.
مثلاً علم زیستشناسی، نمیتواند دربارهی فشار گاز، و احکام هرمها نظر شرایط زندگی جانداران است. خارج میباشد. در صورتیکه فلسفه از چنین محدودیت در موضوع دور و پیراسته میباشد. فلسفه مجموع هستی را مورد بحث قرار میدهد و میخواهد کلیترین قوانین مربوط به هستی را بدست میآورد. درست است که قوانین علوم نیز کلی است، آنچه در فیزیک و شیمی و ریاضیات ثابت میشود. همگی قوانین کلی میباشد. ولی قوانین کلی آنها مربوط به موضوعی است. که مرود نظر آن علم است. و هرگز به دیگر موضوعات ارتباط ندارد، مثلاً احکام مثلثات و احکام مربوط به هندسی هر چند از کلیت عمومی برخوردار است ولی مربوط به موضوع خاص است. که موضوع علم را تشکیل میدهد. در این صورت باید گفت مسائل فلسفی، کلیترین قوانین مربوط به هستی و به عبارت دیگر انسان و جهان است. در صورتیکه مسائل علوم یک رشته قوانین کلی مربوط به موضوع معین است.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق مرتبط با رشته تخصصی خود بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.