ترجمه تأثیر مالی کالا و شرایط پولی در سطح جهانی (بررسی بانک ژاپن)

توضیحات

عنوان فارسی: بررسی بانک ژاپن تأثیر مالی کالا و شرایط پولی تطبیقی در سطح جهانی ( افزایش اخیر در قیمت جهانی کالا )

عنوان انگلیسی مقاله ترجمه شده:

 Bank of Japan Review Impact of financialization of commodities and globally accommodative monetary conditions   Recent Surge in Global Commodity Prices 

قیمت جهانی کالا یک بار دیگر از سال 2009 افزایش یافته است، و به خصوص از پاییز 2010 نرخ افزایش تسریع یافته است. در حالیکه افزایش قیمت­های کالا با رشد اقتصادی جهانی سوق داده شده توسط اقتصاد های نوظهور رانده شده است، سرمایه­گذاری احتکار­آمیز در قیمت کالاها شدت افزایش قیمت را تقویت بخشیده است. پویایی قیمت­های کالای جهانی نیز مطابق با افزایش حضور سرمایه­گذاران مالی در بازارهای کالا، در حال تغییر بوده است. ورود سرمایه­گذاران مالی جدید راه را برای ” مالی کردن کالاها  ” هموار کرده است. در نتیجه، بازارهای جهانی کالا نسبت به ایجاد توازن نمونه کالاها توسط سرمایه­گذاران مالی، حساس­تر شده­اند و این باعث شده است بازارهای کالا بیشتر با بازارهای دارایی مانند بازارهای بزرگ سهام، همبسته شوند. علاوه بر این، شرایط پولی تطبیقی در سطح جهانی نقش مهمی را در قیمت­های کالا ایفا کرده است، هم از طریق تحریک تقاضا برای کالا و هم از طریق سوق دادن جریان­های سرمایه­گذاری بیشتر در بازارهای کالا.

مقدمه

بازارهای جهانی کالا نوسانات قیمت قابل ملاحظه­ای را در سال­های اخیر تجربه کرده­اند. در ادامه یک صعود طولانی مدت که در اواسط 2008 به اوج رسید، به رهبری افزایش قیمت­های نفت خام، بازارهای جهانی کالا به شدت کاهش یافتند و به پایین­ترین مقدار خود در اوایل 2009 رسیدند. از آن پس، قیمت­ها دوباره با شتاب بیشتری نسبت به پاییز 2010 افزایش یافته­اند(به چارت 1 رجوع کنید). ظهور مجدد افزایش قیمت کالاها، در کنار سطوح بالاتری از استفاده از منابع، به فشار تورمی در اقتصادهای نوظهور دامن زده است. در این زمینه، بانک­های مرکزی در اقتصادهای نوظهور تلاش کرده­اند که با سخت­تر کردن سیاست­های مالی که شامل سیاست افزایش نرخ و افزایش در نرخ الزامات ذخیره سپرده می­شود، فشار تورم را کاهش دهند.

تا چه حد یک بانک مرکزی باید سیاست پولی خود را در مواجه با افزایش قیمت­های کالا که موجب فشار تورمی می­شوند، سخت­تر کند؟ پاسخ سؤال به علت و ماندگاری افزایش قیمت­ها بستگی دارد. توسعه­های اخیر در زمینه افزایش قیمت کالاها نشان می­دهند که فاکتورهای متنوعی به روش بسیار پیچیده عمل می­کنند، مانند اصول عرضه وتقاضا، نیروهای بازار سفته و نگرانی­های ژئوپلیتیکی. در حال حاضر هیچ اجتماع نظری در رابطه با اینکه کدام فاکتور بر افزایش قیمت کالا تسلط دارد، موجود نمی­باشد. برخی از سیاست­گذاران به خصوص در کشورهای در حال ظهور، به یک سیاست پولی تطبیقی در کشورهای توسعه­ یافته و تأثیر آن بر جریان­های سرمایه­گذاری احتکار­آمیز در بازارهای کالا، اشاره می­کنند. این نقطه نظر استدلال می­کند که سیاست­های پولی سخت­تر در اقتصاد­های نوظهور به تنهایی قادر به حل این مشکل نمی­باشند، زیرا جریان­های سرمایه­گذاری در بازارهای کالا به افزایش خود ادامه می­دهند مگر اینکه کشورهای توسعه­یافته سیاست­های پولی خود را سخت­تر کنند. سیاست­گذاران دیگر تقاضا برای کالاهای سوق داده شده توسط رشد اقتصادی بالای اقتصادهای نوظهور را برجسته می­کنند. این نقطه نظر منجر به این ادعا می­شود که اقتصادهای نوظهور به تنهایی می­توانند تورم قیمت کالارا محدود کنند مادامی که سیاست­های پولی سخت و کارآمدی را به کار برند.

اگرچه گفتن اینکه کدام نقطه نظر به واقعیت نزدیک­تر است، مشکل می­باشد اما مطمئن است که بگوئیم شرایط پولی تطبیقی جهانی با تحریک تقاضا برای کالا و نیز جریان­های سرمایه­گذاری در بازار کالا، کلید اصلی از افزایش قیمت کالا هستند. به طور یکسان، مالی کردن کالاها همانطور که با افزایش سریع سرمایه­گذاری نشان داده شده است، نوسانات فاکتورهای اصلی را تقویت کرده است، در نتیجه موجب تقویت نوسانات قیمت شده است. در بخش­های بعدی به بررسی این مشکلات پرداخته شده است.

پس­ زمینه پشت افزایش قیمت­های کالا

شرایط عرضه و تقاضای کالا

برای اطمینان، نگرانی­های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و شوک­های مرتبط با هوا به افزایش تند قیمت­های جهانی کالا کمک کرده­اند. اما، این فاکتورهای موقتی به تنهایی نمی­توانند توضیح­دهنده افزایش پایدار قیمت کالا از سال 2009 باشند. فاکتور اصلی حاکم بر تقاضای جهانی برای کالا بازیابی قوی از اقتصاد جهانی بوده است، به خصوص تقاضای رو به رشد برای کالا در کشورهای نوظهور. تقاضای رو به رشد در کشورهای نوظهور بر فاکتورهای ساختاری متعددی بازتاب می­کند. اقتصادهای نوظهور را می­توان با بهره­وری پایین از مصرف انرژی و نرخ بالای استفاده از مواد اولیه با کیفیت متوسط در کالاها، مشخص کرد. به عنوان مثال، جدول ورودی و خروجی نشان می­دهد که نرخ ورودی­ها با کیفیت متوسط در چین 68% بوده است (از سال 2007)، که از مقدار 48% در ژاپن (از سال 2005) بیشتر بوده است. بدین ترتیب، اهمیت رو به رشد اقتصادهای نوظهور در اقتصاد جهانی سبب افزایش سریع در مصرف انرژی کل و نیز قیمت مواد اولیه متوسط شده است(رجوع کنید به چارت 2).

توجه:

• برای مشاهده فایل کامل ترجمه لطفا اقدام به خریدترجمه مقاله نمایید.
• پس از خرید لینک دانلود بلافاصله برایتان به صورت اتوماتیک ایمیل می گردد.