توضیحات
عنوان: آشتی با کودک درون
- مقدمه و معرفی مفاهیم کلی
- فصل1
- شنیدن حرف های کودک درونمان
- آموزشهای شفا(یک)، انرژی حضور آگاهانه در لحظه
- فصل2
- ما نیاکانمان هستیم، ما فرزندانمان هستیم
- کارمای اندیشه، کلام و عمل
- فصل3
- ترس اولیه، خواست اولیه
- تمرین سامتوستا
- پنج یادآوری
- فصل4
- تنفس راه رفتن و رها کردن
- فصل5
- تبدیل رنج
- فصل6
- شفای کودک درون
- مراقبه روی کودک پنج ساله
- مکالمه با کودک درونتان
- نامه نوشتن به کودک درون
- فصل7
- آشتی
- فصل8
- آگاه شویم
- مثالی از کنترل خشم
- فصل9
- تمرینهای شفا
- تمرین های شانزده گانه تنفس
- اولین سری چهارتایی تمرین بدن
- دومین سری چهارتایی تمرین احساسات
- سومین سری چهارتایی تمرین ذهن
- آخرین سری چهارتایی تمرینات ادراکات
- خلاصه
کودک درون کودک خردسالی است که در درون همه ی ما است. این کودک به ما انرژی می دهد و احساسات ما به او گره خورده است. اما این کودک ممکن است رنج ها و تجربههای سخت و ناراحت کنندهای را دیده باشد که تمایل دارد آنها را فراموش کند. وقتی یکی از آن تجربه های ناخوشایند مجدد تکرار شونده فکر می کنیم که نمی توانیم تحمل کنیم پس تلاش می کنیم آنها را در ناخودآگاهمان دفن کنیم. به همین علت شجاعت رویا رویی با کودک درونمان را نداریم.
اما دفن کردن و انکار او به این معنی نیست که وجود ندارد. آن کودک زخم خورده همیشه وجود دارد. ما می خواهیم با دفن آن کودک رنجمان را کم کنیم اما فرار این رنج را کم نمی کند، بلکه به تأخیر می اندازد. این کودک نیاز به توجه و مراقبت و عشق ما دارد. اما به جایش ما از در او دوری می کنیم.
برای دیدن کودک زخمی نیازی نیست به گذشته های دور برویم، فقط کافی است عمیق نگاه کنیم و لمسش کنیم. رنج این کودک در همین لحظه هم با ما هست، وقتی ما از آن کودک آگاه بشویم، تمایل پیدا می کنیم که او را پیدا کنیم.
اگر کودک مان مورد بی توجهی قرار گیرد، صدمه می بیند و خود را از دید دیگران مخفی می کند. وقتی او را انکار می کنید، او در جایی در عمق روان پنهان می شود و شما دچار مشکلات جسمانی و روان پزشکی می شوید.
با توجه و مراقبت از او یک دوست واقعی خواهید داشت.
فصل1
شنیدن حرف های کودک درونمان:
ما باید به کودک زخمی درونمان گوش دهیم. این کودک به توجه ما نیاز دارد. اگر شما دارای حضور آگاهانه در لحظه باشید، صدای درخواست کمک او را می شنوید. در این موقعیت با عشق با او صحبت کنید. و بگویید. «عزیزم، من اینجا و در خدمت تو هستم. از تو به خوبی مراقبت خواهم کرد. می دانم که خیلی رنج کشیدهای و من از تو غافل بودم، وحال راهی برای بازگشت به سوی تو آموختهام.» حتی اگر لازم بود شما و کودک باهم گریه کنید. می توانید بشینید و با او تنفس کنید. « دم: به کودک زخمی درونم برمی گردم. بازدم: از کودک زخمیام به خوبی مراقبت می کنم.»
باید روزی چندین بار با کودکتان صحبت کنید. به او اطمینان دهید که او را را هرگز رها نمیکنید. هر روز 5 تا10 دقیقه برای او زمان بگذارید. همین طور هر زمانی لازم داشتید گریه کنید. و یا گاهی از ته دل بخندید چون کودکتان هم آرام خواهد شد.
این کودک زخمی ما حاصل رنجها و زخمهای پدر و مادرها و نسل های گذشته ما هستند. چون آنها قادر نبودنند از کودک درونشان مراقبت کند، پس این تمارین برای نسلهای بعد از ما و آیندگانمان هم هست تا دیگر این زخم ها را به آنها منتقل نکنیم. افرادی که مدت طولانی با کودک درونشان کار کردهاند روابطشان با خانواده و دوستانشان سادهتر شده. همین طور می توانیم به اطرافیان مان هم کمک کنیم چون وقتی خودمان را شفا دادیم، صلح و عشق بیشتری در درونمان به وجود میآید و روابطمان با دیگران سادهتر میشود.
آموزشهای شفا(یک)، انرژی حضور آگاهانه در لحظه
انرژی حضور آگاهانه در لحظه، باعث باز شناختن و شفای کودک درون میشود.
در روانشناسی بودا آگاهی دو قسمت است، آگاهی ذهن و آگاهی اندوخته.
آگاهی ذهن، آگاهی فعال یا همان «ذهن آگاه» ما است. برای اینکه این انرژی را ایجاد کنیم میتوانیم آگاهی ذهنی را در همه فعالیتهایمان دخالت بدهیم. مثلاً وقتی داریم چای مینوشیم، راه میرویم، یا رانندگی میکنیم.
توجه:
برای دانلود فایل کامل ورد لطفا اقدام به خرید نمایید.
لینک دانلود فایل بلافاصله پس از خرید بصورت اتوماتیک برای شما ایمیل می گردد.
به منظور سفارش تحقیق بر روی کلید زیر کلیک نمایید.
سفارش تحقیق
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.